کتاب «پیش‌درآمدی بر شناخت رمان» را می‌توان مجموعه‌ای از پیش‌درآمد‌های مختلف کتاب‌های بزرگ در قالب یک انشای بلند دانست. در حقیقت، نام اصلی این کتاب «Studying the novel» است و به عنوان یکی از کتاب‌های دانشگاهی ادبی معرفی شده است. ولی انگار مترجم (شاپور بهیان) درک بهتری از متن دارد و این نکته را تشخیص می‌دهد که این کتاب صرفاً یک «پیش‌درآمد» است و آن را نمی‌توان کتابی جامع جهت نحوه‌ی رمان نوشتن یا مطالعه و نقد رمان دانست. کتاب در واقع بخش‌های بسیار زیادی دارد که در هر کدام، مباحث تئوری و ساده‌ای مطرح شده است. اگر واقع‌بینانه به آن نگاه کنیم، این مباحث هیچ دردی از مخاطب روا نمی‌کند. مگر اینکه به او در نوشتن یک انشای هزار کلمه‌ای از یک رمان کمک کند. انشایی که به او در نوشتن راجع به شخصیت‌ها، زمینه‌ی کلی و ژانر داستان کمک خواهد کرد. قبل از آنکه بخش‌های مختلف آن را بیشتر و بهتر تحلیل کنیم، بیایید کمی با نویسنده‌ی آن آشنا شویم.

جرمی هاوتورن

جرمی هاوتورن استاد زبان انگلیسی در دانشگاه علم و صنعت نروژ، تروندهایم است. او به طور گسترده در مورد رمان -به ویژه جوزف کنراد- و نظریه‌های ادبی کتاب‌هایی منتشر کرده است. از جمله آثار او می‌توان به پیش‌درآمدی بر شناخت رمان، فرهنگ‌نامه‌ی تئوری‌های ادبی معاصر، شناخت ادبیات و… اشاره کرد.

پیش‌درآمدی بر شناخت رمان، یک کتاب دانشگاهی؟!

در بخش پیشگفتار مترجم، این کتاب به عنوان یک کتاب «دانشگاهی» برای دانشجویان ادبیات معرفی شده است. اما اگر نظر مرا به عنوان یک دانشجوی فارغ‌التحصیل از رشته‌ی ادبیات بدانید، می‌گویم که این کتاب به‌هیچ‌وجه مناسب دانشجویان این رشته نیست. شاید در مقطع لیسانس و فوق‌ لیسانس، کتاب روایت داستانی، اثر شلومیت ریمون-کنان واقعا بهتر باشد! اما کتاب هاوتورن در واقع، در هیچ بخشی نمی‌تواند نیازهای یک دانشجوی ادبیات را چه در زمینه‌ی رمان‌نویسی و چه در زمینه‌ی تحلیل پاسخگو باشد. گرچه در نگاه اول، کتاب جامع و کاملی به نظر می‌رسد. ولی وقتی به مطالب نگاهی کنیم، متوجه می‌شویم که صرفاً، با جمع‌آوری مثال و نقل قول از افراد مختلف، سرهم‌بندی شده است. این کتاب شامل ۹ بخش مختلف است. از تعاریف مقدماتی تا داستان مدرن، سعی در این دارد که شما را به نوعی با شکل کلی رمان آشنا کند. از بخش یک تا چهار، به بررسی تعاریف مقدماتی، فرم رمان، تاریخچه‌ی رمان (از نخستین روزها تا اشکال الکترونیکی جدید) و انواع رمان می‌پردازد. خوبی این کتاب این است که برای هر عنوان، در حد یک الی دو پاراگراف توضیح داده که می‌تواند به شما در شناخت کلی یک اثر کمک کند.

اما اگر دانشجوی ادبیات باشید، به هیچ وجه به چنین توضیحاتی نیاز پیدا نخواهید کرد. تعاریف محدود و زبان ساده‌ی این کتاب عامه‌پسند‌تر است و با مطالعه‌ی مثال‌هایی که برای هر بخش آن آورده شده، می‌توانید سبک و ژانر ادبی را به خوبی تشخیص دهید. گرچه این کتاب در حد یک سری اطلاعات عمومی به شما کمک خواهد کرد. از نظر من، برای دانشجو‌های ادبیات زیاد فرقی نمی‌کند که یک رمان تاریخی را از یک رمان گوتیک یا کمدی تشخیص دهند. کافی است اسم رمان را در گوگل جستجو کنید و با ژانر ادبی آن آشنا شوید. حتی محتوا نیز به خودی خود به شما در درک سبک کمک می‌کند. در واقع نویسنده‌ی این کتاب هم چیزی بیش از این جستجوهای عمومی در اختیارتان قرار نداده است. شاید منظور نویسنده از کتاب دانشگاهی این باشد که دانشجو بتواند بعد از خواندن یک رمان فریاد بزند «گوتیک»! ولی این دردی از ما یا دانشجو روا نمی‌کند. به عنوان یک دانشجوی ادبیات، اولین چیزی که من در درک و بررسی یک رمان نیاز دارم، یافتن معنی پنهان پشت هر رویداد، نماد و رفتار است. اما طبیعتا به این نیازی ندارم که نویسنده بگوید: «برای نقد روانشناختی، باید به وضعیت روانی شخصیت توجه کنید». حداقل اگر دانشجوی ادبیات باشید، نیازی به این توضیحات ندارید.

غالبا نقد زندگی‌نامه‌ای در سایه‌ی نقد روان‌شناختی قرار می‌گیرد: کوشش در استفاده از اثری برای کشف روان‌شناسی خالق اثر و بعد دیدن اثر در پرتو این کشف تازه.

عناوین ارزشمند و محتوای بی‌هدف

به لیست عنوان‌ها که نگاه‌ می‌کنیم، با بخش‌هایی چون «تحلیل داستان»، «بررسی رمان»، «رویکردهای نقد داستان» برخورد می‌کنیم. در نگاه اول، خوب به نظر می‌رسد. به بخشی می‌رسیم که می‌گوید «نحوه‌ی یادداشت‌برداری از رمان». دانشجوی ادبیات تصور می‌کند که بالاخره نوبت آن رسیده که نحوه‌ی تحلیل یک رمان و یادداشت برداری را یاد بگیرد. ولی جرمی هاوتورن به او می‌گوید:

آدم می‌تواند یادداشت‌هایش را یا در خود رمان بنویسد یا در یک دفترچه. امتیاز روش اول این است که اخلال زیادی در خواندن رمان به وجود نمی‌آورد. عیبش این است که کتاب را از بین می‌ّرد و بر خواندن بعدی تاثیر می‌گذارد؛ ضمنا در رمان چندان فشایی برای نوشتن وجود ندارد و بعد هم بازیابی یادداشت‌ها برای استفاده سخت است. از جمله راه‌های اجتناب از این مسائل، این است که، هنگام خواندن رمان، به صورت خیلی خلاصه با مدد در رمان بنویسیم و بعد آن را به دفترچه‌ای جداگانه انتقا و در آن بسط دهیم.

جالب‌تر از آن این است که در بخش «چه چیزی را یادداشت کنیم؟» با مطلبی چون «هرچه که به نظر مهم می‌آید و چشمتان را می‌گیرد» برخورد می‌کنیم. این مرا به یاد نقل قولی از نجف دریابندری راجع به «صادق هدایت» میندازد. او بوف کور صادق هدایت را دوست نداشت و نویسنده را به مردی تشابه کرد که به اهالی دهکده‌ای می‌گوید رازی در سر دارد. بعد از کلی اصرار در بیان آن راز، می‌گوید «بلبل بد می‌خواند» و با اسبش از دهکده می‌رود. این کتاب هم دقیقا می‌تواند وضعیتی شبیه به مثال دریابندری را توصیف کند. شما مبلغی را جهت خریدن «پیش‌درآمدی بر شناخت رمان» پرداخت می‌کنید و متوجه می‌شوید که اگر با مداد در کتاب ننویسید خیلی بهتر است. مثل این است که کسی به شما بگوید ماست سفید است و شب سیاه! من توضیحات نویسنده را در این حد ساده می‌بینم. در حقیقت اگر نویسنده به جای توضیح واضحات، کمی بیشتر راجع به مباحث واقعی حرف می‌زد، می‌توانستم او را به عنوان شخصی که با کتابش به دانشجویان ادبیات کمک خواهد کرد، قبول کنم.

عدم وجود ارتباط بین‌متنی در تعاریف و توضیحات

این کتاب برای کسانی نوشته شده است که بارها به خاطر عدم رعایت مباحثی چون (ارتباط متنی) یا همان (coherence) دردسر ساز نمره کم می‌آورند. اما در آن هیچ گونه ارتباط بین متنی دیده نمی‌شود! اگر هر دانشجوی ادبی یا یک مقاله‌نویس آکادمیک، از همان دو خط اول مثال زدن را آغاز کند، طبیعتا خواننده را به یکباره وسط دریا غرق کرده است. علاوه بر این، دانشجو بیشتر انتظار دارد که مثال‌های ادبی ببیند، تا اینکه دائم چیزی را با فیلم‌های سینمایی به او بفهمانند. این عدم ارتباط بین متنی در بخش‌های مختلف آنقدر زیاد است که مخاطب را کاملا گیج و سردرگم کند. خصوصا در مواقعی که سعی شده توضیحات به صورت خلاصه در اختیار او قرار بگیرد. برای مثال، در بخش «رویکرد ادبی-نقد روانشناختی» می‌بینیم که نویسنده ابتدا رویکرد روانشناختی را گریز ناپذیر می‌داند. او اذهان دارد که این رویکرد شخصیت ادبی را یک شخصیت واقعی در نظر می‌گیرد.

به نظر من می‌توانیم نتیجه بگیریم در خواندن رمان مرحله‌ای وجود دارد که ما با شخصیت‌های آن، در تخیل خود، همان رفتاری را می‌کنیم که با آدم‌های واقعی، اما این رفتار باید با تحلیلی همراه شود که بر فهم شخصیت‌ها به مثابه‌ی مخلوقات ذهن نویسنده مبتنی است.

سپس به این نکته اشاره دارد که یک داستان به هر حال شبیه یک خواب است و نویسنده هم یک آدم واقعی با دغدغه‌های خاص خودش است که آن را وارد شخصیت کاراکتر می‌کند. اما آیا درک نویسنده از رویکرد روانشناختی در همین حد است؟ این رویکردی که «ظاهرا» در اینجا معرفی شده، تا چه حد می‌تواند به مخاطب در درک یک رمان روانشناختی کمک کند؟ اینکه بگوییم کتاب «ابله» داستایوفسکی بر اساس شخصیت «احمق»‌ خود نویسنده نوشته شده است و از حالت روانشناسی باید بررسی شود، تعریف درستی است؟ احساس می‌‌کنم به جای او، اگر با یک معلم جغرافیا طرف بودیم بهتر می‌توانست رویکرد نقد روانشناختی در تحلیل یک رمان را توضیح دهد. در مثال بارزتر، بیایید بخش رویکرد روانشناختی در کتاب تایسون را با یکدیگر بررسی کنیم. در اولین پاراگراف مربوط به این بخش، این جملات را می‌بینیم:

ما قرار است مطالعه‌ی خود بر تئوری روانشناختی را شروع کنیم، چرا که چه بخواهیم چه نخواهیم، مفاهیم روانشناختی بخشی از زندگی‌ روزمره‌ی ما است.

سپس به سرعت با تعریف «ناخودآگاه ذهن» آشنا می‌شویم که مهم‌ترین بخش در تحلیل یک اثر روانشناختی است.

زمانی که از لنز روانشناختی به یک اثر نگاه کنیم، با افرادی مواجه می‌شویم که از کودکی تا بزرگ‌سالی تجارب مختلفی را از سر می‌گذرانند و تمام این تجربیات ناخودآگاه ذهن آن‌ها تشکیل می‌دهد.

سپس با مکانیزم‌های دفاعی، مشکلات روحی روانی و تعریف روانشناس‌های بزرگی چون فروید و لاکان از ناخودآگاه ذهن، مواجه خواهیم شد. ما از «پیش‌درآمدی بر شناخت رمان» انتظار نداریم که مثل تایسون، پنجاه الی صد صفحه به معرفی رویکرد روانشناختی بپردازد. ولی این انتظار را داریم که به عنوان یک کتاب دانشگاهی، به مخاطب نگوید: باید توجه کنیم که آیا شخصیت ناخودآگاه دارد یا خیر؟! این جمله به خوبی خود می‌تواند فاجعه‌ترین بخش از این کتاب «به ظاهر دانشگاهی» را تشکیل دهد! کدام انسانی ناخودآگاه ندارد؟ چطور ممکن است چنین اشتباه وحشتناکی در یک کتاب ادبی مطرح شود؟ آیا غیر از این است که نویسنده چند تعریف مختلف را از سایت‌های بی‌در و پیکر جمع‌آوری کرده و هیچ شناختی از ادبیات و رویکرد‌های آن ندارد؟

بخش‌های خوب کتاب

همانطور که گفتیم، اگر حتی می‌خواهید به بررسی و آشنایی با تعاریف تئوری در شناخت یک رمان فیکشنال بروید، بهتر است کتاب‌های دانشگاهی چون «narrative fiction» را انتخاب کنید. ولی این کتاب در تعریف تئوری‌ها (البته در بخش‌های عمومی‌تر) به خوبی عمل کرده است. در بخش‌ نماد و ایماژ می‌بینیم که نویسنده با موشکافی یک اثر ادبی سعی دارد عناصر نمادین آن را معرفی کند. به طور کلی، اگر این کتاب را به مثابه کتاب «مثال‌ها» در نظر بگیریم، شاید گزینه‌ی خوبی برای بچه‌های ادبیات باشد. اما لحن بسیار ساده‌ی آن، بیشتر به درد کسانی می‌خورد که هیچ آشنایی با ادبیات ندارد و صرفا می‌خواهند ژانرهای مختلف ادبی را تشخیص دهند و رمان مورد علاقه‌ی خود را بهتر و سریع‌تر پیدا کنند. شاید بخشی از این کتاب که می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد، بخش رئالیسم، مدرنیسم و پست‌مدرنیسم باشد. در این بخش شما کمی با مباحث رئالیستی و مدرنیستی آشنا می‌شوید و فرق آن با سایر سبک‌ها را تشخیص می‌دهید، اما باز هم چیزی جز تعاریف تئوری و نظری عایدتان نخواهد شد.

هدف نامشخص نویسنده از نوشتن این کتاب

اگرچه این کتاب قصد دارد شما را با «رمان» آشنا کند، ولی تمام تعاریف نظری که در اختیارتان قرار می‌دهد، می‌تواند در مورد داستان کوتاه، شعر، فیلم سینمایی و… نیز صادق باشد. در بخش «انواع رمان» می‌بینیم که نویسنده به معرفی رمان گوتیک، رمان نو، متافیکشن و… می‌پردازد. اما‌ آیا این تعاریف شامل حال «داستان کوتاه» نمی‌شود؟ چرا نویسنده باید نام این بخش را «انواع رمان» بگذارد، در حالی که می‌توانست از همان ابتدا صادقانه به شما بگوید که قصدش آشنا کردن مخاطب با ژانرهای مختلف ادبی است؟ علاوه بر اینکه در تمام بخش‌ها با اشتباهات مختلف نویسنده روبه‌رو می‌شویم و مثال‌های ناگهانی و عدم ارتباط بین متنی را نیز تحمل می‌کنیم، در انتها با مقاله‌ای از ویرجینیا ولف راجع به داستان مدرن و مسئولیت یک رمان‌نویس در نوشتن رمان برخورد می‌کنیم. این صحیح است که نویسنده قصد تبلیغ «نوگرایی» در نوشتن یک رمان را دارد و آن را ستایش می‌کند، اما با توجه به اینکه کتاب در راستای آشنایی مخاطب با رمان نوشته شده، این تبلیغ می‌تواند کاملا سلیقه‌ای باشد یا شاید هم آورده شده تا عریضه خالی نماند! به هر حال، اگر هیچ آشنایی با ادبیات ندارید و دانشجوی ادبیات هم (نیستید)، پس خواندن این کتاب به شما کمک می‌کند تا نسبت به ساختار کلی رمان (و سایر سبک‌های ادبی) شناخت خوبی پیدا کنید. اگر هم انتظار بیشتری دارید، خواندن «نقد ادبی» دکتر پاینده بیشتر به شما توصیه خواهد شد. 

دسته بندی شده در: