مجموعه داستان‌های هری‌ پاتر، از محبوب‌ترین مجموعه‌های داستان‌های فانتزی برای گروه سنی کودک، نوجوان و بزرگ‌سال است که به دلایل ناشناخته، در برخی کشورها دید منفی نسبت به آن وجود دارد. بعضی از افراد (تقریبا هر کسی که هری پاتر را نخوانده است) به راحتی این مجموعه را حشو و یک مشت کاغذ باطله‌ی بیهوده می‌داند. در اصل، هر کس بشنود هری (پسری که زنده ماند) جادوگری‌ست که با شرارت مطلق یعنی لرد ولدمورت مبارزه می‌کند، فکر نمی‌کند که شخصیت‌ها یا محتوای آن، لایه‌های معنایی زیادی داشته باشند. مردم متاسفانه، تا اسم کتاب‌هایی مثل «شازده کوچولو» یا «صد سال تنهایی» به گوششان نخورد، اثری را غنی و پر معنا نمی‌دانند.

شازده کوچولو (رقعی)

شازده کوچولو (رقعی)

ناشر : نگاه
قیمت : ۸۷,۷۵۰۹۷,۵۰۰ تومان

این در حالی‌ست که هر کتاب از مجموعه‌ی هری پاتر، دارای لایه‌های معنایی‌ست که آن را می‌توان از روی دست منتقدهای بزرگ ادبی نقد کرد. در حقیقت، جی. کی. رولینگ را می‌توان نابغه‌ای به‌حساب آورد که با بازی‌های زبان‌شناسی، ایجاد محتوای روان‌شناسی معنادار، و اشاره به طبقات اجتماعی مختلف در لندن و بریتانیا، از موضوعات و مشکلات زیادی پرده‌برداری می‌کند. هدف این مقاله، بررسی جلد دوم مجموعه‌ی هری پاتر، یعنی «هری پاتر و حفره‌ی اسرارآمیز» است. در حقیقت، با تحلیل ساختارگرا و روانکاوی اثر، می‌خواهیم به لایه‌های پنهان در این حفره‌ی اسرار پی ببریم و بخشی از نبوغ جی. کی. رولینگ را برایتان آشکار سازیم. در ابتدا، شخصیت خود هری به کمک تئوری‌های زیگموند فروید مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. سپس، ساختار داستان از طریق مکتب ساختارگرایی کشف خواهد شد. اما قبل از هرچیز، بیایید کمی با نویسنده‌ی این مجموعه‌ی پرفروش و مشهور آشنا شویم.

جی. کی. رولینگ

جی. کی رولینگ (جوآن کتلین رولینگ) در سال ۱۹۶۵، خارج از بریستول انگلیس متولد شد. او حاصل ازدواج «پیتر جیمز رولینگ»؛ مهندس هواپیما، و «آن رولینگ»؛ تکنسین علوم، بود. جوآن در دانشگاه اکستر تحصیل کرد و پس از آن، به عنوان محقق و دبیر دوزبانه در سازمان عفو ​​بین‌الملل مشغول به کار شد. رولینگ بعداً به پرتغال نقل مکان کرد تا شب‌ها انگلیسی تدریس کند و روزها بنویسد. همان‌جا نیز با یک مرد پرتغالی ازدواج کرد و از او صاحب یک فرزند شد. اما پس از مدتی، از او طلاق گرفت و فقر مهلکی را در زندگی تجربه کرد. او از سال ۱۹۰۰، هنگام بازگشت به لندن و تماشای مزرعه‌ی گاوها، ایده‌ی نوشتن «هری پاتر» به سرش زد و شروع به نوشتن اولین کتاب هری پاتر کرد. او این کتاب را در سال ۱۹۹۵ به پایان رساند.

در ابتدا، فقط ۱۰۰۰ نسخه از آن چاپ شد. پنج ماه بعد، این کتاب اولین جایزه خود را به دست آورد و در اوایل سال ۱۹۹۸، حراجی در ایالات متحده برای حقوق انتشار رمان برگزار شد و حقوق آن توسط Scholastic Inc به مبلغ ۱۰۵۰۰۰ دلار تصویب شد. هری پاتر هم‌اکنون یک برند جهانی با ارزش تقریبی ۱۵ میلیارد دلار است و این کتاب‌ها بعدا به فیلم‌هایی رکوردشکن تبدیل شدند. در سال ۲۰۰۱، رولینگ دوباره ازدواج کرد و صاحب فرزند دوم شد. او همچنین با کمک مالی قابل توجهی برای مبارزه با فقر ، نابرابری اجتماعی و بیماری ام‌اس (که مادرش را از او گرفت)، یک خیرخواه شناخته شده است. او به جز هری پاتر و کتاب‌های مرتبط به آن، رمان خلاء موقت و مجموعه‌ی کورمورن استرایک (آوای فاخته، کرم ابریشم، ردپای شیطان و سفیدی مرگبار) را منتشر کرده است.

خلاصه‌ای کوتاه از هری پاتر و حفره‌ی اسرارآمیز

هری پاتر، پس از ماجراهایی که برای یافتن و مراقبت از سنگ جادو سپری کرده بود، برای تعطیلات تابستانی به خانه‌ی دورسلی‌ها برمی‌گردد. آن‌جا نیز طبق معمول، با مشکلاتی نظیر رفتار بی‌رحمانه‌ی دورسلی‌ها دست و پنجه نرم می‌کند و حتی نمی‌تواند تکالیفش را انجام دهد. پس از مدتی، سروکله‌ی یک جن خانگی به اسم دابی پیدا می‌شود که برای هری دردسرهای زیادی درست می‌کند تا عمو ورنون از بازگشت او به مدرسه خودداری کند. دابی نگران هری است و نمی‌خواهد که جانش دوباره به خطر بیفتد. اما در آخر، رون ویزلی، دوست هری، با ماشین پرنده‌ی آرتور ویزلی از خانه فراری‌اش می‌دهد. بعد از مدتی که همگی به مدرسه برمی‌گردند، هری پاتر یکی از ترسناک‌ترین مشکلات زندگی‌اش را تجربه می‌کند.

دوستان و همکلاسی‌های او که خون اصیل جادوگری ندارند و دورگه هستند، یکی یکی در مدرسه خشکشان می‌زند. انگار روحشان از جسم آن‌ها بیرون کشیده می‌شود. شایعه‌ی بازگشت باسیلیسک وجود دارد. مار خطرناک بزرگی که نگاه کردن به چشمان او کشنده است. او سال‌ها قبل، یکی از دختران ماگل‌زاده (بدون رگه‌ی جادوگری) در مدرسه را تلف کرده و حالا برگشته تا ریشه‌ی باقی ماگل‌زاده‌ها، از جمله هرماینی را بکند و از بین ببرد. هری در این وضعیت، چه کار می‌تواند بکند؟ این مار به کجا می‌رسد؟ آیا باز هم پای لرد ولدمورت در میان است؟‌

پیش از ادامه‌ی این مطلب شاید بخواهید بدانید که «هری پاتر و حفره‌ی اسرارآمیز» در بین کتاب‌های دیگرِ این مجموعه مقام چندم را دارد؟! خب برای مطالعه‌ای جامع در این باره می‌توانید مطلب «رتبه‌بندی کتاب‌های هری پاتر؛ از بدترین تا بهترین» را در وبلاگ کتابچی مطالعه کنید.

شخصیت پیچیده‌ی هری پاتر

اگر بخواهیم به کمک اصطلاحات روانکاوی زیگموند فروید (id، ego و superego) شخصیت هری را نقد کنیم، به چیزهایی بسیار پیچیده‌تر از یک پسربچه‌ی یتیم خواهیم رسید. با این حال، برای شروع باید پذیرفت که رفتار و اقدامات هری پاتر در حفره‌ی اسرار تحت تأثیر مرگ والدینش است. هری در نوزادی و جلوی چشمش والدین خود را از دست داد. پس نیازها، خواسته‌ها و در نتیجه اقدامات او تحت تأثیر آن واقعه قرار گرفته است. اگرچه روانشناسی به نام آلیس میلز، استدلال می‌کند که تمام اقدامات هری ناشی از خواسته‌ها و تمایلات ناخودآگاه ذهن او نیست، بلکه اقدامات او از قبل تعیین شده است. نبرد خیر و شر در حال حاضر از پیش‌ تعیین شده است. به عبارت دیگر، وی اظهار داشت که هری فاقد توانایی انتخاب است. با این حال، تعداد زیادی از منتقدین با این گفته مخالف هستند.

اول از همه، اگر کسی به تصمیم هری برای اعطای آزادی دابی، جن خانگی نگاه کند، می‌تواند به برخی از آزادی‌های انتخابی در شخصیت هری پی ببرد. اگر میلز استناد کند که نبرد خیر و شر در حال حاضر ازپیش‌تعیین شده است و هری جز جنگیدن با ولدمورت هیچ راه دیگری ندارد، پس چرا هری تصمیم می‌گیرد به دابی آزادی بدهد؟ آزاد کردن دابی چگونه می‌تواند به او برای رسیدن به هدفش (که جنگ با ولدمورت است) کمک کند؟ این آزادی، جدا از رضایت شخصی، مطلقاً چیز دیگری نیست. به نظر می‌رسد که این کاری‌ست که هری شخصا و با تکیه به اختیارات خود تصمیم می‌گیرد انجام دهد. علاوه بر این، superego هری نیز در اینجا نقش پررنگی بازی می‌کند؛ زیرا به او، درست و غلط را نشان می‌دهد. هری وضعیت برده‌مانند دوبی را غیرقابل‌قبول دانست و بنابراین تصمیم گرفت که او را از شر مالفوی آزاد کند.

رضایت خودخواهانه‌ی او احتمالاً ناشی از فریب لوسیوس مالفوی و تا حدودی پسرش دراکو بود (به ابرو بالا انداختن او برای لوسیوس مالفوی، در لحظه‌ی آزادی دابی توجه کنید). هری حتی می‌توانست کاری برای دابی انجام ندهد، چون در طول رمان، او را تا حد زیادی به دردسر انداخته بود. این واقعیت که حضور دابی در تلاش هری برای شکست دادن ولدمورت ضروری‌ست، برای خود هری مهم نیست، اما دابی تا آخرین جلد از کتاب، به هری و دوستانش کمک می‌کند. همچنین فکر کردن به این نکته که هری دوازده ساله دابی را آزاد کرد تا در نبردش با او متحد شود، کمی عجیب غریب به نظر می‌رسد. چون وقتی کتاب را می‌خوانید متوجه می‌شوید که هری هنگام فکر کردن به دابی، به تنها چیزی که فکر نمی‌کند نبرد با لرد ولدمورت است! از آن جالب‌تر این‌که یک بچه‌ی دوازده آن‌قدر‌ها هم نمی‌تواند دوراندیش باشد! این قطعاً ثابت می‌کند که هری اختیار عمل دارد، کاملاً قادر به فکر کردن است و می‌تواند بر اساس تمایلات خود، تصمیم بگیرد.

به طور کلی، superego در هری آن‌قدر قوی است که تقریبا ۱۰۰ درصد اعمال او را تعیین می‌کند. رفتار متواضع هری نسبت به جایگاهش در دنیای جادوگری، عدم تمایل او در دروغ گفتن، دروغ‌های مصلحتی، رفتار مبادی ادب با خانواده‌ی ویزلی، احترام بیش از حدی که برای پروفسور دامبلدور قائل می‌شد و… همگی نشان‌دهنده‌ی این است که هری، نسبت به هنجارها و ارزش‌های اجتماعی کاملا آگاه است و دست به هر اقدامی که می‌زند، تحت تأثیر آن است.

Id یا superego، کدام یک هری را کنترل می‌کند؟

در کنار این، خواسته‌ها و نیازهای درونی هری در کتاب مشهود است. هری یک نیاز کاملاً قابل درک دارد که در میان عزیزانش باشد. او قبل از رفتن به هاگوارتز از محبت عاری بود. او این محبت را در سال اول حضور در مدرسه تجربه کرد. هری همچنین، خودخواهانه، می‌خواهد دراکو مالفوی را مقصر حمله به دانش آموزان مدرسه فرض کند. این نشان می‌دهد که هری ذاتاً دراکو را دوست ندارد. اگرچه در موقعیت‌های مختلف، این دراکو است که هری را تحریک می‌کند. اما با این حال، این واقعیت که هری (و رون و هرماینی) نیز تلاش زیادی انجام می‌دهند تا پوز دراکو را به خاک بمالند (حتی بدون در نظر گرفتن این‌که ممکن است به کسی حمله نکرده باشد) گواهی می‌دهد که هری و دوستانش ذاتا دراکو را دوست ندارند. گرچه این امر ذاتی و ناخودآگاه می‌تواند به خاطر انزجار ذاتی هری، رون و هرمیون از انسان‌های خودشیفته‌ای باشد که جز به خودشان به کس دیگری فکر نمی‌کنند.

آخرین ویژگی ذاتی که این مقاله در نظر خواهد گرفت این واقعیت است که هری مطلقاً نمی‌خواهد مشهور شود. برخوردهای مختلف با پروفسور گیلدروی لاکهارت شاهدی بر این شخصیت هری است. به عنوان مثال، هنگام خرید لوازم مدرسه در کوچه‌ی دیاگون، او با لاکهارت روبرو می‌شود که می‌خواهد با هری عکس بگیرد. فرار هری و طفره رفتن از عکاسی با لاکهارت نشان می‌دهد که آب هری با لاکهارت در یک جوب نمی‌رود. اگر بخواهیم به id و ناخودآگاه هری نگاهی کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که او به خوبی می‌تواند قاتل دراکو یا پروفسور اسنیپ باشد. اما superego در او مانع انجام چنین کاری می‌شود. به طور کلی، حتی اگر از جنبه‌ی دارک و ترسناک ناخودآگاه ذهن هری بگذریم، به این نکته می‌رسیم که هری جز «کوییدیچ» از چیز دیگری لذت نمی‌برد. در اصل، او با شیطنت رابطه‌ی خوبی ندارد. (گرچه در هری پاتر و زندانی آزکابان، او از نقشه‌ی غارتگر استفاده‌های زیادی برد، ولی هیچ‌کدام زیاد در راستای خوش‌گذرانی نبود). این در حقیقت، هنجارها و ارزش‌هایی است که superego ذهن هری را ساخته و شخصیت او را رفته‌رفته به مثابه یک انقلابی افراطی می‌کند.

درباره‌ی ریشه‌یابی و روان‌کاوی شخصیت هری پاتر و انفجاری که به‌عنوان یک شخصیت داستانی در دنیا کرد بحث زیاد است. اما این‌که تاثیرات این مجموعه رمان و فیلم‌هایش در دنیای واقعی تا چه اندازه بوده را، می‌توانید در مطلب «هری پاتر، چگونه به یکی از بهترین‌ها تبدیل شد؟» در همین وبلاگ مطالعه نمایید.

بررسی ساختاری حفره‌ی اسرارآمیز

ولادیمیر پروپ ۳۱ کارکرد شعر روسی را شناسایی کرد که تقریباً در همه‌ی داستان‌ها قابل استفاده است. در نتیجه، این توابع می‌توانند درمورد «هری پاتر و حفره‌ی اسرارآمیز» نیز اعمال شوند. برای محدود کردن تجزیه و تحلیل توابع مورد بحث در ساختار، پنج قانون وجود دارد. این پنج قانون شامل پیش‌گفتار، درگیری، اقدام فزاینده (و اوج)، سقوط و نتیجه‌گیری است. به گفته‌ی منتقدهای ساختارگرا، این کتاب نیز از این ساختار پیروی می‌کند. پیش‌گفتار مربوط به تعطیلات تابستانی‌ست. زمانی که هری، با خانواده‌ی دورسلی زندگی می‌کند و از لحاظ روحی، توسط آن‌ها شکنجه می‌شود. درگیری از آن‌جا شروع می‌شود که دابی راجع به بازگشت به هاگوارتز به هری هشدار می‌دهد. اوج داستان زمانی است که هری سعی می‌کند مسئول حمله‌های باسیلیسک در هاگوارتز را پیدا کند. در نهایت، او با تام ریدل روبرو می‌شود و شکست می‌خورد. در نتیجه، عمل سقوط زمانی است که هری ماجراجویی خود را برای دامبلدور توضیح می‌دهد. نتیجه‌گیری نیز بخشی از آن است.

وقتی کسی حفره‌ی اسرار را از این طریق تجزیه و تحلیل می‌کند، احتمالا به این نتیجه می‌رسد که هری واقعاً فاقد توانایی تصمیم‌گیری است (تئوری میلز). تمام اتفاقاتی که برای هری رخ می‌دهد، (از جمله توانایی صحبت با مارها و تمایل او به شناسایی مسئول حملات باسیلیسک) می‌تواند نشان‎دهنده‌ی این باشد که همه‌چیز از پیش مقدر شده است. کاترین بلزی اظهار داشت که هیچ چیز جدیدی در کتاب دوم نوشته نشده است. زیرا همان ساختار به عنوان یک داستان متفاوت دنبال می‌شود. گرچه چنین تعبیری از کتاب اعتبار کافی برای کتاب و ویژگی‌های بارز شخصیت هری ندارد.

همان‌طور که در تفسیر روانکاوی از هری دیده می‌شود، او ویژگی‌های شخصیتی مختلفی دارد. شخصی که برای هر اقدامی، خودش تصمیم می‌گیرد. بنابراین می‌توان ادعا کرد که تفسیر ساختارگرایانه از هری پاتر و حفره‌ی اسرار، گرچه بسیار مفید است، اما کتاب را از روان‌کاوی شخصیت‌ها (که بعد اصلی داستان را تشکیل می‌دهد) دور می‌کند. در حقیقت، بیشتر نقدهایی که روی مجموعه‌ی هری پاتر صورت گرفته، کاملا روان‌شناختی هستند. علاوه‌بر این، در این جلد از رمان شباهت‌هایی بین شخصیت‌های تام ریدل و هری‌ پاتر را شاهد هستیم. هر دو عاشق هاگوارتز بودند و هر دو از کودکی، رنج‌های زیادی را تحمل کرده بودند. حتی در بخشی از رمان، تام به هری راجع به شباهت موجود در بین آن دو خبر می‌دهد. این ساختار به‌خودی‌خود، هری را در یک عمل انجام شده قرار می‌دهد تا به کتاب آخر رسیده و راز این شباهت پیدا شود.

هری پاتر و حفره اسرارآمیز

هری پاتر و حفره اسرارآمیز

نویسنده : جی. کی. رولینگ
ناشر : کتابسرای تندیس
مترجم : ویدا اسلامیه
قیمت : ۱۹۸,۰۰۰۲۲۰,۰۰۰ تومان

نه به تعصبات!

در این جلد از مجموعه، اطلاعات خیلی بیشتری از کاراکترها به دست می‌آوریم که همگی بر یک اصل پافشاری می‌کنند: رد تعصبات. با وجود این‌که در کتاب، عقاید سنتی جادوگران و جبهه‌گیری‌ آن‌ها به «ماگل‌ها» نمایان می‌شود، ولی ما با خانواده‌ی ویزلی طرف هستیم. پدر رون، آرتور ویزلی، با وجود این‌که در سازمان وزارت سحر و جادو کار می‌کند، ولی به ابزار ماگل‌ها (از جمله ماشین آبی‌رنگش) علاقه‌ی زیادی نشان می‌دهد. همچنین هری، هم‌چنان مثل کتاب اول، نسبت به تعصبات جادوگران مقاومت نشان می‌دهد و بدون در نظر گرفتن شهرت و اعتباری که دارد، با همه، با تواضع رفتار می‌کند. هم‌چنین از جلد اول، برخلاف پافشاری مالفوی، او نسبت به هرماینی که یک ماگل‌زاده است، رفتار خوبی نشان می‌دهد. ما در مقابل تمام این فروتنی‌ها، شخصیت‌هایی مثل لوسیوس و دراکو مالفوی را داریم که به «نجیب‌زادگی در خون جادوگری» اعتقاد زیادی دارند. هم‌چنین، می‌توان به اصلی‌ترین نکته‌ی این بخش از مجموعه اشاره کرد که تمام قربانی‌های باسیلیسک، در واقع ماگل‌زاده‌هایی هستند که به عقیده‌ی سالازار اسلایترین، نه‌تنها ارزش و لیاقت حضور در مدرسه را ندارند، بلکه حتی ارزش زندگی هم ندارند. این اعتقاد سنتی تا جلد هفتم و شکنجه‌ی هرماینی توسط بلاتریکس داستان را همراهی می‌کند تا به مخالفت رولینگ نسبت به تمام تعصبات سنتی و رسم و رسوم‌ها اشاره کند.

رابطه‌ی ترس و دانش در این کتاب و سایر جلدها

در تمام جلدهای هری ‌پاتر، ما کاراکترهای مختلفی داریم که بر اساس اطلاعات خود، رفتارهای متفاوتی نشان می‌دهند. یکی از شجاع‌ترین کاراکترهای کتاب، هرماینی گرنجر است. در حقیقت، او حتی از هری نیز شجاع‌تر است. از کتاب اول تا آخر، او شجاعت خود را مرهون اطلاعات و دانش بالای خود است. جی. کی. رولینگ با طرح چنین شخصیت پخته‌ای، منبع الهام کتاب‌خوانی تعداد زیادی از افراد شده است. او در حفره‌ی اسرار، رابطه‌ی ترس و دانش را به خوبی نشان داده است.

– ماهی‌تابه رو بده.
هری که رنجیده بود گفت:
+ باز که کلمه‌ی جادویی رو فراموش کردی.
تاثیر این جمله‌ی ساده روی اعضای خانواده باورنکردنی بود. نفس دادلی در سینه حبس شد و با صدای مهیبی که خانه را به لرزه درآورد، بر روی زمین افتاد. خانم دورسلی جیغ کشید و دستش را جلوی دهانش گرفت. آقای دورسلی که رگ روی شقیقه‌اش بیرون زده بود از جا جست. هری فورا گفت:
– منظورم کلمه‌ی «لطفا» بود. اصلا نمی‌خواستم…
عمو ورنون که از عصبانیت هنگام صحبت کردن قطره‌های بزاقش روی میز می‌پاشید فریاد زد:
+ مگه بهت نگفته بودم حق نداری توی این خونه کلمه‌ی ج… رو به زبون بیاری؟ مگه بهت هشدار نداده بودم؟ مگه نگفته بودم که نباید توی این خونه حتی یک کلمه از این حرف‌های عجیب و غریب به زبون بیاری؟

همان‌طور که می‌بینید، خانواده‌ی دورسلی به خاطر عدم آگاهی کامل نسبت به دنیای جادوگرها، تا حد زیادی از آن وحشت دارند. آن‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند به هری یا حسن نیت او اعتماد کنند. علاوه‌بر این، رون ویزلی، دوست هری نیز شخصیت وحشت‌زده‌ای دارد و اغلب اوقات، می‌ترسد. ترس او نیز به‌خاطر درس نخواندن و به عبارتی عدم کسب دانش کافی‌ست. در بخشی دیگر از داستان، هری را می‌بینیم که به خاطر عدم آگاهی خود نسبت به پودر فلور، حسابی گیج و وحشت‌زده است و نمی‌داند که از کجا سر درآورده است. اما باقی اعضای خانواده‌ی ویزلی، با این مسئله به سادگی برخورد می‌کنند. پس یکی از بهترین درس‌هایی که می‌توان از مجموعه‌ی هری پاتر گرفت، سواد‌آموزی و علم‌اندوزی است. نمایان کردن تفاوت بارز بین احمق‌ها و باهوش‌ها به نمادین‌ترین شکل ممکن، به مخاطب نشان می‌دهد که در صورت درس و دانشگاه‌ستیزی، چه چیزی می‌تواند انتظارش را بکشد. پس شما نیز، به جای این‌که از مجموعه‌ی هری پاتر بترسید، شروع به خواندن آن کنید.

در انتها باید بگویم اگر به دنیای جادو و هیولاها و نبرد خیر و شر علاقه‌مندید، مطلب «پیشنهاد ۱۰ کتاب فانتزی برای علاقه‌مندان به مجموعه‌ی هری پاتر» شما را با ۱۰ نویسنده‌ی هم‌سبک جی. کی. رولینگ و آثار فانتزی مشهور آن‌ها، آشنا خواهد کرد.

دسته بندی شده در: