ویکی‌پدیای اصلاح‌شده و دوست داشتنی

ترانه‌ی سینا حجازی را گوش می‌دهیم و باور می‌کنیم که ما «جنگیدیم و باختیم». پس ارزشش را ندارد که بجنگیم و شکست را تا مغز استخوان خود تجربه کنیم. مثل اینکه با جمله‌ی «گشتم نبود، نگرد نیست» مواجه شویم. اما آیا واقعا زندگی تا این حد بی‌رحم و وحشی است؟ یعنی باید بیخیال قوی‌تر شدن شویم و تلاش نکنیم؟ به نظر می‌رسد که با این طرز تفکر، بی‌‌بروبرگرد به تباهی می‌رسیم. اما چه کسی از همان ابتدا و از کودکی، دلش بلیط یک طرفه به تباهی را می‌خواهد؟ معمولا انسان‌ها از همان بچگی، دوست دارند بزرگ شوند تا به مرحله‌ای از بلوغ، آگاهی و استقلال برسند. آرزوهایی دارند که همیشه می‌خواهند برآورده شود. در واقع در اعماق وجود هر کس، نیاز به بهتر شدن وجود دارد. این طبیعی است که بخواهید رشد کنید و یاد بگیرید. اما برای اینکه موفق شوید، باید رمز و راز موفقیت بخوانید؟ نه، شما به این جور چیزها نیازی ندارید.

ما نیز قرار نیست به شما کتاب‌های زرد و شعار‌گونه‌ای معرفی کنیم تا مسیر حرکت به تباهی سریع‌تر شود. بلکه قرار است، مجموعه‌‌ای جالب به نام «داستان‌های خوب برای دختران بلند‌پرواز» را به شما معرفی کنیم تا بتوانید به کمک آن‌ها، رنگی به زندگی خود ببخشید. این کتاب‌ها که توسط «النا فویلی» و «فرانچسکا کاوالو» نوشته شده است، شامل شرح‌حال‌های یک صفحه‌ای از نویسندگان، ورزشکاران، هنرمندان، بازیگران، مجری تلویزیون و… است که همگی زن هستند و از قضا همگی شرایط سختی را در زندگی خود تجربه کرده‌اند. البته شاید با خودتان فکر کنید که بیوگرافی خواندن دردی از شما دوا نمی‌کند، ولی ما اینجاییم تا در کنار معرفی این دو مجموعه‌ی بزرگ شرح‌حال، از فواید بیوگرافی خواندن نیز صحبت کنیم. گرچه قبل از آن، بهتر است با نویسنده‌ی این مجموعه آشنا شویم.

داستان‌های خوب برای دختران بلندپرواز

داستان‌های خوب برای دختران بلندپرواز

ناشر : نشر نو
مترجم : امید سهرابی‌نیک

النا فاویلی و فرانچسکا کاوالو

النا فویلی که در سال ۱۹۸۲ به دنیا آمد، علاوه بر نویسندگی به عنوان یک روزنامه‌نگار و کار‌آفرین رسانه‌ای فعالیت دارد. او مقالات زیادی را برای مجلات مختلف به چاپ رسانده و در کنار آن، کتاب‌های مختلفی را نیز به چاپ رسانده است. از جمله آثار او می‌توان به مجموعه‌ی دو جلدی قصه‌های خوب برای دختران بلند‌پرواز، صد زن مهاجر که دنیا را تغییر دادند و… اشاره کرد. فرانچسکا کاوالو که در سال ۱۹۸۳ به دنیا آمد،‌ نویسنده، کارگردان و کارآفرین ایتالیایی است که علاوه بر همکاری با النا، نمایشنامه‌های زیادی را به چاپ رسانده و جوایز زیادی را هم به دست آورده است. از آثار او می‌توان به من یک دختر جسور هستم: سفری برای شروع انقلاب، الفی آل کوینتو پیانو، داستان‌های جنسیت‌زده دختران را پایین می‌کشند و … اشاره کرد.

چرا بیوگرافی بخوانیم؟

اگر بخواهیم مستقیم سر اصل مطلب برویم، باید بگوییم که خواندن بیوگرافی دیگران، مثل چند بار زندگی کردن است. آن کجا شما یک بار زندگی کنید و آن کجا که چند بار و در جایگاه افراد مختلف زندگی کنید. به عبارت دیگر، بیوگرافی مثل راهنمایی برای دست و پنجه نرم‌کردن با چالش‌های زندگی است. درست مثل اینکه کتاب نحوه‌ی شکار ببر را بخرید و با چم و خم آن آشنا شوید. پس خواندن یک بیوگرافی یک صفحه‌ای، با قلمی ساده و صمیمانه ضرر ندارد و خالی از لطف نیست. همانطور که گفتیم، «داستان‌های خوب برای دختران بلند پرواز» راجع به سلبریتی‌ها، مشاهیر و زنان بزرگ تاریخ هستند که همگی برای رسیدن به موفقیت، سختی زیادی کشیده‌اند. هر کدام از آن‌ها با چالش‌هایی روبه‌رو بودند که شما ممکن است در زندگی تجربه کرده باشید. از آنجا که هر کتاب از این مجموعه، بیش از پنجاه شخصیت را در دل خود جای داده، طبیعتا ممکن است چالش‌ها با چالش‌های زندگی خواننده مشابه باشد. نویسندگان این اثر، تمام تلاش خود را به کار برده‌اند تا کتاب‌ها جهانی شوند و مردم در سراسر دنیا به خواندن آن‌ها بپردازند. آن‌ها حتی از مترجمان ایرانی که این کتاب را ترجمه و به چاپ رساندند نیز تشکر کرده‌اند. چرا که به خوبی می‌دانند ایران، جایگاه زنان بزرگی مثل کیمیا علی‌زاده یا مریم میرزاخانی است.

راهنمایی برای تربیت فرزندان

معمولا خانواده‌‌ها که می‌خواهند دختران خود را با فرهنگ و موفق بار بیاورند، آن‌ها را با شخصیت‌های مذهبی که در کتاب‌های مقدس می‌شناسند، آشنا می‌کنند. اما از آنجا که اطلاعات آن‌ها محدود است و شخصیت‌های زیادی را نمی‌شناسند، ممکن است بچه‌ها را نسبت به زندگی‌نامه‌ای که بارها و بارها تعریف می‌شود، زده کنند. در این حالت، نه تنها بچه‌ها از شرح‌حال نفرت پیدا می‌کنند بلکه نکته‌ای که در مقاومت و موفقیت‌ آن شخصیت مطرح شده را نیز متوجه نمی‌شوند. ولی با خواندن بیش از صد زندگینامه راجع به دخترهای موفق در سراسر دنیا، می‌توانید به کودکان خود چیزهای زیادی یاد بدهید و او را راجع به یک شخصیت، زده نکنید. علاوه‌براین، باید به تصویرگری بی‌نظیر مجموعه اشاره کرد که نظیر آن زیر هیچ‌ شرح‌حال‌نامه‌ی دیگری به چشم نمی‌خورد. در هر صفحه از این کتاب، تصویر مربوط به شخصیت مورد نظر به زیباترین شکل ممکن طراحی شده، رنگ‌آمیزی فوق‌العاده‌ای دارد و حتی یک نقل‌قول ماندگار از صاحب عکس ذکر شده است که به مخاطب در شناخت شخصیت او، کمک خواهد کرد. پس این کتاب به خودی خود، می‌تواند مجموعه‌ای جالب و خواندنی برای کودکان باشد.

یک منبع ویکی‌پدیایی با زبان ملموس

البته اینکه تعریف‌های زیادی راجع به این کتاب توصیه شده وجود دارد نیز می‌تواند تا اندکی ما را به شک بیندازد. پشت جلد این کتاب، توصیه‌هایی نوشته شده که شما را به یاد برخی کتاب‌های زرد میندازد: کتابی که آرزو می‌کردید با آن بزرگ می‌شدید و… . شرح‌حال، ممکن است تا حدی دانش فکری شما را بالاتر ببرد و به شما در زندگی کمک کند، اما منجی که نیست! ممکن است با خواندن شرح‌حال بتوانید از تجربه‌ها و تلاش‌های افراد بزرگ درس بگیرید، اما مطمئنا برای بزرگ‌شدن و تربیت‌شدن، به جز شرح‌حال خواندن به موضوعات دیگری نیز نیاز دارید. از آنجا که هر شخصیت نیز تنها یک صفحه از کتاب را تشکیل می‌دهد، طبیعتا از تجربه‌های او با جزئیات فراوان چیزی دستگیر مخاطب نمی‌شود. علاوه‌برآن، نمی‌توان این حقیقت را کتمان کرد که مطالب، کاملا ویکی‌پدیایی هستند که با کلامی ساده، کودکانه و سانسور شده روایت می‌شوند. پس از لحاظ ادبی نیز چندان به درد بزرگسال‌ها نمی‌خورند. شاید این کتاب‌ها را بتوان به عنوان مجله‌ای درنظر گرفت که شما را نسبت به شخصیت‌های بزرگ، کنجکاو می‌کند. بعد می‌توانید به اینترنت رجوع کنید و راجع به زندگی آن‌ها، بیشتر و مفصل‌تر بخوانید.

جنسیت‌زدگی محسوس

اگرچه داستان‌های خوب برای پسران بلند پرواز نیز وجود دارد که توسط بن بروکس نوشته شده است، ولی همین جداسازی جنسیت‌ها در کتاب می‌تواند موضوعی علامت‌دار باشد که هدف و مقصود نویسنده را زیر سوال می‌برد. نویسنده در پیش‌گفتار به هیچ‌وجه راجع به موضوعات سیاسی مثل مشکلات جوامع مرد سالار و… صحبت نمی‌کند، بلکه تمرکزش را روی محدودیت‌هایی می‌گذارد که دختران در هر کشور با آن روبه‌رو هستند. اما با همین جداسازی جنسیت در کتاب‌ها، کل فمینیست و آن چیزی را که به آن تاکید دارد را زیر سوال می‌برد. از دیدگاه فمینیستی، بین زن‌ها و مرد‌ها تساوی وجود دارد، پس طبیعتا نویسنده‌ای که تمایل دارد با شرح‌حال زنان موفق دنیا، به زن‌ها کمک کند، نباید آن‌ها را از شرح‌حال مردها جدا کند. انگار که زن‌ها و دختر‌ها، نیازی به مطالعه‌ی شرح‌حال مردها ندارند. پس به عبارتی از همان ابتدا، به خودی خود فاصله‌ای بین زن و مرد ایجاد می‌شود که به لطف نویسنده صورت گرفته است.

نژاد پرستی

از منظری دیگر نیز می‌توان به این شرح‌حال‌ها خرده گرفت و آن‌ هم اشاره به زیبایی شخصیت‌های موجود در کتاب است. اگرچه ما در حال خواندن شرح‌حال هستیم، ولی از آنجا که زن و مرد از هم جدا‌شده‌اند، انتظار داریم که یا به زیبایی تمام زنان موجود در این دو جلد اشاره شود، یا صرفا به مسائل جدی‌تری پرداخت شود. کلمات، قدرت بسیار زیادی دارند که می‌تواند گاهی ویران‌کننده باشد. شاید اگر بحث یک بازیگر بود، می‌توانستیم با اشاره به زیبایی او کنار بیاییم. اما وقتی راجع به یک «نقاش زیبا» صحبت می‌شود، انتظار داریم که بیشتر به نحوه‌ی نقاش شدن او پرداخته شود. نه اینکه در زندگی خصوصی‌اش، با چه کسی به مشکل خورده و در دادگاه از خود دفاع کرده است. در واقع، وقتی تبلیغات مربوط به این کتاب را می‌خوانیم، احساس می‌کنیم که قرار است با نحوه‌ی موفق شدن آن‌ها آشنا شویم. ولی وقتی داستان راجع به برخی از آن‌ها را می‌خوانیم، به طور عجیبی از موضوع اصلی دور شده و به حواشی می‌رسیم.

برای مثال اگر بخواهیم زندگی «آرتمیزیا جنتیلسکی» را بخوانیم، متوجه می‌شویم که او دختر بااستعداد و زیبایی بوده که نقاشی‌های فوق‌العاده‌ای می‌کشید. اما در زندگی خصوصی‌اش با یک نفر به مشکل برخورد می‌کند و پس از شکایت، با پافشاری زیاد موفق به پیروزی در دادگاه می‌شود. داستان درست مثل یک سریال ترکیه‌ای شما را از موضوعی که ابتدا مطرح شده دور می‌کند و سپس دوباره به این مبحث می‌رساند که امروزه از آرتمیزیا نقاشی‌های زیادی به یادگار مانده است! گرچه به برخی دیگر از شخصیت‌ها زندگی‌نامه‌ی جالب‌تر و خواندنی‌تری اختصاص داده شده است. در این میان می‌توان به زندگی‌نامه‌ی آمنه الحداد اشاره کرد که ابتدا از چاقی رنج می‌برد ولی با تلاش زیاد، به یکی از وزنه‌برداران معروف تبدیل شد.

عنوان کتاب مخاطب خاص دارد

در اینجا می‌توان به مترجم‌های این مجموعه که «امید سهرابی نیک» و «آرزو گودرزی» نام دارند، ایراد بسیار بزرگی وارد کرد که چه بسا نابخشودنی است. نام اصلی این مجموعه در واقع «good night stories for rebel girls» است که یعنی «قصه‌های قبل از خواب برای دختران جسور». شاید در نگاه اول، در اینکه به جای «دختران جسور» از «دختران بلند‌پرواز» استفاده شود، مشکل بزرگی وجود نداشته باشد. اما اجازه دهید، پیامد این تغییر لحاظ شده در عنوان را بهتر شرح دهم. تصور کنید با شخصیتی منزوی، افسرده و گوشه‌گیر طرف هستید. حالا فرقی نمی‌کند که سن و سالش بالا یا پایین باشد. به هر حال، به محض اینکه عنوان کتاب را ببیند، از خیر خواندن آن می‌گذرد. داستان‌های خوب برای دختران بلند پرواز!

دختران بلند پرواز که تکلیفشان روشن است! هر کس هدفی در ذهن خود دارد و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. حال اگر بلند‌پرواز و اهل ریسک باشید، برای رسیدن به آن بیشتر تلاش خواهید کرد. گرچه قصد من این نیست که بگویم خواندن شرح‌حال برای دختران بلند‌پرواز مناسب نیست. ولی شرح‌حال خواندن، خصوصا با این اوصاف که جنسیت‌ها نیز جدا شده و حرف از زنان سخت کوش زده شده است، به درد دخترهای ناامید و تسلیم‌شده می‌خورد، تا دختران بلند‌پرواز! این درست است که خواندن این شرح‌حال‌های یک صفحه‌ای می‌تواند انگیزه را در دختران بلند‌پرواز تقویت کند، اما آیا این نیست که نویسنده جنسیت را جدا کرده و مترجم تصمیم گرفته برای آن مخاطب خاص نیز تعیین کند؟‌ در کنار آن می‌توان به تبلیغات نامحسوسی اشاره کرد که نحوه‌ی انتخاب نام مجموعه را علامت‌دار می‌کند. اگر از همان ابتدا، نام مجموعه «قصه‌های قبل از خواب» بود، انتظار زیادی هم از محتوای آن نمی‌رفت و به همان ساعات قبل از خواب محول می‌شد. اما چیزی که عنوان تلقین می‌کند، این است که شما اگر می‌خواهید قصه‌ی خوب بخوانید، قطعا باید این مجموعه‌ی دوجلدی را تهیه کنید و بچه‌هایتان را نیز به کمک آن بزرگ کنید!

آواز دهل از دور خوش است

گرچه در این مقاله سعی کردیم از فواید شرح‌حال خواندن برایتان بگویم و اعتراف می‌کنیم که شرح‌حال‌های موجود در این کتاب دو جلدی نیز واقعا مختصر و مفید هستند، اما گاهی مشاهده‌ی حجم وسیع تبلیغات مخاطب را آزار می‌دهد. استفاده از جلد خاص برای کتاب، توصیه‌های مختلف که گویی اگر این کتاب را از بچگی می‌خواندیم، الان دست مریم میرزاخانی را از پشت بسته بودیم و انواع اقسام پیشگفتارها و پیغام‌ها و حرف‌ها از نویسنده گرفته تا سایر حرف‌هایی که راجع به نویسنده‌ها گفته شده، می‌تواند یک مخاطب آگاه را آزار دهد. اگرچه تبلیغات واقعا برای فروش یک کتاب موثر است، اما چرا کتاب‌هایی مثل ناتور دشت سلینجر، قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب، چک لیست آتول گرانده، قصه‌های فرهاد حسن‌زاده و حتی کتاب‌هایی برای کلاس اولی‌ها نباید تبلیغات بهتری داشته باشد؟ غیر از این است که آواز دهل از دور خوش است و قرار است با نقاش زیبایی روبه‌رو شویم که برای شکایت از یک مسئله‌ی سانسور شده، خیلی تلاش کرده‌ است؟

به هرحال، انتشارات و نویسنده‌ها باید به این نکته هم توجه کنند که تبلیغات، انتظار مخاطب را بالاتر می‌برد و با وجود مشکلاتی که در نثر، محتوا و سبک این کتاب وجود دارد، «داستان‌های خوب برای دختران بلند‌پرواز» تا حد زیادی می‌توانست بهتر نوشته شود. اما اگر می‌خواهید به قول ناشر و معرف کتاب، برای قبل از خواب قصه‌های جالبی بخوانید یا برای کودک خود تعریف کنید، خواندن این مجموعه توصیه می‌شود. چون از هر قشر و هر کشوری که فکرش را بکنید، شخصیتی وجود دارد که زندگی‌نامه‌ای‌ی جالب، سخت و خواندنی را تجربه کرده است. 

دسته بندی شده در: