اگر به شما کتابی راجع به مو به مو از زندگی یک زن بدهند، حاضرید آن را بخوانید؟ شاید خواندن کتابی که شبیه گزارش روزانه باشد و جزء به جزء زندگی یک نفر را شرح دهد، خسته کننده به‌نظر برسد، ولی ما در اینجا با قلم هاینریش بل روبه‌رو هستیم. مردی که از یک گزارش ساده، داستانی خواندنی و جذاب می‌سازد. در کتاب «سیمای زنی در میان جمع» با همچین نثری روبه‌رو هستیم. یک راوی ناشناس شروع به صحبت کردن راجع به شخصیتی به نام «لنی» می‌کند. زنی که روزی هشت نخ سیگار بیشتر نمی‌کشد و هنگام صبحانه حتما باید نان تازه بخورد. البته داستان صرفا راجع به زمان حال نیست و ماجراهایی از گذشته نیز نقل می‌شود. اما همچنان، خواندنی و جذاب است.

در یک کلام شخصیت‌ها فراموش نشدنی هستند. تصور اینکه در برابر ایزابل یا رالف قرار بگیرید آسان است. حتی برقراری ارتباط با مادام مرل یا اسموند نیز کار راحتی است. شخصیت‌های رمان آنچنان پر از زندگی هستند که به نظر می‌رسد می‌توانند از صفحه خارج شوند و وارد زندگی ما شوند. جهان عظیم پر جنب و جوش، زنده و تنفس جامعه هنوز هم به عنوان یک دستاورد باورنکردنی احساس می‌شود و این باعث می‌شود که خواننده با رمان همراه شود. این در واقع تخصص هاینریش بل با استعداد است که در سال ۱۹۱۷ به دنیا آمد و به عنوان نویسنده‌ای مطرح، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبی شد. او شخصیت‌هایش را با عشق توصیف می‌کند و مخاطب را نیز عاشق کاراکترها می‌سازد. اکثر آثارش هم به جنگ‌های جهانی و تاثیرات آن بر مردم و جامعه می‌پردازند. از جمله آثارش هم می‌توان به قطار به موقع رسید، گوسفندان سیاه، آدم، کجا بودی؟، و حتی یک کلمه هم نگفت، خانه‌ای بی‌سرپرست، نان سال‌های جوانی، عقاید یک دلقک، بیلیارد در ساعت نه‌ونیم، پایان ماموریت، زنان در چشم‌انداز رودخانه، آبروی از دست رفته و … اشاره کرد.

هاینریش بل به طور کلی، شیفته‌ی کاراکترهای بی‌غل‌وغش و ساده‌دل است. کسانی مثل لنی که با فضیلت‌های اخلاقی در جامعه‌ای سیاه قرار دارند و زجر می‌کشند. او مردمانی درمانده را به تصویر می‌کشد که هیچ‌گاه شکست نمیخورند، حتی اگر کشته شوند. انگار که دقیقا مثل فیتز جرالد فکر می‌کند. مردی که به ارنست همینگوی اصرار می‌کرد انتهای رمان «وداع با اسلحه» را این چنین تمام کند:

جهان همه را می‌شکند و بعد، همه از جایی که شکسته بودند مقاوم‌تر می‌شوند؛ اما کسانی را که شکست نمی‌خورند می‌کشد. آدم‌های خیلی خوب، خیلی متین، خیلی شجاع و منصف را؛ اگر تو هیچ‌کدام از این‌ها نیستی، مطمئن باش تو را هم می‌کشد؛ اما هیچ عجله‌ای در کار نخواهد بود.

گرچه همینگوی هم در جواب به او گفته بود «گورت را گم کن». پس جای تعجبی نیست که به طور کلی، آمریکایی‌ها با طرز تفکر بل و داستان‌هایش مشکل داشته باشند و آثارش محبوبیت چندانی در میان آن‌ها نداشته باشد. حتی اهدای جایزه نوبل ادبیات ۱۹۷۲ به هاینریش بل برای «سهم خود در تجدید ادبیات آلمان» تأثیر چندانی در آمریکا نداشته است. به نظر می‌رسد سولژنیتسین، بکت یا حتی نرودا – در میان برندگان اخیر – بهتر و بیشتر مورد تایید ادبیاتی‌های آمریکایی قرار گرفته باشند. بسیاری از رمان‌ها، داستان‌ها، مقالات و نمایشنامه‌های بل محبوبیت زیادی در اروپا، غرب اروپا و همچنین شرق داشته‌اند. اما برای بیشتر آمریکایی‌ها و برای بسیاری از نویسندگان و منتقدان اروپا، گونتر گراس پرخاشگر و مبتکرتر از او شناخته شده است و اغلب هم، بیشتر مورد تحسین قرار می‌گیرد.

کمیته جایزه نوبل اظهار داشت که بل گاهی از نقاط برجسته‌ی روایت واقع‌گرایانه فاصله گرفته است. او نسبت به بسیاری از نویسندگان که آثار خود را در ادبیات مدرن آلمان و جاهای دیگر برجای می‌گذارند، استعداد و علاقه‌ی کمتری نشان داده است. البته درست است که انتظار می‌رود برندگان جایزه‌ی نوبل سنتی، بزرگ و خوب باشند، اما نوشته‌های بل یک اخلاص مثال‌زدنی دارد. او به مدت ۲۵ سال کارگر ثابت و پرکاری بوده است: او اولین کسی بود که از بین ویرانه‌های آلمان، با قلمش شروع به مبارزه کرد و به فساد و تلفات آلمان پس از جنگ اشاره کرد. جوزف هلر، که تقریباً تنها نویسنده‌ی آمریکایی است که از او تعریف و تمجید کرده است، بل را متخصص اصطلاحات جنگی و حماقت بوروکراتیک می‌داند که از پایین به بالا دیده می‌شود. بل نیز رئالیستی کنایه گو است که به وضوح به جزئیات اجتماعی می‌پردازد و از قابل‌اعتماد‌ترین راوی‌ها محسوب می‌شود.

سیمای زنی در میان جمع؛ بزرگ‌ترین اثر روایت‌شده

کمیته‌ی جایزه‌ی نوبل، «سیمای زنی در میان جمع» را بزرگ‌ترین اثر روایت شده از هاینریش بل می‌دانند. در واقع این رمان گرم و غنی است و مطمئناً شایسته‌ی محبوبیت رمان‌هایی چون «طبل حلبی»، «صد سال تنهایی» و «اولین حلقه» است. این اثر هنری تقریباً تمام جامعه‌ی آلمان را طی ۵۰ سال بررسی می‌کند و کمتر از ۶۰ نفر «لنی» را احاطه کرده‌اند . البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که بل به دلیل حساسیت نسبت به شخصیت‌های زن قابل توجه است: در میان نویسندگان مرد آمریکایی فقط آپدایک در این زمینه به او نزدیک می‌شود. بل ممکن است این کتاب را طولانی و کش‌دار نوشته باشد، اما او با فرم مبارزه نمی‌کند: برای یک بار هم که شده بسیاری از اتفاقاتی که در زمان حال رخ می‌دهند، سایر اتفاقات را متوقف نمی‌کنند. گرچه کتاب آزادانه جریان دارد؛ مسدود نشده است – همانطور که «عقاید یک دلقک» مسدود نشده است.

ساختاری پیش پا افتاده

تصور می‌کنید که با یک قانون‌شکنی در رابطه با اتحاد ارسطویی طرف هستیم؟ نه چنین چیزی در رمان بل رخ نداده است. طرح و ساختار رمان عمداً پیش پا افتاده، موضوعی و راجع به زندگی مشترک است. در ۴۸ سالگی، لنی فایفر از آپارتمانش بیرون می‌شود. گرچه او اتاقی را اجاره می‌کند، اما هنوز نمی‌تواند طلبکاران خود را دور نگه دارد. او بیوه است. تنها پسرش هم برای اینکه او را شر این بدهی‌ها بیرون بکشد، چک جعل می‌کند و در زندان به سر می‌برد. در آلمان معاصر، زندگی شلخته و بی‌نظم لنی که در واقع همان بی‌اعتنایی کامل او به سود و دارایی است، غیر عادی است. اتاق نشینان او کارگران خارجی هستند. صاحبخانه‌ی او می‌گوید که دقیقاً در چنین فضاهایی است که توهمات کمونیستی ممکن است رشد کند. در واقع نویسنده قصد دارد با ساختار ساده و خطی به شما نشان دهد که روزگار تغییر می‌کند. تغییر وفاداری‌ها بدون توجه به ایدئولوژی به انسان ضربه می‌زند. پس از مدتی، ایدئولوژی‌های استالینی و کمونیستی به سمت مادی‌گرایی و کاپیتالیستی می‌رود و همه به این باور می‌رسند که همیشه باید پول بدست آورد. فقط یک احمق به کلماتی مانند نجابت، خیرات و عشق اهمیت می‌دهد و احمق داستان بل، لنی است.

مردم از لنی به عنوان یک زن روسپی یاد می‌کنند. با اینکه او همیشه زندگی پاکی داشته و هیچ‌وقت عفت خود را زیر سوال نبرده است، ترجیح می‌دهند که لنی را به اتاق گاز بفرستند، او را با الفاظ زشتی خطاب کنند و به او روی خوش نشان ندهند. اما حقیقت تیره‌تری پشت ماجرا وجود دارد. در حقیقت، لنی را جماعتی حرام‌زاده دوره کرده که وقتی به خواسته‌های خود نمی‌رسند، شروع به شایعه‌پراکنی می‌کنند. درست در همین مواقع است که گوش هر مخاطبی زنگ می‌خورد و هشیارتر می‌شود. شرایطی که بل در کتاب توصیف کرده، این زندگی واقعی و مفصلی که به تصویر کشیده، بی‌شباهت به دنیای امروزی نیست. رجله‌ها دست بردار نیستند و هنوز که هنوز است، چنین مشکلاتی در جامعه وجود دارد. از همین رو، این داستان نه تنها به عنوان یک ماجرای سیاسی بلکه به عنوان ماجرایی اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

یک پرتره‌ی کاملا واقعی

اولین خواستگار لنی قبل از خواستگاری کشته شد. پسرک ۱۷ ساله و بیش از حد خجالتی بود که عجله کند اما لنی مایل بود. شوهر او سه روز پس از عروسی کشته شد. عشق «واقعی» او زمانی رخ داد که با یک اسیر روس وارد رابطه شد و پس از گذراندن ۱۸ ماه با لنی، کشته شد. رابطه‌ی عاشقانه‌ی آن‌ها در روزهای پایانی جنگ، زمانی که حملات هوایی زیادی رخ می‌داد، در یک گورستان انجام شد.

با این وجود، لنی شدیدا تحت تاثیر تعالیم کاتولیک قرار دارد و با مریم مقدس رابطه‌‌ی نزدیکی برقرار کرده است. در واقع بل در این زمینه با مخاطب بازی می‌کند. زیرا رمان او نیز “پرتره” است (که البته در ترجمه، به «سیما» برگردان شده است) و واضح است که  لنی خود تجسمی سکولار از مریم باکره است. بل برای اینکه بتواند پرتره‌ای کاملا واقعی از لنی به تصویر بکشد، به شکل راوی ناشناس داستان وارد می‌شود و به عنوان گزارشگر تحقیقی، جامعه‌شناس و کارآگاه خصوصی صحبت می‌کند. به این ترتیب، او با ۶۰ شخصیتی که لنی را در مقاطع مختلف زندگی‌اش می‌شناسند مصاحبه می‌کند. آنچه از این مستند پدیدار می شود، تصویری اجتماعی از کلن از دهه ۱۹۲۰ تا به امروز است، یک برانگیختگی در اقیانوسی از یک شهر و مردم آن که با جزئیات بیان می‌شود.

نویسنده برای یافتن «حقیقت در مورد لنی» با بهترین دوستش مارگارت، مولی بلوم آلمانی که در یک بیمارستان خیریه محلی از بیماری سیفلیس در حال مرگ است، مصاحبه می‌کند. گرچه علاوه بر این، با افراد دیگری نیز وارد مصاحبه می‌شود تا گزارشش کامل شود. سه راهبه که مسئولیت آموزش لنی را برعهده داشتند؛ منتقد موسیقی که به مدت ۳۰ سال از آن طرف حیاط آواز پیانوی او را شنیده است؛ یک کارمند پارک شهرداری؛ یک سارق سابق بازنشسته؛ نازی بزرگ و غیرمنقول ملکی که لنی را به عنوان سازنده تاج گل در طول جنگ به کار گرفته بود؛ یک روزنامه‌فروش سابق کمونیست که از تهیه ی اصول پورنوگرافی جدید از اصول مارکسیستی امتناع می‌ورزید؛ یک گل فروش خانم بازنشسته که با لنی در ساخت تاج گل‌های تدفین همکاری می‌کرد و … .

هاینریش بل، دیکنز امروزی

جذابیت رمان سیمای زنی در میان جمع در انباشت عاشقانه‌ی جزئیات دنیوی، مخلوطی از چیزهای عادی و عجیب است. با ردیابی زندگی لنی فایفر در طول نیم قرن از تاریخ آلمان، بل رمانی نوشت که در آن از انسانیت مشترک تجلیل می‌کند. یا شاید هم به قول خودش «معصومیت طبیعی انسان» با سنگینی سیاست، جنگ، افسردگی و تغییرات ایدئولوژیک از بین نمی‌رود. علاوه بر ارائه این انبوه شخصیت‌ها، هر کسی با شور و حرارت بر فردیت خود اصرار می ورزد. بل با دقت ما را در راه‌ جهان راهنمایی می‌کند. او مانند دیکنز مدرن هجو اجتماعی، احساسات و هزار صدای شهر را با هم مخلوط می‌کند. لنی یک گوهر کوچک آلمانی است. چهره‌ای از فضیلت که در دنیایی از بدبختی، تیره‌روزی، فقر، تلخی، غم و … محاصره شده و به تنهایی می‌درخشد.

گرچه حقیقت دارد که بل ممکن است زیادی احساساتی رفتار کرده باشد. گاهی زیادی به درون‌مایه‌ی داستانش خوش‌بینانه نگاه می‌کند. او مشخصا عاشق کاراکترهایش است، و این علاقه‌ی شخصی در شرح شخصیت کاملا مشخص است، اما آن‌قدر خوب شخصیت‌پردازی می‌کند که جایی برای قضاوت باقی نمی‌گذارد. پس با وجود اینکه احساس می‌کنیم علاقه‌ی شخصی نویسنده در شرح کاراکترهایش وجود دارد، به خواندن ادامه می دهیم. در واقع، او همیشه برنده‌ی بازی است و اشتباهاتش دیده نمی‌شود: چون خودش را به خوبی و با لحنی کنایی معرفی می‌کند، اما در داستان‌هایش، از حشو خبری نیست و با وجود اینکه داستانی طولانی و کش‌دار نوشته است، با عنوان «شواهد» و «رویداد‌ها» جایزه‌ی نوبل را از آن خود می‌کند. بل با جمع‌آوری اطلاعات خود در کتاب سیمای زنی در میان جمع نشان می‌دهد که حتی در آلمان هم زندگی در زیر پوست شهر پیش می‌رود و دروغ های تاریخ، با وجود ایدئولوژی‌ها و گستاخی‌های فردی، ادامه دارد. بل با ورود به جزئیات بیوگرافی، عدم امکان تعمیم درباره مردم را نمایشی می‌کند و باعث می‌شود فاصله‌ی گسترده‌ای بین شعارهای سیاسی و واقعیت‌های اخلاقی رخ دهد. او باعث می‌شود که تفاوت را بین کسانی که حیله‌گرانه سوار زمان می‌شوند و کسانی که مانند لنی ثروت خود را از دست می‌دهند، احساس کنیم.

بنابراین ، این داستان‌نویس ضد مسیحی، داستانی سکولار در مورد عملکرد فضل در یک جامعه‌ را نوشته است. در سال‌های اخیر چنین جامعه‌ای به ندرت با چنین دقت و حوصله‌ای به تصویر کشیده شده است. قهرمان پیش پا افتاده‌ی داستان، با زیبایی اخلاقی در این جهان سقوط کرده حرکت می‌کند و آنچه به ویژه جذاب است این است که بل واقعاً در این کتاب تجربیات زندگی خود را به تصویر کشیده است: این کتاب فضایل و جذابیت‌های انسان گرایی کاتولیک اروپایی به سبک قدیمی را به ما یادآوری می‌کند و خواندنش، قطعا تجربه‌ای لذت‌بخش را برایتان ایجاد خواهد کرد. 

دسته بندی شده در: