کتاب ملت عشق در سال ۲۰۱۰ میلادی به صورت همزمان به دو زبان انگلیسی و ترکی منتشر شد. رمانی نوشتهی «الیف شافاک» که «ارسلان فصیحی» آن را به فارسی برگردانده و توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
چرا رمان «ملت عشق» پرخواننده است؟
ارسلان فصیحی درباره این اتفاق میگوید:
نثر نویسنده و شیوههای روایت او عامل مهم جذابیت اثر است. دلیل بعدی موضوع کتاب است. در این کتاب دو روایت هست. نزدیک به 20 راوی مختلف در این کتاب حضور دارند. دلیل سوم فمینیست بودن نویسنده است.
و محبوبه مباشری، رئیس دانشکدهی ادبیات دانشگاه الزهرا دربارهی اینکه چرا شافاک به این درجه از مقبولیت و محبوبیت رسیده است، میگوید:
الیف شافاک فردی است که نگاهش از ترکیه بسیار فراتر رفته و جهانشمول است. با توجه به اینکه مادر او دیپلمات بوده، تجربهی زندگی و سفر به کشورهای گوناگون را داشته و تجربههای فراوانی کسب کرده که شاید تمامی این تجربهها در آثار او جلوهگر شده و مخاطب را جذب کرده است و چندین نکته در آثار او حائز اهمیت است؛ یکی همین زندگی در نقاط مختلف دنیا و آشنایی با فرهنگها و مذاهب گوناگون است. همچنین نگاهی است که به اشیا دارد، شافاک کوچکترین شیء را در نظر میگیرد و در آثارش به آن عینیت و زندگی میبخشد. از طرفی، مذاهب گوناگون در آثار او همزیستی مسالمتآمیز دارند.
ملت عشق
ناشر : ققنوس
مترجم : ارسلان فصیحی
قیمت : ۲۱۶,۰۰۰۲۴۰,۰۰۰ تومان
ملت عشق، ترویجکنندهی ساختارشکنی اخلاقی است؟
ملت عشق، شامل دو داستان است که به شکل موازی روایت میشوند؛ روایت معاصر آن مربوط به زنی به اسم اللا است که برای یک انتشاراتی شروع به کار میکند و به تازگی کتابی به اسم شکنجهی شیرین (Sweet Blasphemy) نوشته است. طی فعل و انفعالاتی، نویسندهای به اسم عزیز زاهارا به او معرفی میشود تا کتابش بخواند. کتابی که به اللا داده شده است، در ترجمهی فارسی، ملت عشق ترجمه شده است. او از طریق همین کتاب با تصوف آشنا شده و زندگیاش دچار تحول میشود. ملت عشق، روایتِ دوم این رمان است که داستانِ درویشِ فارسی و اهل تصوف به نام شمس تبریزی و رابطهی او با مولانا، بزرگترین شاعر طریقت تصوف را روایت میکند.
غلامرضا خاکی، منتقد ادبی، با نگاهی انتقادی رمان «ملت عشق» را نقد کرده و گفته است:
معنویت مولانا مبتنیبر شریعت است، اما معنویتی که رمان «ملت عشق» آن را ترویج میدهد مبتنیبر شریعت نیست. مخاطب دنبال آرامش معنوی است، اما این کتاب به اسم عشق و احساس معنوی، ترویج کنندهی ساختارشکنی اخلاقی است!
ما در طول داستان با زنی روبهرو هستیم که دختر بزرگش شکست عشقی را تجربه کرده و دختر کوچکش دچار سوءتغذیه شده و به روانپزشک احتیاج دارد! ازطرفی پسرش دچار افت تحصیلی شده و خودش هم مدت کوتاهی است که از مسالهی خیانت همسرش با خبر شده است. اللا هیچ اطلاعاتی در مورد مشاور و روانشناس ندارد و تا به حال به مشاوران زوج درمانی مراجعه نکرده و از ایفای نقش همسری و مادری فقط به آشپزی کردن برای آنها و کلاس آشپزی رفتن بسنده کرده است. این اتفاق باعث میشود به جای راه حلی برای بهبود روابط زناشوییشان به کلکلهای زن و شوهری بپردازند.
نویسنده با نگاه فمنیستی و شخصیت پردازیهای کوتاه، سعی دارد تمام تقصیرها را به گردن همسر اللا بیندازد و از هم پاشیده شدن خانواده را عشق نشان بدهد! اگر همانطور که دربارهی مولانا از زبان دیگران میخواندیم، در مورد اللا هم از نگاه دیگران با خبر میشدیم، بهتر میتوانستیم شخصیت اللا را بشناسیم و دلیل رفتارهایش را مورد بررسی قرار بدهیم.
مطالب نوشته شده در مورد شمس و صوفیگری، به جز چهل قانون عشق و عبارتهایی که در داستان به آنها استناد شده است، مطالبی به ظاهر تاریخی و زاییدهی تخیلات نویسنده است. به عنوان نمونه، شمس، کتاب را خشک از آب بیرون در نیاورده و این داستانسرایی فقط در تخیل نویسنده اتفاق افتاده است.
رابطهی شخصیتهای داستانی ملت عشق
یکی از مواردی که سبب تاثیرگذاری بیشتر داستان خواهد شد را میتوان رابطهی بین شخصیتهای داستان دانست. عزیز و اللا دو شخصیت اصلی این داستان هستند که به گفتهی بسیاری از خوانندگان کتاب، نمیتوان رابطهی پایداری بین این دو شخصیت شاهد بود. در ابتدای داستان، بین عزیز و اللا هیچگونه اشتباهی وجود نداشت و زندگی به خوبی و خوشی ادامه داشت اما در اواسط و اواخر کتاب ملت عشق، کار عزیز بیشتر شبیه به یک شیادی است!
یکی از مواردی که سبب این نوع برداشت شده را میتوان زمانی دانست که عزیز، زنش که صاحب فرزند بود را متقاعد میکرد تا با او به آن سوی دنیا سفر کند. نویسنده در نظر داشته است که تمامی کارهایی که اللا برای شوهرش انجام میداده است را پشت نقابی به نام عشق پنهان نماید و اعلام کند که تمامی کارهای اللا بر پایهی عشق استوار بوده است و وی تمامی اعمالی که برای عزیز انجام میداده، به دلیل عشق بسیاری بوده که در دلش جای داشته است. اما باید بدانید که خلقیات نیز از جملهی مواردی است که باید به آن توجه شود و عشق، تنها مورد حائز اهمیت برای زندگی نخواهد بود…
اشتباه بودن دینِ عزیز
یکی از مواردی که در کتاب ملت عشق به آن اشاره شده است، مسلمان بودنِ عزیز است که هیچگونه اشارهای در کتاب به این منظور نشده است. چرا که یک مسلمان بیشک باید به تمامی خواستههای دین خود احترام بگذارد و اما عزیز، فردی کاملا بیبند و بار بوده است و هیچگونه مانعی از دین را نمیپذیرفت. برای مثال در هیچیک از فرقههای دین اسلام، اجازهی این امر داده نمیشود که یک مرد بتواند یک زن غریبه شوهر و بچهدار را با خود به یک کشور دور دست ببرد و بیشک یکی از موارد حرام هر دینی خواهد بود اما متاسفانه در کتاب ملت عشق، عزیز که خود را یک مرد مسلمان مینامد این کار را انجام داده است و بیشک این موارد سبب ایجاد شک و شبهه در دل خواننده خواهد شد.

«ملت عشق» یک کتاب سفارشی است
مژگان دولتآبادی، مترجم کتاب «سرگذشت عزیزبیک» دربارهی اهمیت آثار الیف شافاک میگوید:
اگر به آمار ترجمهی آثار الیف شافاک در سایت کتابخانهی ملی مراجعه کنیم، واقعا شگفتزده میشویم. شاید خیلیها ندانند کتاب «عشق» الیف شافاک که در ایران تحت عناوین «ملت عشق»، «دولت عشق» و عناوین دیگر ترجمه شده، یک کتاب سفارشی است. یعنی شافاک در سال مولانا به درخواست بنیاد مولانا کتاب عشق را نوشته است. [اما] هیچوقت در این مورد هیچ صحبتی نمیشود. به نظر من پرفروش شدن این کتاب، فروش واقعی آن نیست. من دوستان زیادی در ترکیه دارم، که در حوزههای مختلف فعالیت میکنند و جالب است که شافاک در بین هیچکدام از آنها محبوب نیست. حتی تعجب میکنند که چهگونه الیف شافاک در ایران اینقدر محبوب و پرفروش است!
حذفیات ترجمهی «ملت عشق»
حسن اکبریبیرقT مترجم کتاب دولت عشقT به تعدد ترجمهها در ایران اشاره کرده و میگوید:
چون در کشور ما قانون کپی رایت نداریم، هر ناشر با توجه به اقتضائات بازار نشر، مترجم و متن خود را انتخاب میکند؛ بنابراین بعضی نارساییها، ترجمههای متعدد و این بدفهمیها شکل میگیرد.
او ضمن اشاره به ترجمههای مختلف از کتاب «عشق» الیف شافاک، معتقد است:
با خواندن و تورق برخی از ترجمههای این اثر در کشور، متوجه شدم که یک فاجعه اتفاق افتاده و ترجمهها بسیار ایراد دارد. حتی بهترین ترجمهی آن پر از غلط است. علاوه بر غلط، پر از افتادگی و اضافه است. در مجموع، پرفروشترین و معروفترین ترجمهی آن به زبان فارسی، حدود ۲۰ صفحه از کتاب را حذف کرده است که دلیل حذف آن را نمیدانم! چرا که مسائل حذف شده، مشکل ارشاد هم نداشت. البته شاید مترجم، متوجه منظور نویسنده نشده و بدون دلیل آن را حذف کرده است.
کتاب عشق الیف شافاک، پر از اشارات قرآنی است، ولی مترجمان متوجه نشده بودند که به کدام آیهی قرآن اشاره دارد. اکثر قریب به اتفاق مترجمان اصلا حدیث، مسائل عرفانی و اشعار مولانا را در نیافته و در ترجمه نیاوردهاند. اشعاری هم که نقل کردهاند، آن چیزی نیست که خود شافاک اراده کرده بود. البته خود الیف شافاک هم آدم کمسوادی است؛ خیلی در مورد مثنوی و مولانا نمیداند و برداشتهای نادرستی کرده است.
شما میتوانید برای دریافت کتاب ملت عشق و دسترسی به فایلهای زبان اصلی و بدون سانسور کتاب اینجا کلیک کنید.
ملت عشق الیف شافاک و سوره نساء
ویژگیهای مشترک دو داستان شمس و اللا که به طور موازی پیش میرود، جزئیات قابل توجهی دارد. هر فصل این کتاب با حرف B (ب) شروع میشود و مثنوی معنوی اثر جاودان مولانا نیز با حرف «ب» شروع شده و نخستین کلمهاش «بشنو!» است.
شمس به چندین قرائت از قرآن و شافاک به دو ترجمهی کاملا متضاد دوران معاصر از سورهی نساء اشاره میکند. سورهای از قرآن که «محمد حبیب شاکر» آن را به عنوان توجیهی از کنترل مرد بر زن تفسیر میکند. در حالی که «احمد علی» آن را به عنوان سورهای وصف میکند که احترام و جایگاه زن را بالا میبرد.
شافاک کتابی با عنوان ملت عشق ندارد
ارسلان فصیحی، یکی از مترجمین کتاب ملت عشق میگوید:
الیف شافاک کتابی به نام «ملت عشق» ندارد؛ «ملت عشق» نامی است که من برای ترجمه فارسی کتاب شافاک انتخاب کردم. شما چهطور میتوانید کتابی را که با این نام وجود ندارد، ترجمه کنید و نامش را «ملت عشق» بگذارید؟! شافاک کتابی به این نام ندارد، اسم را من گذاشتهام، پس اسم ترجمههای دیگر هم دزدی است.
این موضوع به اصطلاح پختهخواری است، زمانی که کتابی ترجمهی مقبولی دارد و به اصطلاح در بازار گرفته، مردم آن را پسندیدهاند و به فروش میرود، عدهای این کار را میکنند و با اسم مترجم دیگری کتاب را میفروشند که ممکن است مترجم واقعی نباشد، اما از این اسمها استفاده میکنند که مثلا کتاب ترجمهی جدیدی دارد. برخی از کتابها تا ۶۰ ترجمه هم دارند!
شافاک؛ پروین اعتصامی دیگر؟
محبوبه مباشری، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا میگوید:
بعضیها شافاک را پروین اعتصامی دیگری خواندهاند، که با نگاه ساده به اشیا، سعی میکند از همهی اشیا و موضوعات جهان در آثارش استفاده کند. منتها یک برتری نسبت به پروین برای او قائل شدند. اینکه شافاک برخلاف پروین پند نمیدهد، بلکه به نمایش میگذارد. ملامت پند را در آثار او نمیبینیم، بلکه با آن اشیا، نوعی شیطنت و بازیگوشی در آثارش ایجاد میکند.
واکنشها نسبت به این کتاب متفاوت است؛ برخیها ملت عشق را بهترین کتابی میدانند که تا به حال خواندهاند و برخی آن را صرفا یک کتاب معمولی و یا حتی سطح پایین میدانند. رمان «ملت عشق» علی رغم نقاط قوت و جذابیتهایی که آن را به یک رمان خواندنی و تحسینبرانگیز تبدیل کرده، به دلیل استفاده از چهرهی یک شخصیت تاریخی و استفاده از تخیل نویسنده، باعث به وجود آمدن سوء تفاهمها و کجفهمیهایی شده است.
منابع:
چرا رمان «ملت عشق» پرخواننده است
نقد کتاب ملت عشق
ملت عشق باز آفرینی داستان شمس و مولانا
الیف شافاک کتابی به اسم ملت عشق ندارد
ملت عشق، یک کتاب سفارشی است
خوانش کوتاهی بر رمان ملت عشق
نگاهی به رمان ملت عشق
آخرین نظرات