«به خصوص برایت آرزو می‌کنم که خودت باشی»، این نهایت آرزو برای مخاطب در پایان یکی از اشعار ژاک برل است. خود بودن، بی‌پرده و صریح بودن، بدون دغدغه‌ی قضاوت شدن، غایت شجاعت آدمی‌ست.  اما شوربختانه، هشیار یا ناهشیار، انسان به صرف تولد (حتی در مکتب یونگین‌ها، پیش از تولد)، به چارچوب‌ها، قواعد و قوانینی مبتلاست که «خود بودن» را تقریبا دست‌نیافتنی می‌سازد، مگر با صرف انرژی زیاد.  همه‌ی ما محصور جعبه‌هایی ساخته شده از افکار و باید و نبایدهایمان هستیم. برای برخی جعبه‌ای  با اضلاع بزرگ‌تر و برخی دیگر با اضلاعی بی‌نهایت کوچک؛ تا جایی که به زندگی‌ای تک-بعدی و پر از سانسور خو می‌گیریم. یکی از افرادی که به نظر من (حداقل بر اساس دانسته‌های کنونی) دست به سانسور وجه‌های زیادی از خود نزده، کارلوو روولی فیزیکدان است. روولی ایتالیایی یکی از بزرگان حوزه‌ی گرانش کوانتومی‌ست که به نویسندگی کتب و یادداشت‌نویسی نیز  می‌پردازد. اما روولی تنها یک نویسنده‌ی علمی نیست. کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است» مجموعه‌ای از سری مقالات و یادداشت‌های روولی در مجلات و روزنامه‌ها در طی سال‌های اخیرست. مقالاتی پیرامون مباحثی گوناگون، هم‌چون سیاست، فلسفه، ادبیات، مذهب، حتی زیست‌شناسی و … . از هر دست موضوعی، مقاله‌ای مبتنی بر مطالعات کامل نویسنده مشاهده خواهید کرد. قبل از اینکه روولی را یک فیزیکدان بخوانیم یک «متفکر» است، با اندیشه‌های عمیق پیرامون فلسفه، علم، اخلاق و … . روولی حقیقتا «خود» را زندگی می‌کند، با هر نیمه‌ی تاریک و روشنی در هر وهله‌ی زمانی؛  از فعال سیاسی بودن در زمان دانشجویی گرفته تا نویسندگی، مطالعات عمیق در هر حوزه‌ی مربوط و نامربوط به فیزیک، ابراز صریح  خداناباوری، تقابل با سیاستمداران، صراحت در بیان استعمال ماریجوانا و LSD، سفر با بومیان آفریقا و… .

 در «جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است»، از این دست اعترافات خواهید دید. کتاب نوشتاری پیوسته ندارد، و به همین علت خوانش آن  مدت کوتاهی زمان خواهد برد. در این کتاب با اطلاعات جدید و جذابی در هر یادداشت آشنا خواهید شد. که البته متناسب با شخصیت روولی تعداد مقالات حاکی از درهم‌تنیدگی فلسفه و فیزیک، بیش از سایر موضوعات است.

خالی از لطف نیست در باب اهمیت یادداشت‌نویسی علمی، یادآوری کنم که جایزه‌ی پولیتزر ( سال ۲۰۲۲)، چندی پیش به بانوی روزنامه‌نگاری از مجله‌ اینترنتی کوانتا (Quanta Magazine) برای ساختاری توصیفی در شرح ساده‌ی موضوعات تخصصی علمی، تعلق گرفت. کتاب«جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است»، با ترجمه‌ی  خوبی از سمانه نوروزی به همت انتشارات «چترنگ» به چاپ رسیده است. که البته  متناسب با اوضاع فعلی حاکم بر نشر و سانسور زیاد، باید به پاس حفظ امانت در برخی یادداشت‌های نویسنده، قدردان این انتشارات بود .

در ادامه، مروری بر دو  یادداشت خواندنی این کتاب خواهیم داشت.

معادلات اختیار

«انسان دارای اختیار است»، این جمله همیشه  وجه تمایز و دلخوشی بشریت در قیاس با بقیه‌ی مخلوقات بوده و هست. اما باید گفت که این مایه‌ی مباهات می‌تواند فقط ناشی از توهمات و علم اندک ما باشد. فقط پوششی برای ناآگاهی ما از سلسله عملکردهای پیچیده مغز! همانطور که به نظر برایان گرین، تمام شمایل فیزیکی، افکار و حتی تصمیمات هر فرد، نتیجه‌ای از تفاوت آرایش ذرات وجودی اوست، اسپینوزا نیز در کتاب اخلاق، ذهن و جسم را دو موجود مجزا از هم ندانسته؛ بلکه دو روش برای توصیف و درک یک موجودیت می‌داند.

حتی طی تحقیقاتی که نتایج آن در مجله‌ی نیچر به چاپ رسید، با اسکن و تصویربرداری الکتریکی از مغز چندین داوطلب هنگام تصمیم‌گیری،  چنین موضوعی تا حدودی تایید شده است. در این آزمایش  وقتی از فردی خواسته شد انتخابی بین دو کلید داشته باشد، چند ثانیه قبل از انتخاب آزاد، اسکن فرآیند، نتیجه را پیش‌بینی  می‌کند؛ پیش از اینکه انتخابگر از انتخاب خود آگاه شود! این نتیجه مهر تاییدی بر طی شدن زنجیره‌ای از وقایع پیچیده در مغز، هنگام تصمیم‌گیری‌ست، که هنوز به آن‌ها آگاه نیستیم. اما می‌توانیم توقع داشته باشیم که زنجیره‌های مشابه مانند یک فرمول، می‌توانند نتایج یکسان را  تفسیر کنند.

شاید برای غرور انسان این موضوع برخورنده باشد که نقطه‌ی قوت او یعنی اختیار نیز تحت سلطه‌ی جبر است.   روولی در مخالفت با این تفکر، استدلال می‌کند که تصدیق عدم اختیار، موجب سلب مسئولیت فردی می‌شود. تا جایی‌که هر جنایتکاری با بهانه‌ی وجود فرآیندهای بیوشیمیایی در مغز، سعی در مبرا کردن خود از هرگونه خطایی خواهد داشت. به عقیده‌ی روولی، وجود «اراده‌ی آزاد» می‌تواند مفهومی تقریبی بر پایه‌ی ناآگاهی ما از علل و فرآیندهای دخیل در انتخاب باشد. در واقع پیش‌بینی‌ناپذیری رفتارمان،  نتیجه‌ای از ندانستن جنبه‌های کوانتومی  ترکیب بیوشیمایی مغز و تفکر ماست.

 ندانسته‌هایی که دانسته بر آن‌ها چشم می‌پوشیم و این ناآگاهی و خودفریبی را اراده‌ی آزاد و اختیار می‌نامیم!

موزاییک‌های فضایی

شاید اگر از شما بپرسند فضا (فاصله‌ی فضایی مانند یک متر) را تا چه حدی می‌توانید تقسیم کنید، پاسخ بی‌نهایت باشد. همانطور که فیزیک نیوتنی، فضا را تا بی‌نهایت بار تقسیم‌پذیر می‌داند. اما فیزیک مدرن، با نشانه‌هایی به رد چنین ادعایی برخاسته و فضا را مانند ماده دارای مقداری کمینه می‌داند که نمی‌توان پا را ورای آن نهاد.  همانطور که ماده از واحدهایی غیرقابل‌تقسیم تشکیل شده است (در ابتدا آن را اتم می‌دانستند، سپس ذرات بنیادی و کوارک‌ها، و اکنون در برخی نظریات، ریسمان‌ها)، فضا نیز می‌تواند گسسته باشد؛ علی‌الخصوص در مقیاس پلانک که فیزیک کوانتومی بر آن حاکم است.  خود کوانتوم بر مبنای کوانتا بودن یا گسستگی استوار شد. دانه‌ای بودن فضا یا همان گسسته بودن، هم‌اکنون یکی از فرضیات مهمی‌ست که نظریه‌ گرانش کوانتومی حلقه، بر اساس آن پایه‌ریزی شده است.  این نظریه یکی از امیدهای پیوند گرانش با کوانتوم و درنهایت وحدت نیروهاست. روولی یکی از نظریه‌پردازان و سردمداران این حوزه‌ست. در این نظریه به بیانی خیلی ساده، فرض بر این است که فضا نیز اصطلاحا از «اتم‌های فضایی» تشکیل شده باشد، مانند موزاییک‌های کفپوش! شما نمی‌توانید فضا را از آن حد خردتر کنید؛ پس کرانی برای تقسیم فضا وجود خواهد داشت. روولی در یکی از یادداشت‌های خود با توجه به تسلط بر فیزیک و فلسفه، بر مبنای نظرات دموکریت، فانو و برتراند راسل، به شرح و بررسی تاریخچه‌ی این ایده از هر دو دیدگاه می‌پردازد.

«درست بودن مهم نیست؛ مهم تلاش برای فهمیدن است!»

در دیالوگی از فیلم  Fracture، متهم در وصف جنایت خود آن‌را «نه فقط هوشمندانه، بلکه زیبا» می‌داند. از این توصیف وام گرفته و چه در جایگاه موافق باشم چه مخالف، می‌گویم آقای روولی، افکار شما نیز چنین هستند؛ هوشمندانه و زیبا. زیبایی ناشی از عمیق بودن، مجزای از هرگونه تقلیل، منیت و دسته‌سازی.

در اذهان هوشمند و گاها زیبایِ فارغ از طبقه‌بندی‌ست که علوم، اخلاق، شعر و حتی سیاست به هم پیوند می‌خورند. جایی که داستانی از شاهنامه‌ی فردوسی تداعی کننده‌ی ریاضیات ا‌ست، یا ایده‌ی وجود الاغ پرنده از دید لوئیسِ فیلسوف شما را به وجود جهانی دیگر رهنمون می‌کند. یا حتی جایی که چرچیلِ سیاستمدار بتواند از علاقه‌ی کیهانشناسی خود به پیش‌بینی‌های فیزیکی برسد و ناباکوف نویسنده با عشق خالص به پروانه‌ها، به نظریه‌ای درست در زیست‌شناسی دست یابد. حد و مرزی برای تفکر وجود ندارد، مهم اندازه‌ی ابعاد و اضلاعی‌ست که در آن اسیر مانده‌ایم و عمقی که به افکار و اعمال خود می‌بخشیم.

دسته بندی شده در: