قضیه‌ای که از یک تلفن اشتباه شروع شد…

غرق شدن در فضای رمان‌های پلیسی جنایی و همراهی با کارآگاهان جذابی که در حال حل معما و موشکافی جرم و جنایت‌های اتفاق‌افتاده هستند، از لذت‌بخش‌ترین چیزهای دنیاست. سال‌ها از خلق شخصیت‌هایی مثل پوآرو یا شرلوک هولمز می‌گذرد اما همچنان به تعداد عاشقان این دو کارآگاه جذاب اضافه می‌شود و اقتباس‌هایی مدرن از ماجراهای آن‌ها صورت می‌گیرد. حالا تصور کنید در ژانر معمایی و جنایی، یک آشنایی‌زدایی جذاب صورت بگیرد. مثلاً نویسنده بیاید یک چارچوب معمایی و کارآگاهی برای رمانش تعریف کند، اما ماجرا و درواقع معمایی (یا معماهایی) که می‌خواهد توی این چارچوب قرار بدهد را به شیوه‌ی دیوانه‌ی خودش بنویسد و شخصیت‌ها، این‌بار با روشی تقریباً مشابه کارآگاه‌های دوست‌داشتنی‌مان بروند سراغ گره‌گشایی، اما قضیه دیوانه‌وارتر از این حرف‌ها باشد.

پل استر، از ادبیات تا سینما

در سه‌گانه‌ی نیویورک که پل استر نویسنده‌ی مشهور امریکایی آن را نوشته، دقیقاً چنین اتفاقی می‌افتد. عناصر رمان معمایی و کارآگاهی همگی وجود دارند، اما آن شکل کلاسیکی که ما انتظارش را داریم، به خود نمی‌گیرند. قبل از اینکه برویم سراغ اینکه قضیه چیست و آدم‌های داستان‌های استر کیستند و چه می‌کنند، شاید بهتر باشد خیلی کوتاه استر و این سه‌گانه‌ی مشهور را معرفی کنیم. پل بنجامین اوستر یا همان استر، یک نویسنده‌ی ۷۴ ساله‌ی آمریکایی است که دستی بر آتش شعر و فیلمنامه و ترجمه هم دارد. او حتی با فیلم‌هایی مانند lulu on the bridge فعالیت سینمایی نیز داشته است. استر را به‌عنوان یک نویسنده‌ی مشهور پست‌مدرن می‌شناسند که آثارش اغلب درون‌مایه‌ای معمایی دارند. در ایران نیز آثار زیادی از استر با نشرهای گوناگونی مثل ماهی و به‌ویژه نشر افق منتشر شده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به تیمبوکتو، مون پالاس، هیولای دریایی، اوهام، شب پیشگویی و کلی کتاب دیگر اشاره کرد. سه‌گانه‌ی نیویورک نیز یکی از این آثار است که با ترجمه‌ی شهرزاد لولاچی و خجسته کیهان و نشر افق، منتشر شده است.

سه‌گانهٔ نیویورک

سه‌گانهٔ نیویورک

نویسنده : پل استر
ناشر : افق
مترجم : شهرزاد لولاچی
قیمت : ۲۰۲,۵۰۰۲۲۵,۰۰۰ تومان

یک معمای مشترک

اما برگردیم به سوال «قضیه چیست؟» قضیه این است که در نیویورک در حوالی سال‌های دهه‌ی هفتاد، سه داستان شکل می‌گیرند. این سه داستان که هم به شکل جداگانه خواندنی و قابل بررسی هستند و هم در کنار هم، سه‌گانه‌ی نیویورک به‌عنوان یک رمان کامل را تشکیل می‌دهند، یک بستر مکانی و درون‌مایه‌‌ی معمایی مشترکی دارند. در هر سه‌ی آن‌ها، آدم‌ها در جستجوی یک چیز و یا حل یک معما هستند. کتاب اول که شهر شیشه‌ای نام دارد، به داستان یک نویسنده می‌پردازد. مردی به اسم کویین که گویا همسر و فرزندش را به دلایلی از دست داده، از خود قبلی‌اش فاصله گرفته است و دارد با نام مستعار، همچنان به کار نوشتن ادامه می‌دهد و مجموعه رمان‌هایی کارآگاهی را خلق می‌کند که در ژانر خودشان، نسبتاً پرطرفدار محسوب می‌شوند. زندگی کسالت‌بار کویین که آرزو می‌کند بتواند مثل کارآگاه داستانش جذاب و باهوش باشد، با یک تماس تلفنی تغییر می‌کند: شخصی او را با یک کارآگاه واقعی، اشتباه گرفته! اما آیا کویین گوشی را می‌گذارد و رد می‌شود یا کنجکاو می‌شود بداند ماجرا چیست؟

در کتاب دوم به نام ارواح، اتفاق خلاقانه‌ی جالبی می‌افتد. شخصیت‌ها تقریباً همگی به جای آنکه با اسم و فامیل شناخته شوند، در کارکردی نمادین با رنگ معرفی و خطای می‌شوند. آبی کارآگاهی است که تقریباً به تازگی مستقل شده و جدا از رئیس و استاد بازنشسته‌اش، قهوه‌ای کار می‌کند. یک روز مردی به نام سفید که مشخص است گریم سنگینی دارد تا شناخته نشود، نزد آبی می‌آید و به او یک پرونده می‌دهد: تعقیب مردی به نام سیاه و بررسی جزء به جزء کارهای او و ارائه‌ی گزارش. اما از آنجایی که علت این تعقیب، برای آبی فاش نمی‌شود و او دقیقاً نمی‌داند که کارفرمایش دنبال چیست، آیا پرونده را قبول می‌کند؟ راوی داستان سوم که اسمش اتاق دربسته است، نویسنده‌ای نسبتاً معمولی است که بیشتر مقاله می‌نویسد تا داستان و ایده‌هایش، از یک حدی فراتر نمی‌روند و می‌شود گفت دارد درجا می‌زند. روزی همسر دوست سابق و قدیمی نویسنده، با او تماس می‌گیرد و اطلاع می‌دهد که شوهرش، گم شده و زن مطمئن است او مرده و دیگر بازنمی‌گردد. دوست قدیمی به اندازه‌ی یک چمدان، دست‌نوشته و رمان و شعر و نمایشنامه‌ی چاپ‌نشده دارد که وصیت کرده راوی، برایشان تعیین تکلیف کند. اما آیا راوی که می‌داند سطح کارهای رفیقش خیلی مناسب انتشار است و کل نوجوانی‌اش به او غبطه خورده، برای این میراث منتشرنشده تصمیم درستی می‌گیرد؟

سه داستان و سه پرسش

جواب پرسش‌های مطرح‌شده را باید یا خواندن رمان پیدا کرد. داستان‌ها ضمن گنجیدن در چارچوب کلاسیک معمایی، از صددرصد وفادار بودن به آن‌ها خودداری می‌کنند و مسیر دیوانه‌ی خود را طی می‌کنند. در هر داستان، همچنان که حریصانه دنبال کشف معماییم ناگهان می‌بینیم شخصیت دارد مسیری عبث را طی می‌کند و انگار دنبال حل معمایی است که جوابش برای هیچ‌کس جز خودش مهم نیست، حتی کارفرما. اما این معما چه ممکن است باشد؟

منِ تفکیک‌ناپذیر

در هر سه داستان، مرز بین شخصیت تعقیب‌کننده و تعقیب‌شونده، در نقطه‌ای برداشته می‌شود و خواننده هم مثل خود راوی، دیگر نمی‌داند او دقیقاً دنبال چیست به جز خودش؟ تعقیب‌شوندگان در هر داستان ناگهان دیوار بین خود و جستجوگر را برمی‌دارند و چنان نزدیکی‌ای بینشان صورت می‌گیرد که ناگهان تبدیل یه یک چیز واحد شده، و از یکدیگر جدایی‌ناپذیر می‌شوند:

ورود به سیاه با ورود به درون خودش معادل بوده و از وقتی به درون خودش راه یافته، دیگر نمی‌تواند به بودن در جای دیگر بیندیشد.

به خاطر همین تم کلی غالب بر هر سه داستان، می‌توان مسئله‌ی بحران هویت و کشف خود را درون‌مایه‌ی اصلی سه‌گانه‌ای دانست که در نیویورک اتفاق می‌افتد، شهری که نماینده‌ی آمریکای آزادی است که دنیای مدرن را نمایندگی می‌کند و در ادبیات و سینما به‌ویژه توسط وودی الن که در آثارش به شهرها و کارکرد گرفتن از فضا توجه ویژه‌ای دارد، بارها به داستان‌های گوناگونی که زیر پوست آن اتفاق می‌افتد اشاره شده و از آن به‌عنوان بستری برای خلق قصه استفاده شده است:

نیویورک فضایی بی‌انتها بود، هزار تویی از مکان‌های بی‌انتها؛ و مهم نبود چقدر راه می‌رفت و چقدر محله‌ها و خیابان‌های شهر را می‌شناخت، همیشه احساس می‌کرد گم شده است. نه فقط در شهر، بلکه در خود هم گم شده بود. هربار که قدم می‌زد، احساس می‌کرد گویی خود را به‌جا می‌گذارد و با تسلیم شدن به چرخش خیابان‌ها، با تقلیل خویش به چشمی نظاره‌گر قادر می‌شود از اجبار فکر کردن بگریزد و این بیش از هر چیز لحظه‌ای آرامش و خلایی درونی و خوشایند برایش به همراه داشت.

این نیویورک تکرارشونده

فیلمی هست به نام newyork stories که اتفاقاً می‌توان آن را هم مانند این کتاب، نوعی تریلوژی و سه‌گانه دانست. این فیلم که محصول سال ۱۹۸۹ است، سه اپیزود مختلف و سه کارگردان گوناگون دارد: مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کاپولا و وودی الن هرکدام قصه‌ای از قصه‌های شهر نیویورک را از زاویه‌دید خودشان روایت کرده‌اند و چسباندن این سه تکه به هم، فیلم واحدی ساخته است که ترسیمی است از چهره‌ی نیویورک آن سال‌ها. در سه‌گانه‌ی نیویورک هم ماجرا تقریباً همین‌طور است با این تفاوت که در هر سه داستان، استر را داریم و زاویه‌دید مخصوص به خودش که همچنان که قصه‌ها را به شکلی ناپیوسته و مجزا از هم خلق کرده است، پیوستگی عامدانه‌ای هم بین آن‌ها ایجاد کرده که در نهایت باعث انتقال بهتر محتوا می‌شود. استفاده از یک تم تکراری تعقیب و گریزی و کشف معما، داشتن شخصیت‌هایی تکراری، استفاده از اسامی تکرارشونده، ورود مولف به متن و تاکید بر واقعی بودن حوادث، به کارگیری وجوه نمادینی مانند دفترچه‌یادداشت قرمزرنگ، پل بروکلین، پنجره و آشفتگی راویان از ویژگی‌هایی است که شبیه یک ریسمان، این سه داستان را به یکدیگر وصل نگه می‌دارند.

معمای هویت طرح‌شده توسط استر

شیوه‌ای که این رمان بر مسئله‌ی بحران هویت انسان‌ها در جامعه‌ی مدرن تاکید می‌کند تاحدی مشابه اتفاقی است که در کارهای کوبو آبه می‌افتد و شخصیت‌ها، جوری شبیه هم می‌شوند که دیگر مرزی بینشان نیست و گویی در یکدیگر حل شده و یکی می‌شوند. استر با نثری روان و ساده که گاهی روایت خطی را به دل داستان‌هایی تودرتو می‌کشاند که معمولاً یا از دل نوشته‌های شخصیت‌ها بیرون می‌آیند و یا مکالمات آن‌ها، یک شباهت کلی عامدانه بین هر سه داستان خلق می‌کند و جدا از شیوه‌ی حل معما آن‌ها را حتی در پایان‌بندی‌ای که تعمداً باز و نیمه‌کاره است هم به یکدیگر شبیه نگه می‌دارد.

به دلیل همین شباهت‌ها که علاوه بر محتوا و مضمون و فلسفه‌ی پشت نگاه نویسنده، در هر سه داستان علی‌رغم داشتن ایده‌ی اولیه‌ی نسبتاً متفاوت، تکرار می‌شوند، درست از وسط کتاب دوم به بعد مخاطب می‌تواند حدس بزند این داستان هم دقیقاً سیری مشابه را طی خواهد کرد و با رسیدن به داستان سوم و خواندن دو پاراگراف اول، دیگر بر او مسجل می‌شود که در این یکی هم خبر از اتفاق تازه‌ای نیست و مسیر کشف و شناخت، همان است که توی دوتای قبلی طی کرده.

باوجودی‌که نثر گیرای استر و فضای مرموز حاکم بر داستان‌ها(مخصوصا اولی) نمی‌گذارد مخاطب از کتاب ناامید شود اما چنین ذهنیتی شاید او را دلزده کند و دلش کشف و اتفاق و تفاوت بیشتری بخواهد. اما در نگاهی دیگر شاید بشود گفت خلاقیت استر در همین ایجاد تعمدی شکلی از تکرار بوده، مانند زندگی واقعی و روتین کسل‌کننده‌اش، مانند حوادث زندگی که به قول شیمبورسکا از میانه آغاز می‌شوند و سپس در جایی که فکر نمی‌کنی به پایان می‌رسند؛ تا بشود بر لزوم کشف و شناخت خود و چیستی من در هیاهوی آدم‌ها و شلوغی شهر و زندگی ماشینی، تاکید بیشتری کرد. همین‌هاست که سه‌گانه‌ی نیویورک را به اثری وسوسه‌انگیز برای خواندن تبدیل می‌کند.

دسته بندی شده در: