فرهنگ‌بان، با یک گل هم بهار می‌آورد!

در هیاهوی تاراج فرهنگ و هنر اصیل میان شبکه‌های اجتماعی، تعارضات بین جامعه و… نیاز عمیقی به نشریاتی مانند «فرهنگ‌بان» احساس می‌شود که اندکی در حوزه‌هایی مجهور، دیدی نو را بر ذهن مردم -حداقل بین خواص- حاکم کرده یا حداقل راهی جدید نشان‌شان دهند. گرچه که این نشریه هم آسمان هفتم را به فرش نیاورده و کمی و کاستی‌هایی دارد اما «گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس…» این فصل‌نامه که در سال دوم انتشار خود قرار دارد، از بهار سال ۱۳۹۸ هجری شمسی شروع به فعالیت کرد و تا به حال، پنج نسخه از یک نشریه‌ی خاص را به بازار کتاب عرضه کرده که در سخت‌ترین نگاه موجود هم استانداردهای کیفی را پاس می‌کند.

این نشریه توسط موسسه‌ی انتشاراتی بان (اندیشه‌گستر) منتشر می‌شود و می‌توانید آن را از تارنمای اینترنتی یا پخش‌های ققنوس، پیام امروز و گستر تهیه کنید. علی حسین‌خانی، صاحب‌امتیاز فرهنگ‌بان است و مرتضی هاشمی‌پور مدیرمسئولی و سردبیری آن را به‌طور همزمان برعهده دارد. در این مقاله قرار است اندکی به سومین شماره‌ از این فصل‌نامه که متعلق به پاییز سال گذشته است، بپردازیم؛ این شماره در ۳۱۰ صفحه انتشار یافته و از هیات تحریریه‌ای مشورتی شامل سید محمدحسین حکیم، محمد دهقانی، مصطفی موسوی، محمد نبوی و حمیده نوروزیان سود می‌برد.

طریق فرهنگ‌بانی

در شروع مجله و صفحه‌ی شناس‌نامه، مانیفستی کوتاه توسط سردبیر ارائه شده است که مرام و طریق نشریه را تا حدود خوبی مشخص می‌کند؛ در این چند خط تاکید شده است که فرهنگ‌بان مجله‌ای عمومی با رویکردهای پژوهشی و معرفی و نقد کتاب در زمینه‌های مختلف فرهنگی و هنری محسوب می‌شود. فرهنگ‌بان با وجود پرداختن به ایدئولوژی‌های مختلف، خود را مستقل می‌داند و هیچ گرایشی به جریان‌های سیاسی ندارد و ضمناً اهداف خود را در وظیفه‌ی نگاه‌داری ارزش‌های فرهنگی و یک‌پارچگی ایران می‌داند. پس تنوع فرهنگی را می‌پذیرد و حراست از زبان فارسی را وجهه‌ی اصلی همت خود قرار می‌دهد. در پایان هم باید اشاره کرد که با وجود نکات بالا، فرهنگ‌بان در یک دیکتاتوری ناخواسته گرفتار نیست و با وجود این‌که اجازه نمی‌دهد اصول علمی نقد نادیده گرفته شود، اما عرصه‌ی نقد را فراهم می‌کند. برای مثال، هرکسی می‌تواند مقاله‌ی مورد نظر خودش را به پست الکترونیکی این مجله برای چاپ ارسال کند و صدالبته که مقاله‌هایی با کیفیت پایین فنی، محتوایی یا حتی نگارشی در مجله کار نخواهند شد.
ایمیل مجله: editor@farhangbaan.com

اندیشه و تاریخ

پس از مطالعه‌ی یادداشت سردبیر، نامه‌ای از شکوفه شهیدی در اعتراض به مطلب شماره‌ی قبل به چاپ رسیده است که میزان بالای انتقادپذیری و حرفه‌ای بودن تیم نشریه در تعامل با مخالفین و انتشار نقدها و جوابیه‌ها را نشان می‌دهد. سپس وارد بخش اول مجله می‌شویم که تحت فصل «اندیشه» با سه مطلب حضور دارد. ابتدا با قلم فریدون شیرین‌کام به زندگی، آثار و تفکرات یک سیاست‌مدار توانا به نام علینقی عالی‌خانی می‌پردازیم که به عنوان وزیر اقتصاد امیرعباس هویدا، یکی از متفکرین تکنوکرات (فن‌سالار) و رییس دانشگاه تهران بود.

سپس در یادداشتی تحت عنوان «شارح تلویزیونی» توسط بابک واحدی، با برایان مگی، فیلسوف، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و سیاست‌مدار بریتانیایی آشنا می‌شویم که به دلیل نگارش کتاب‌های همه‌فهم درباره‌ی فلسفه، شناخته می‌شود. واحدی، ترجمه‌ای با عنوان «پرسش‌های غایی» هم در ادامه‌ی مطلب خود راجع به برایان مگی آورده است که بخش اندیشه را کامل می‌کند و سپس در بخش تاریخ با مقاله‌ی دکتر محمد دهقانی به زادگاه و مدفن بونصر مشکان می‌پردازد که همزمان رگه‌هایی از تاریخ بیهقی و دوره‌ی غزنوی را هم بررسی می‌کند.

ادبیات و زبان فارسی

انتظارها پس از دو بخش اصلی به پایان می‌رسد و بخش ادبیات و زبان فارسی را داریم که گرچه فقط دو زیربخش دارد اما بسیار پر و پیمان است. مطلبی از کامیار عابدی در مورد شعر آزاد کار شده که به عنوان غلطی مصطلح، اکثرا آن را با نام شعر سپید می‌شناسند. سپس در یک میزگرد ویژه که کاری جالب برای رسانه‌های مکتوب است، مروری بر میزگرد بررسی شعر سپید در ایران امروز داریم که افرادی مانند سپیده نیک‌رو، حافظ عظیمی، محمدعلی سبحانی و آرش نصرت‌اللهی در آن دخیل بوده‌اند و به سوالات و مباحث مطرح شده توسط کامیار عابدی پاسخ داده‌اند. ایران در جهان هم بخش دیگری است که می‌توان آن را زیرشاخه‌ی بخش ادبیات دانست اما معلوم نیست چرا در مجله با یک مطلب در بخشی مجزا کار شده است؟! دکتر محمود فلکی به مناسبت دویستمین سال انتشار دیوان غربی شرقی از گوته، شاعر نامدار آلمانی، مطلبی تبارشناسانه نوشته است و چرایی جذب گوته به فرهنگ شرقی -خصوصا در شعرهای حافظ- پرداخته است.

داستان و ترجمه

در قسمت داستان، دو اثر کوتاه از برتولت برشت به نام «پاسخ» و پالتوی پوستیِ از آنِ خود اثر ترومن کاپوتی را به ترتیب با ترجمه‌های ارغوان استادحسین خیاط و وحید روزبهانی می‌خوانیم. بخش ترجمه‌ی ادبی، شاید یکی از مهم‌ترین خلأهای نشریات ایران را جواب‌گو باشد؛ چه‌این‌که پیوند ادبیات ما با جهان به‌خودی‌خود، به علت زبان متفاوت با قاطبه‌ی دنیا گسستنی است و مساله آن‌جایی وخیم‌تر می‌شود که افراد کمی هم غیر از ترجمه‌ی آثار خارجی، به ترجمه‌ی مقالات و یادداشت‌های روز دنیا می‌پردازند تا بتوانیم سندی از حرکت و پویایی به‌روز در سیر جهانی ادبیات داشته باشیم!

علی‌اصغر حداد نقش مترجم در پیام‌آوری صلح و دوستی را برگردانده است؛ حسن میرعابدینی، نقش مترجمان در تاریخ ادبی معاصر را بررسی کرده است؛ دکتر علی خزاعی‌فر درباره‌ی سبک در ترجمه بحث کرده است؛ علی بهروزی به تجربه‌های شخصی در ترجمه‌ی شعر پرداخته و پشت‌بند آن نقدی بر ترجمه‌ی احمد شاملو از شعر لنگستون هیوز، شاعر آفریقایی-آمریکایی را با برگردانی دکتر امید طبیب‌زاده می‌خوانیم. بعد از نقد موردی شعر، در قالبی متفاوت و یک گفتگوی جذاب از محمدرضا خانی با منوچهر بدیعی، سری به نقد کلی ترجمه‌ی رمان می‌زنیم و نهایتا در مطلب علی صلح‌جو، نکته‌هایی راجع به ویرایش اثر ادبی می‌خوانیم.

معرفی و نقد کتاب

حیف است که نشریه‌ای این‌چنینی که در کلیات اندیشه موفق است، بدون مثال پیش برود و وارد جزئیات نشود! بخش معرفی و نقد کتاب فرهنگ‌بان قرار است پاسخی به نیاز مخاطبی باشد که سرفصل‌های آن را خوانده و می‌خواهد به صورت موردی، عمل‌گرایی و نتیجه‌ی اندیشه بر بستر واژگان را جستجو کند. در حوزه‌ی معرفی کتاب‌های خوبی معرفی می‌شوند اما در حوزه‌ی نقد، بعضا یک اثر مورد بررسی قرار می‌گیرد و بعضا هم به جای یک اثر، سیری از آثار همگون و شبیه به هم در وضعیت مرورند.

از مهم‌ترین عناوین این بخش عریض و طویل که حدود صد صفحه از مجله را در ید خود دارد، می‌توانیم به سفر آرمان‌شهر اثر علی شهیدی، آموزه‌های زرتشت برای دنیای مدرن از آناهید خزیر، نقدی بر ویراست تازه‌ی حدیقه‌ی سنایی از وحید عبدگاه‌طرقبه‌ای، نظری بر ترجمه‌های آیزایا برلی از الیار جمالی، ادیب عشق از حمیده نوورزیان و فرهنگی برای شناخت تصوف و عرفان از روزبه شکیبا اشاره کنیم. مطالبی غیرموردی‌ مانند هفده گفتار از بزرگان تعلیم و تربیت ایران از عبدالرضا کلمرزی، تاریخ به روایت مردم از طه رادمنش، رد آهسته‌ی کسوف از حامد صفایی‌تبار و به سوی شناخت شرق غیرمکتوب اثر حامد حبیب‌زاده هم تکمیل‌کننده‌ی این بخش هستند.

رویداد و یادنامه

فرهنگ‌بان با وجود تحلیلی بودن، از مطالب روز و مسائلی که زمان را در وجه اهمیت خود یدک می‌کشند، غافل نبوده و با ارائه‌ی دو بخش رویداد و یادنامه، کمی از جنبه‌ی تحلیلی فاصله گرفته و علاوه بر جنبه‌ی نرم رسانه‌ایِ خود به وجه سخت‌تر نشریات (Hardnews) و موضوعات مناسبتی هم پرداخته است که با توجه به فصل‌نامه بودنش در همین حد هم کافی به نظر می‌رسد. در بخش رویداد به جشن صدمین سال تولد عبدالرحیم جعفری، موسس انتشارات امیرکبیر که مقارن با هفتادمین سال تاسیس انتشارات است پرداخته شده و مقاله‌ای از آزاد عندلیبی که به زندگی جعفری می‌پردازد در کنار یادداشت استاد مصطفی ملکیان با موضوع ویژگی‌های ممتاز مدیریت رحیم جعفری قرار گرفته است. در بخش یادنامه، نیمی از مطالب به طور مستقیم، مربوط به مرحوم مظاهر مصفاست که از مهم‌ترین تاثیرگذاران بر مانیفست مجله هم محسوب می‌شود؛ مطلب شاعری بزرگ از «غلامعلی شهیدی»، در سوگ دکتر مصفا از محمد دهقانی، مجموعه‌ی آثار چاپ شده‌ی مصفا از پسرش، علی مصفا و رند علم‌سوز اثر وحید قنبری مطالب نیمه‌ی اول هستند. در نیمه‌ی دیگر یادنامه هم بیشتر به حسین آهی پرداخته می‌شود و برای مثال مطلبی از علی شمس، یکی از شاگردان این شاعر مجهور چاپ شده است.

دسته بندی شده در:

برچسب ها: