افرادی که اغلب مطالعه می‌کنند، تمایل دارند که به همراه دیگر خوانندگان مطالعه کرده و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. خوانندگان انجمنی را در وبسایت «گودریدز» (Goodreads) پیدا کرده‌اند. اگرچه این سایت یک جامعه و فرصت گفت‌وگویی را ایجاد می‌کند، اما بیشتر کسانی که از این وبسایت استفاده می‌کنند، خواستار یک نسخه‌ی بهتری از سایت گودریدز هستند. هرکسی که به هر دلیلی و به طور مکرر از این وبسایت استفاده کرده، اظهار تأسف و شکایتی نسبت به آن داشته است.

برخی افراد از الگوریتم‌های پیشنهادی آن انتقاد دارند که به صورت غیرعادی تمایل به پیشنهاد در خصوص هری پاتر، توصیه‌هایی در مورد رمان‌های جدید، برنامه‌ی آموزشی ادبیاتی دبیرستان و یا انتخاب‌های مکرر بزرگسالان دارد. برخی دیگر در مورد قابلیت جستجوی ناکارآمد و یا عدم وجود ویژگی‌های طبقه‌بندی خصوصی شکایت دارند؛ و دست‌کم همه درباره‌ی ظاهر زشت آن که یادآور دوران Web 1.0 است، اظهار نظر می‌کنند.

شکایت در خصوص «بهتر شدن سایت گودریدز» آن قدر شایع است که می‌توانید هر روز توییت‌هایی را در مورد آن پیدا کنید. برخی از این توییت‌ها عبارت‌اند از:

 آمریت سینگ      @amritxyz

آیا کسی تلاش کرده تا یک گودریدز بهتر ایجاد کند؟ (وبسایتی که در سال ۲۰۱۳ به میزان ۱۵۰ میلیون دلار توسط آمازون خریداری شده است)

۳۰ میلیون بازدیدکننده در ماه

۸۰ میلیون نقد کتاب

انجمن‌های فعالی که هرکدام بیش از ۱۰ هزار عضو دارند

اما UI/UX افتضاح

۲۱ دسامبر ۲۰۱۹

آوا        @noampomsky

یک روز بالاخره نسخه‌ی بهتری از گودریدز ساخته خواهد شد و با موفقیت جامعه و انجمن را متقاعد خواهد کرد تا به آنجا نقل مکان کنند و همگی ما سپاسگزار خواهیم بود.

۳ فوریه ۲۰۲۰

ماریو گابریله          @mariogabriele

سایت گودریدز در سال ۲۰۱۳ توسط شرکت آمازون خریداری شد. عده‌ای بر این باور بودند که داشتن ویژگی‌ها و منابع مشتریان آمازون باعث ایجاد تجربه‌ی خوشایندی برای کاربران خواهد شد؛ اما متأسفانه، این مسئله یک رویای دست‌نیافتنی باقی‌مانده است.

چرا سایت گودریدز (Goodreads) در طی این سال‌ها توسعه نیافته است؟

با اینکه اظهار نظر قطعی در خصوص دلایل واقعی آن مشکل است، اما به نظر می‌رسد که مهم‌ترین دلیل آن می‌تواند فقدان انگیزه باشد. سایت گودریدز در فضای شبکه‌های اجتماعی کتاب، از یک انحصار برخوردار است. با نگاهی به داده‌های آماری وبسایت Similarweb، وبسایت گودریدز ۹۵ میلیون بازدید را در هر ماه به ثبت رسانده است، در حالی که نزدیک‌ترین رقیب آن، یعنی LibraryThing کمتر از ۱.۵ میلیون بازدید را در هر ماه ثبت کرده است. اگر چیزی وجود داشته باشد که ما در خصوص انحصارها از آن بی‌اطلاع باشیم، این است که آن‌ها انگیزه‌های قوی برای پیشبرد خود به سمت نوآوری ندارند. این امر احتمالاً وضعیت موجود را برای آینده (برای بنیان‌گذاران آن‌ها، یعنی مهم‌ترین عاملین تغییر که یک‌سال پیش از این شرکت جدا شدند) تثبیت خواهد کرد.

این دو عامل، یعنی ناراضی کردن کاربران و تردید نسبت به تغییر، یک دستورالعمل برای شرکت‌های استارت‌آپ نوپا است که ظهور پیدا کنند و فقدان تجربه‌ی مورد نظر کاربران این سرویس را برطرف کنند. با این حال، ما شاهد این اتفاق نبوده‌ایم. اگرچه تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است، اما هیچ‌کس موفق نشده است که تأثیر قابل ملاحظه‌ای را برجای بگذارد.

فهرست بلندبالایی از شرکت‌های استارت‌آپ وجود دارد که سعی کردند سایت گودریدز را کنار بزنند، اما آن‌ها یا خودشان از بین رفته‌اند و یا اکنون در برزخ به سر می‌برند. نمونه‌هایی از این شرکت‌های استارت عبارت‌اند از BookClub، RocketReads، LibraryThing، ReadingList، Booknshelf، BookBrowse، Booklikes، Libib، BookSloth، Bookself.

چرا هیچ‌کدام از آن‌ها کارساز نبودند؟ اغلب آن‌ها مشکلاتی که کاربران گودریدز خواستار حل آن بودند را مورد هدف قرار دادند.

بیایید به عواملی که کنار زدن گودریدز را سخت کرده است، نگاهی بیندازیم. برای پاسخ به این سؤال، باید عواملی که آن‌ها را سراپا نگه داشته است را درک کنیم؛ اما قبل از انجام این کار، بررسی یک نکته‌ی فرعی به ما کمک خواهد کرد تا نبوغ استراتژی و راهکار آن‌ها را تحسین کنیم.

یکی از مهم‌ترین گام‌ها در گشت‌وگذار و سفر یک خواننده، «کشف» کتاب‌ها است. در اغلب موارد، این اولین قدمی است که یک فرد در مورد مطالعه و خواندن به آن فکر می‌کند. اگر نمی‌دانید چه چیزی بخوانید، هرگز قادر به مطالعه نخواهید بود.

پس خوانندگان چگونه کتاب‌ها را کشف می‌کنند؟ این سؤال پاسخ‌های متعددی را دارد، اما همه‌ی پاسخ‌ها می‌توانند به دو رفتار تقسیم‌بندی شوند:

  • کشف اتفاقی: این نوع کشف زمانی اتفاق می‌افتد که یک خواننده به دنبال توصیه‌ها و پیشنهادها نباشد، اما در حین خواندن یک مقاله، گشت‌وگذار در شبکه‌های اجتماعی، گوش دادن به پادکست، تماشای یک ویدیو و صحبت با مردم با پیشنهاد‌هایی روبرو شوند. ویژگی بارز و معین این نوع کشف این است که در باطن به صورت منفعل است.
  • کشف عمدی: در اینجا خواننده به طور فعال به دنبال پیشنهاد‌هایی در مورد چیزهای خواندنی است. خواننده می‌تواند به دنبال پیشنهاد‌هایی در میان چندین دسته باشد؛ موضوعی (می‌خواهم کتاب‌هایی را در مورد یک موضوع خاص بخوانم)، مشابه (می‌خواهم کتاب‌هایی را مشابه با موضوع X بخوانم) و مبتنی بر افراد (می‌خواهم کتاب‌هایی که رهبران فکری، دوستان و غیره خوانده‌اند را ببینم). برای رسیدن به این هدف، خواننده به سراغ یک موتور جستجو یا مستقیماً به سایت مقصد می‌رود که در آنجا اطلاعاتی (برای مثال، وبلاگ یک فرد) را پیدا خواهید کرد.

حالا از بین این دو رفتار، رفتار غالب و عمده، همان کشف منفعل یا اتفاقی است. Serendipity به شما این امکان را می‌دهد که با کتابی مواجه شوید که ممکن است بخواهید بعداً آن را مطالعه کنید. اگر از تجربه‌ی شخصی استفاده نمی‌کنید، می‌توانید با استفاده از داده‌های مربوط به جریان سایت، از جایی که کاربران وارد سایت گودریدز می‌شوند، بهره ببرید.

بیشتر از ۵۰ درصد از ترافیک منبع، برگرفته از جستجو است.

صرف‌نظر از اینکه چگونه کتاب را کشف می‌کنید، قدم بعدی این است که با جستجو برای اطلاعات بیشتر، به طور کلی کتاب‌ها را پیدا کنید. از این رو، در کجا به جستجو می‌پردازید؟ قطعاً گوگل!

با این درک، بیایید نگاهی به این موضوع بیندازیم که گودریدز چگونه وارد زندگی یک خواننده می‌شود. برای درک و ارزیابی عواملی که آن‌ها را سراپا نگه داشته است، باید به حلقه‌ی رشد آن‌ها نگاهی بیندازیم.

نیروی محرک پشت تسلط و نفوذ سایت گودریدز، همین حلقه‌ی رشد است.

قدم اول- جستجوهای بالقوه‌ی جدید یا موجود یک کاربر برای یک کتاب در سایت گوگل. مهم نیست که کدام کتاب را جستجو می‌کنید، نتایج برتر همیشه از آن فهرست‌بندی سایت گودریدز خواهد بود. در واقع، گوگل در بخش دانش، رتبه‌بندی سایت گودریدز را به نمایش می‌گذارد. در واقع، سایت گودریدز یک هیولا در سئو است. (نکته‌ی جالب اینجا است که سایت گودریدز نتیجه‌ی اول برای جستجوی عبارت «quotes» است. هوشمندی و نبوغ کار در اینجا است که افرادی که به دنبال عبارت «quotes» و نقل‌قول‌ها هستند، به احتمال زیاد افرادی هستند که کتاب‌ها را دوست دارند).

قدم دوم- داشتن انحصار در ترافیک جستجو تضمین می‌کند که اکثر کاربران جدید یا بازگشتی، از فهرست سایت گودریدز بازدید کنند. اینجاست که گام دوم حلقه‌ی رشد آن‌ها عمل می‌کند. بیشتر کاربرانی که به دنبال کتابی می‌گردند، می‌خواهند اطلاعات بیشتری درباره‌ی آن بدانند، اینکه کتاب در مورد چیست، چند صفحه دارد، در چه سالی منتشر شده است، نویسنده آن کیست، ژانر آن چیست و غیره. همچنین آن‌ها می‌خواهند دومین تائید و اعتبار در خصوص ارزش مطالعه را دریافت کنند و سایت گودریدز با نشان دادن نشانه‌های مربوط به شبکه‌های اجتماعی مانند نظرات و امتیاز، مزیت‌هایی را به آن‌ها نشان می‌دهد.

قدم سوم- پس از درک و فهم اطلاعات، اکنون زمان آن فرا رسیده است که کاربر برخی از اقدامات اصلی را انجام دهد. به طور کلی، اکنون کاربر تصمیم می‌گیرد یکی از دو گزینه‌ی زیر را انتخاب کند:

  1. من این کتاب را نخواهم خواند – گشت‌وگذار و سفر کاربر به پایان می‌رسد و خواننده به ادامه‌ی کاری که در حال انجام آن بود، می‌پردازد.
  2. من این کتاب را خواهم خواند – در اینجا خواننده معمولاً می‌خواهد فهرستی از کتاب‌های مورد علاقه برای خواندن را ایجاد کند. افراد مختلف، عادات مختلفی دارند. برخی افراد اسم کتاب را یادداشت می‌کنند، برخی دیگر آن را در یک فایل ورد یا برگه‌ی تحلیل گسترده ذخیره می‌کنند (اخیراً برخی از افراد فهرستی را روی AirTable یا Notion ایجاد می‌کنند) و برخی دیگر آن را به صورت یک نمونه به Kindle ارسال می‌کنند و آن را به فهرست علاقه‌مندی‌های آمازون اضافه می‌کنند؛ اما همه‌ی آن‌ها شامل موارد غیرضروری است. علاوه بر این، ثبت و حفظ غیر خودکار یک فهرست موارد «خوانده نشده» در مقابل موارد «خوانده شده» مشکل‌ است. ساده‌ترین راه برای ثبت و حفظ این فهرست این است که بر روی خود پلتفرم اقداماتی را انجام دهید.

زمانی که کاربران شروع به ثبت یک کاتالوگ در سایت گودریدز می‌کنند، درصدی از آن‌ها شروع به افزودن قسمت امتیاز و نظرات می‌کنند تا نشانه‌های مربوط به شبکه‌های اجتماعی خود را تقویت کنند («من این کتاب را خوانده‌ام و این چیزی است که در مورد این کتاب فکر می‌کنم»). این امر باعث ایجاد محتوا و اطلاعات تأییدی اجتماعی بیشتر برای سایت گودریدز می‌شود.

قدم چهارم- سایت گودریدز از تمامی داده‌های جانبی مهم و کاربردی خود بر روی کتاب‌ها و همچنین محتوای تولید شده توسط کاربر استفاده می‌کند تا دید جستجو را از طریق نشانه‌های باکیفیت بهینه‌سازی کند. کاربر بالقوه‌ی جدید یا بازگشتی، این محتوا را از طریق موتور جستجو و ثبت‌نام/بازگشت به سایت گودریدز پیدا خواهد کرد.

این حلقه‌ی رشد مبتنی بر کشف جستجوهای خارجی، باعث ایجاد یک وابستگی بسیار قوی به سایت گودریدز می‌شود. زمانی که کاربران شروع به ثبت و حفظ کاتالوگ/قفسه‌های خود می‌کنند، هزینه‌ی تعویض به شدت بالا می‌رود. برای بسیاری از خوانندگان فعال، این کاتالوگ‌ها می‌توانند بین ده‌ها تا صدها و هزاران نفر متغیر باشد و سستی زیادی را در جابجایی به همراه داشته باشد. همچنین این حقیقت که پذیرندگان اولیه‌ی هر رقیب بالقوه، عاشقان کتاب خواهند بود و از آن‌ها می‌خواند تا قفسه‌ی کتاب‌ها را جابجا کنند، می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد؛ و بدون جابجایی، شما داده‌ها و اطلاعات لازم برای ایجاد محتوایی را نخواهید داشت که به شما قابلیت دیده شدن در موتور جستجو را می‌دهد (اگرچه سایت گودریدز به شما یک Connect API را پیشنهاد می‌دهد تا فهرست کاربران را به دست آورید، اما آن‌ها به وضوح اجازه‌ی استفاده از آن را به رقبا نمی‌دهند).

در طول زمان، این حلقه‌ی رشد بازگشت‌های ترکیبی را پیشنهاد کرده است تا حدی که سایت گودریدز فراخوانی کافی را ایجاد کرده و موقعیت برند عملاً به مقصد جستجوی کتاب‌ها تبدیل شده است. این مسئله را می‌توان از طریق منبع ترافیک آن‌ها مشاهده نمود. ترافیک مستقیم اکنون حدود ۴۰ درصد از بازدید آن‌ها را شامل می‌شود.

در رأس این حلقه‌ی رشد، تسلط و سلطه‌ی آن‌ها در جستجو قرار دارد.

هر رقیبی که آن‌ها را در خصوص مسئله‌ی کشف از طریق جستجو به چالش بکشد، محکوم به شکست است. آن‌ها هرگز قادر به کسب جایگاه بالایی در جستجو نخواهند بود و قادر به ایجاد گردش پذیری در شبکه نیستند. این مسئله همان مشکل قدیمی مرغ و تخم‌مرغ در هر بازار جدید است. بدون داشتن جستجو، آن‌ها کاربران را در اختیار ندارند. بدون وجود کاربران، آن‌ها اطلاعات نخواهند داشت و بدون داشتن اطلاعات، آن‌ها جستجویی نخواهند داشت.

بنابراین، در حالی که سایت گودریدز از کارافتاده باقی می‌ماند، اما اساسی‌ترین مشکلاتی که خواننده با آن مواجه است، یعنی دسترسی به اطلاعات در کتاب، دسترسی به تائید اجتماعی، توانایی در فهرست بندی کتاب‌ها را حل می‌کند و این مشکلات را طوری حل می‌کند که دیگر نیازی به تضمین تغییر به دیگر سرویس نباشد.

اما همه چیز از دست نرفته است! این بدان معنا نیست که یک سایت گودریدز بهتر نمی‌تواند وجود داشته باشد. اگرچه آن‌ها حق انحصاری دارند، اما هنوز گردش‌پذیری بالایی در بخش «شبکه‌ی اجتماعی» کسب‌وکار خود ندارند. اکثر کاربران آن‌ها از گودریدز برای بحث در مورد کتاب‌ها استفاده نمی‌کنند. همه‌ی نتایج و پیامدهای جامعه یا انجمن آن‌ها (و گروه‌ها، بحث‌ها، نوشته‌های خلاقانه، رویدادها و افراد متعدد) منفعل هستند که به این معنا است که گودریدز این ویژگی‌ها و قابلیت‌ها را زودتر در وبسایت خود ایجاد نمی‌کند. فردی که بیشترین دنبال‌کننده را در سایت گودریدز دارد، یک نویسنده به نام استفن کینگ است و ۰.۷ میلیون دنبال‌کننده دارد. این میزان را با توییتر مقایسه کنید که وی در آنجا ۶ میلیون دنبال‌کننده دارد (تقریباً ده برابر!). این مسئله به معنای این است که با وجود انحصار، سایت گودریدز این میزان حدوداً ۱۰ برابری خوانندگان بالقوه را به دلایل مختلف جذب نمی‌کند و این فرصتی است که باید در انتظار بهره‌برداری از آن باشیم. نکته‌ی حائز اهمیت این است که این امر نمی‌تواند از طریق اکتشاف محقق شود!

در پست بعدی، توضیح خواهم داد که یک وبسایت گودریدز بهتر به چه معناست و مسیرهای استراتژیک موجود برای شرکتی که می‌خواهد با آن رقابت کند، چه مسیرهایی هستند.

این فرصت بکر به این معناست که خوانندگان می‌توانند ابزارهای بهتری برای ارتباط با دیگران و کشف کتاب‌های جدید داشته باشند. در پست بعدی، توضیح خواهم داد که یک وبسایت گودریدز بهتر به چه معناست و بهترین مسیرهای موجود برای فردی که می‌خواهد با آن رقابت کند، چه مسیرهایی هستند.

دسته بندی شده در: