اکثر منابعی که برای آشنایی با مکاتب مختلف در دست داریم، خیلی قابل اعتماد نیستند؛ زیرا معمولا به قلم خود پدیدآورندگانِ یک مکتب، شاگردان، تحصیل‌کردگان و یا هواخواهان آن نوشته می‌شوند و در فرآیندی یک‌سویه به دنبال تبلیغ مکتب دل‌خواه‌شان هستند. دیگر مضرّت این منابع -حتی با فرضِ اینکه خود نظریه‌پردازان منصف باشند-، این است که به هرحال دیالکتیکی در آن‌ها موج نمی‌زند و چالشی را زنده نمی‌کنند. شاید حالا بگویید که می‌شود این منابع را مطالعه کرد و سپس به سراغ خوانش نقد این مکاتب رفت؛ اما این روند هم دقیقا همان مشکل بالا را دارد و از آن‌جا که ناقدان هم خودشان طرفدار یک مکتب هستند و چه بسا در مخالفت خود با یک مکتب، هرچه هم علمی جلو بروند، ممکن است به صورت ناخودآگاه به دنبال اثبات یا بالا بردن مکتب دل‌خواه‌شان باشند.

اما اوضاع زمانی از این هم بدتر می‌شود که دیگر مانند دوره‌ی کلاسیک، مکاتب و باورهای سیاسی و اجتماعی و اعتقادی به دو یا چند چیز خاص محدود نیستند و علی‌الخصوص در قرن گذشته‌ی میلادی (قرن بیستم)، لیبرالیسم، سوسیالیسم و کمونیسم، ناسیونالیسم و فاشیسم سر از تخم بیرون آوردند و کار را از دودویی‌هایی ساده به گراف‌هایی چندین وجهی تبدیل نمودند. البته ما پیش‌تر در مجله‌ی کتابچی به اغلب این مکاتب در مطالبی هم‌چون «معرفی مکتب سوسیالیسم» و «آشنایی با مکتب لیبرالیسم» پرداخته بودیم.

با این وجود، هنوز هم نیاز به منابعی که بتوانند نه از میان ماجرا، بلکه از بالای داستان به آن بپردازند حس می‌شود و کتابی مانند «در باب قرن بیستم» یکی از این آثار است که توانسته درمورد قریب به اکثر این مکاتب با دیدی تحلیلی، منصفانه و مستند به واکاوی بپردازد. دلیل اهمیت این کتاب را می‌توانیم در بی‌طرفیِ تقریبیِ فنی نویسنده و هم‌چنین تحلیل‌گر آن جستجو کنیم؛ جایی که اصل علمی بودن یک تاریخ‌نگاری به‌خوبی رعایت شده است.

مشخصات کتاب «در باب قرن بیستم»

کتاب در باب قرن بیستم، اثری مصاحبه‌محور است که در قالب مصاحبه‌هایی از یک مورخ و مقاله‌نویس با یک تاریخ‌نگار و منتقد انجام شده است. این تاریخ‌نگار و منتقد ادبی که در مقام مصاحبه‌کننده قرار گرفته، کسی نیست جز تیموتی اسنایدر، استاد تاریخ در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا که جایزه‌هایی مهم اعم از جایزه‌ی انجمن تاریخی آمریکا جرج لوئیس بیر، جایزه‌ی هانا هاردت و جایزه وایز ۹۷ را کسب کرده است. و آن مورخ و مقاله‌نویس هم که در مقام مصاحبه‌شونده قرار گرفته و این کتاب بر اساس نظریات او تنظیم شده است، کسی نیست جز تونی جات، متخصص تاریخ اروپا و استاد تاریخ دانشگاه‌های آمریکا. شاید همین توضیحات کافی باشد تا متقاعد شوید با کتابی جدی روبه‌رو هستید؛ در این کتاب، در سال‌های انتهایی عمر تونی جات، اسنایدر به مصاحبه با او می‌پردازد و همزمان معایب و محاسن عقاید سیاسی و هم‌چنین وظایف اخلاقی روشنفکران در سیاست را با اتکا به تجربیات شخصی تونی جات و تحلیل‌های او بیان می‌کند. دلیل این مصاحبه‌محوری از جایی نشأت می‌گیرد که تونی جات به دلیل ابتلا به بیماریِ صعب‌العلاجِ اِی ال اس –که احتمالا آن را با چالش آب یخ به یاد بیاورید- مرگ را پیش روی خود می‌دید و دیگر توانایی نگارش کتاب نداشت. اسنایدر هم با غنیمت شمردن فرصت بازمانده، آخرین نتیجه‌گیری‌های این تاریخ‌نگار از پژوهش‌‌هایش را به صورت مکتوب ارائه کرد.

کتاب در باب قرن بیستم برای اولین بار در سال ۲۰۱۲ میلادی به انتشار رسید و به مرور به بسیاری از زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شد. نسخه‌ی فارسی این کتاب، در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی در نشر چشمه و با ترجمه‌ی محسن قائم‌مقامی به چاپ رسیده است. نسخه‌ای که در مجموعه‌ی کتاب‌های «مشاهدات» این نشر، شامل کتاب‌هایی با مضامین روایت مستند، روایت تاریخی و رویدادنامه انتشار یافته است. در باب قرن بیستم، کتاب نسبتا قطوری است و ۵۴۸ صفحه از قطع پالتویی را شامل می‌شود.

پستی و بلندی‌های قرن بیستم

در این کتاب، ضربان قلب شما با تاریخ هماهنگ می‌شود؛ گویی که با پستی و بلندی‌های تاریخ و مکاتب سیاسی و اجتماعی و تاثیراتی که آن‌ها بر جوامع مختلف امروزی گذاشته‌اند، فراز و فرود می‌یابید و با بیرون آمدن از دید خشک و دستوریِ تاریخ، وجهی روایت‌گرانه از آن را پیدا می‌کنید که بسیار لذت‌بخش است. شاید با خواندن این کتاب، تازه به عمقی ورای دید معمول‌تان از تمام اتفاقات و نقاط تاریخی دست بیابید و به این نتیجه برسید که همین تاریخ ظاهرا ساده و ملموس، سوال‌برانگیزتر از آن چیزی است که فکرش را می‌کرده‌اید! اما نگران نباشید؛ پاسخ این سوالات و شبهه‌هایی که حتی در خودآگاه‌تان ندارید هم در سخنان تونی جات وجود دارند. اسنایدر با او راجع به تمام اتفاقات و مکاتب حاضر در دوران زندگی جات (۱۹۴۸ الی ۲۰۱۰) صحبت می‌کند و تقریبا تمام مسائل جنگ جهانی دوم تا به امروز در این صحبت‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند. این کتاب در بررسی جریان‌های ایدئولوژیک، هم به صورت عمیقی به اندیشه‌ی آنان می‌پردازد و هم آثار ماتأخر این جریان‌ها را مورد مطالعه قرار می‌دهد. درواقع اگر بخواهیم ساده بگوییم، می‌توانیم کتاب در باب قرن بیستم را توصیف سرگذشت نوع بشر معاصر و بیان و تحلیل اتفاقاتی که جهان امروز ما را باعث شدند بدانیم؛ چیزی که باعث می‌شود نقاط قوت جریان‌ها، اتفاقات و مکاتب را هم‌چنان به کار بگیریم و همزمان با درس گرفتن از اشتباهات و نقاط منفی آنان، راهنمایی برای ساخت جهانی بهتر داشته باشیم.

تکثرگرایی در باب قرن بیستم

پلورالیسم (به زبان انگلیسی: Pluralism) یا همان تکثرگرایی، مکتبی مهم در باب فلسفه است که همزمان می‌تواند در زیرشاخه‌های زیادی اعم از دین، سیاست، اجتماع و… نمود داشته باشد. این مکتب بینابینی و ریشه‌ای، در فرم پایه‌ای خودش بیان‌گر تنوع در افکار سیاسی، مذهبی و اجتماعی و لزوم پذیرش نظرات متعدد، متضاد، متناقض و حتی متنافر از سوی افراد و جریان‌های مختلف برای پیشرفت جامعه‌ی کلی است. یکی از مهم‌ترین مزایای کتاب در باب قرن بیستم هم همین دید پلورالیستی تونی جات است. او در باب تکثرگرایی می‌گوید که این مفهوم «یعنی قبول واقعیت[های] اخلاقی انواع مختلف حقیقت.» درواقع هر قراردادی می‌تواند مفید و یا مضر باشد؛ پس برای سعادتی اجتماعی، باید به جای چسبیدن به ظاهر این قراردادها و مکاتب، روح آن‌ها را دریافت و از هرکدام‌شان نکات مثبت را برداشت و استفاده کرد، اما نکات منفی‌شان را رد کرد.

درواقع تونی جات بنای خود در تحلیل تاریخ معاصر را بر حداکثر کردن پذیرشِ گوناگونی علایق و عقاید ملت‌ها می‌گذارد و حتی مدعی می‌شود هر کدام از مکاتبی که در بخش‌های بالا مرور کردیم، زمانی موفق بوده‌اند که در برابر مردم منعطف بوده‌اند و هر کدام از مکاتب، زمانی به بن‌بست رسیده یا منهدم شده‌اند که به مردم‌سالاریِ مدرن، وقعی ننهاده‌اند و جدای از این در برابر سایر مکاتب نیز همزیستی مسالمت‌آمیز را انتخاب نکرده‌اند…

دسته بندی شده در: