احتمالا اصطلاح «دست زیاد شده» را زیاد می‌شنوید! خصوصا وقتی پای «بازار کار» و «رقابت» در میان باشد! اما به نظر شما، چرا این جمله برای برخی از افراد شاغل هیچ کارایی‌ای ندارد؟ چرا برخی از افراد می‌توانند تا چند سال در یک شرکت کار کنند، حقوق بسیار خوبی داشته باشند و هرچه را که می‌خواهند، به راحتی به دست بیاورند؟ شانس؟ پارتی؟ این‌ها احتمالاتی است که معمولا به ذهن اکثر افراد خطور می‌کند. چون هیچ‌کدام به توانایی و مهارت شخص مورد نظر فکر نمی‌کنند. آن‌ها به هیچ وجه باور نمی‌کنند که شاید آن شخص یک «نابغه» باشد. درست مثل خودتان. بله، کتاب «مهره‌ی حیاتی» دقیقا همین مطلب را بیان می‌کند. اینکه شما نابغه هستید و باید از نبوغ خود طوری استفاده کنید که غیر قابل جایگزینی باشید. اما نویسنده‌ی این اثر کیست و جز این کتاب، چه آثاری را منتشر کرده است؟‌

ست گادین، نویسنده‌ی کتاب مهره‌ی حیاتی

ست گادین، نویسنده، ایده‌پرداز، کارآفرین و سخنران آمریکایی است که در زمینه‌ی کارآفرینی و منابع‌انسانی فعالیت‌های پررنگ و موثری داشته است. او بیشتر زندگی خود را به عنوان یک نویسنده سپری کرده و به طور تقریبی، نوزده کتاب را به چاپ رسانده است. این کتاب‌ها برای کمک به شما در درک بازارکار و مهارت‌های شغلی نوشته شده‌اند. از آثار بسیار خوب او می‌توان به گاو بنفش، این است بازاریابی و قبایل اشاره کرد. او کتاب مهره‌ی حیاتی را برای کمک به شما برای منحصربه‌فرد شدن در بازارکار نوشته است.

محتوای کتاب مهره‌ی حیاتی

همانطور که از اسم کتاب مشخص است، قرار است راجع به نحوه‌ی «مهره‌ی حیاتی شدن» مطالب آموزنده‌ای بخوانید و دیگر یک چرخ‌دنده‌ی ساده نباشید. این کتاب به شما می‌گوید که یک نابغه هستید و قبل از هر چیز واقعا باید نبوغ خود را باور کنید.

برای نابغه بودن، نیازی نیست برنده‌ی جایزه‌ی نوبل باشید. فرد نابغه گره‌ی مشکلاتی را باز می کند که از عهده‌ی دیگران برنمی‌آید.

اگر نبوغ خود را باور کنید، دیگر بعد از ترک یک محل کار، جای خالی شما پر نمی‌شود. چه چیزی می‌تواند از این انتقام شیرین‌تر باشد؟! هیچ‌کسی نتواند کار شما را انجام دهد و شرکت تا ماه‌ها درگیر استخدام یک نیروی مناسب باشد! شاید هم دیگر نتواند کسی مثل شما را پیدا کند و کیفیت کار مورد نظر، بعد از استعفای شما پایین بیاید.

این کتاب نکات زیادی راجع به تجارت و مهارت‌های فردی توضیح می‌دهد. نکاتی که با شعارهای سنتی درباره‌ی مدیریت زمان و مهارت‌ها، فاصله‌ی زیادی دارد. پس با این اوصاف قطعاً ارزشش را دارد که به محتوای آن، نگاهی کنیم، درست است؟

هویت شما همان کاری است که انجام می‌دهید

مشکل این است که کارگران قابل جایگزین و کارمندان ترسو همگی رنج می‌برند. علت رنج آن‌ها این است که نادیده گرفته می‌شوند، حقوق‌شان کم است، از کار بیکار می‌شوند و اضطراب و دلشوره دارند.

در گذشته، با کارگر و کارمند مثل کالا رفتار می‌شد. از جوامع و رژیم‌های سرمایه‌داری  چنین چیزی هم انتظار می‌رود. کارگران درست مثل مهره‌های یک ماشین مکانیکی بزرگ قابل تعویض بودند. هرکس باید کار خودش را انجام می‌داد و به عنوان جزئی از یک سیستم بزرگ، فقط روی بخشی که انجام می‌داد تمرکز می‌کرد. اما این روزها اوضاع فرق می‌کند.

هرجا که برای مصاحبه می‌روید، از شما راجع به نحوه‌ی کار تیمی می‌پرسند و می‌خواهند بدانند که آیا می‌توانید برای پیشرفت یک مجموعه، ایده‌‌پردازی کنید یا در انجام آن ناتوان هستید. قطعا اگر بخواهید در شرکت معتبر و بزرگی استخدام شوید، باید منحصر به فرد باشید. با بی‌انگیزگی، کناره‌گیری و گوشه‌نشینی در محل کار، هیچ‌وقت دیده نمی‌شوید. هیچ‌وقت رشد نمی‌کنید و به راحتی می‌توانید با شخص دیگری تعویض شوید. اگر بخواهیم رک‌تر صحبت کنیم، شرکت دلیلی ندارد یک «معمولی» را در محیط کار دائم و ثابت نگه دارد. پس هم حقوق نامناسبی برای او در نظر می‌گیرد و هم امنیت شغلی او دائما در خطر خواهد بود. این روزها شرکت‌ها ترجیح می‌دهند که یک میخ‌ساز ماهر استخدام کنند، تا اینکه ده کارگر معمولی را جهت ساختن میخ به کار بگیرند.

اگر مغز خود را کارخانه فرض کنیم، اگر ارزش بازار را بینش، خلاقیت و تعهد در نظر بگیریم، آنگاه می‌بینیم که سرمایه تقریبا به شکل گذشته نیست. اکنون لایه‌ی سومی به اسم مهره‌های حیاتی، به اقتصاد اضافه شده است. این افراد نه کارگرند (که منتظر دستور باشند و از ماشین‌آلات شخص دیگری استفاده کنند) و نه شاهزاده یا سلطان صنعت. مهره‌های حیاتی، از یک عامل درونی برای ایجاد جایگاهی قدرتمند و ارزشمند بهره می‌گیرند؛ نه یک عامل خارجی.

ست گادین در این کتاب باور دارد که نه تنها شرکت‌ها به کارمندانی که «معمولی» هستند نیازی ندارد، بلکه یک کارمند هم نمی‌تواند تا ساعت‌ها فقط یک کار خسته‌کننده و یکنواخت را انجام دهد. او معتقد است که محل کار، به جای کارمند معمولی به یک سوپراستار همه فن حریف نیاز دارد. و شما به راحتی می‌توانید به این سطح از مهارت برسید. فقط کافی است که خودتان را قبول داشته باشید. 

دسته بندی شده در: