بیا از کتابچی بگیر
موجود
کتاب خسی در میقات
کد کالا: ۱۴۰۵۰۶

خسی در میقات

ناشر:

به سخن

قیمت: ۹۵,۰۰۰ ۸۵,۵۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
(۲ از مجموع ۱ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۵)

معرفی کتاب

خسی در میقات یکی از آثار ویژهٔ جلال آل احمد است؛ نه از نظر شیوایی قلم یا سوژهٔ بکر یا حتی پرداخت فوق‌العاده -که تمامی این ویژگی‌ها را هم مانند سایر آثارش دارد- بلکه از منظر ژانر بدیع مورد استفاده‌اش که داخل ایران نمونه‌های کمتری دارد تبدیل به اثری ماندگار و نادر شده است. همان‌طور که بعضی از کارگردانان بزرگ سینما مانند آلفرد هیچکاک، استنلی کوبریک، کریستوف کیشلوفسکی و… با ژانر خاصی به کمال رسیده و تمییز داده می‌شوند، جلال هم -به عقیدهٔ نگارنده- نه با داستان‌ها، مقالات و ترجمه‌های درجه‌یک بلکه بیشتر با اثر حاضر که یک «تک‌نگاری»(در قالب سفرنامه) محسوب می‌شود در یادها ماندگار شده است و البته این دغدغه برای خودش هم مهم بوده تا جایی که گلایه می‌کند:

ادبیات معاصر پارسی به سبک بی‌توجه است. به اصالت در کلام، به پاکی تعبیر، به جزالت زبانی که به کار می‌برد، به ایجاز و به طور کلی به فصاحت و بلاغت. و این قضیه گاهی کار را به قلم انداز نوشتن کشیده است. اغلب شعرا مثل هم شعر می‌گویند و اغلب نویسندگان مثل هم می‌نویسند. خیلی به ندرت می‌شود از شعر یا نثری دریافت که امضای چه کسی باید پایش باشد.

تک‌نگاشت، ویژه‌نگاشت یا مونوگراف

تمامی واژه‌های تیتر بالا الفاظ دیگری هستند که شاید ژانر «تک‌نگاری» را به آن اسامی شنیده باشید. خود کلمهٔ «ژانر» به معنی «گونه»، کلمه‌ای فرانسوی (genre) برای مجموعه‌ای از معیارهاست که با برجسته‌کردن ویژگی‌هایی مشترک در بین آثار هنری متفاوت، به ما اجازه می‌دهند هنر را طبقه‌بندی کنیم. تک‌نگاری ژانری است که نویسنده در آن به تفصیل و با استفاده از اطناب فراوان، تمامی جزئیات یک موضوع واحد (سوژهٔ کار) را از زاویه‌ها و جنبه‌ها و کارکردهای مختلف بررسی می‌کند. سوژهٔ تک‌نگاری می‌تواند یک انسان، یک زمان، یک مکان، یک جاندار و… باشد که در این‌جا جلال یک ایونت (مراسم سالانهٔ حج تمتع) را انتخاب کرده و ایضا قالب تک‌نگاری می‌تواند داستان، مقاله، گزارش و… باشد که نویسنده قالب سفرنامه را برگزیده است و با فرم روایی بی‌غل و غش خود اجازه داده تا اولا مخاطب هیچ‌گونه احساس غریبگی نکند و به تاسی از این مورد بتواند با راوی داستان (شخص آل احمد) همذات‌پنداری کند. تنوع زوایا و مباحث کتاب شگفت‌انگیز است در حدی که شاید وقتی از یک سفرنامه درمورد حج می‌شنویم انتظار داریم هر نویسنده‌ای هم پشت قضیه باشد محصول نهایی یک زیارت‌نامه با کمی چاشنی عقیدتی یا احساسی دربیاید اما جلال در دل یک مراسم علاوه بر ظواهر عادی به فلسفهٔ پدیده‌ها نگاهی عمیق داشته و جدای از خود پدیده، تاثیرات و پدیده‌ها و عوامل جنبی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را هم بررسی کرده تا پس از سال‌ها هنوز هم «خسی در میقات» تبدیل به یک الگو و دایره‌المعارف در زمینهٔ حاضر باشد. جدای از نوع نگاه، خود یافتن سوژه هم در طریق آل احمد قابل توجه است؛ چون شبیه به سعدی جای نشستن در اتاق شخصی و نوشتن از هرچیزی سعی می‌کند از غار تنهایی بیرون بزند و بعد از لمس موضوع از نزدیک، درباره‌اش بنویسد هرچند که در قالب سفرنامه نزدیک‌ترین قلم به جلال در دورهٔ کلاسیک «ناصرخسرو قبادیانی» است اما قطعا آل احمد صادق‌تر است و شاید همین صداقت است که بعضی لمس‌های عادی‌اش را به جای بی‌کارکردی یا ملال‌آور بودن، جذاب کرده است؛ برای مثال شیوهٔ روایتش برای شروع سفر را ببینید:

پنج و نیم صبح راه افتادیم از مهرآباد و هشت و نیم اینجا (جده) بودیم. هفت و نیم به وقت محلی و پذیرایی در طیاره، صبحانه بی‌چایی یا قهوه… دو از نیمهٔ شب گذشته بود که زنگ تلفن بیدارمان کرد و د بدو تا برسی و خداحافظی و ماچ و بوسه و چه شادی‌های بدرقه‌کنندگان! خیال می‌کردند برهٔ گمشده به گله بازگشته و دو تا از دوستان با خنده‌های معنی‌دار برلب که یعنی: این دیگر چه کلکی است که فلانی می‌زند. غافل از اینکه نه کلکی بود و نه گله‌ای. بلکه مفر دیگری بود و آن برهٔ گمشده حالا بدل به بز گری شده که می‌خواهد خودش را بیشتر گم کند…

جلال آل احمد کیست؟

جلال آل‌احمد در ابتدای دههٔ صفرِ قرن حاضر به دنیا آمد، سال ۱۳۰۲ و نرسیده به میانهٔ راه یعنی ۱۳۴۸ شمسی چشم فرو بست. شاید اگر آن موقع‌ها مثل الان به روی سنگ قبر جای «تولد - وفات» می‌نوشتند «اولین طلوع - آخرین غروب» خیلی غریبانه‌تر می‌شد اما در همان لحظه (شاید تا همین الان هم) معلوم نشد واقعا چه روشنفکری از جامعه کم شده؛ هیکل جذابی نداشت، ترکه‌ای بود و قدی معمولی، صورتی رنج‌کشیده و به قول قدیمی‌ها «داهاتی» که با سری غالبا تراشیده معمولی‌تر از معمولی می‌شد اما در کم‌تر از سی‌سال فعالیت خود ۳۱ کتاب مستقل اعم از داستان و مقاله و ترجمه و سفرنامه نوشت که رفع تکلیفی یا برای پرباری رزومه نبودند، یکی از یکی بهتر! خودش متفکر نسل کودتا بود (عنوان شاعر، نویسنده یا متفکر کودتایی به افرادی عنوان می‌شود که در بحبوحهٔ تحولات دههٔ بیست شمسی الی کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ شروع به فعالیت کرده و با تاثیرات آن دهه اعم از اشغال ایران توسط متفقین و مسئلهٔ ملی‌شدن نفت به بلوغ فکری در اندیشه‌ها و آثارشان رسیدند) و بعد از افسردگی مقطعی حاصل از کودتا علیه مصدق، با قدرت بیشتری به نوشتن بازگشت و قلمش جانی تازه‌تر یافت. مانند تمامی بیوگرافی‌های معمول می‌شود اشاره کنیم که در خانواده‌ای مذهبی چشم به دنیا گشود! اما ماجرا به این سادگی هم نبود؛ در نوجوانی پدرش او را برای تحصیل علوم دینی به نجف فرستاد اما بعد از سه ماه بازگشت و سرخورده از احکام فقهی به حزب توده علاقه‌مند شد! خودش می‌گوید:

شخص من که نویسندهٔ این کلمات است در خانوادهٔ روحانی خود، همان وقت لامذهب اعلام شده، دیگر مهر نماز زیر پیشانی نمی‌گذاشت. در نظر خود من که چنین می‌کردم، بر مهرِ گلی نمازخواندن نوعی بت‌پرستی بود که اسلام هر نوعش را نهی کرده‌است؛ ولی در نظر پدرم آغاز لامذهبی بود و تصدیق می‌کنید که وقتی لامذهبی به این آسانی به‌چنگ آمد، به‌خاطر آزمایش هم شده، آدمیزاد به خود حق می‌دهد که تا به آخر براندش.

اما نکتهٔ اسرارآمیز این است که «خسی در میقات» -که حدود دو دهه بعد از این جریانات نوشته شده- آیا محصول همان جلال سابق است یا جلال «دوباره» متدین شده؟! نقل است شنیدن این خبر درمورد جلال آن دوران آن‌قدر عجیب بود که از مدت‌ها قبل از حج آن سال دهان به دهان پیچیده بود «جلال آل احمد -یکی از روشنفکرین چپ ایران- می‌خواهد به حج برود!» همه می‌نشستند و تحلیل می‌کردند که هدفش چیست؟ یکی می‌گفت «برای خودنمایی‌ست»، دیگری می‌گفت «شاید ایمان آورده»، آن یکی می‌گفت «سفر تفریحی است» اما بعد از خواندن محصول این سفر، حالا دیگر اغلب متفکرین اعتقاد دارند که سفر حج و این کتاب هم دلیلی بر انقلاب مذهبی جلال نیستند و تحول جلال نوعی از اومانیسم در نگاه به پدیده‌های سنتی و بدوی است -تنها برای داشتن شانس تجربه‌گر بودن و شناخت خود و جهان! - اما هرطور باشد باز لفظ تحول وجود دارد و محصول هم چیزی است که از یک مارکسیست توده‌ای بگیریم تا یک شیعهٔ دوازده امامی می‌تواند تجربه کرده باشد، نوشته باشد و یا مخاطبش باشد و با خواندنش همذات‌پنداری کند و لذت ببرد…

چرا خسی در میقات؟

… دیدم که تنها خسی است و به میقات آمده و نه کسی به میعادی و دیدم که وقت ابدیت است یعنی اقیانوس زمان و میقات در هر لحظه‌ای و هرجا و تنها با خویش چرا که میعاد جای دیدار توست با دیگری اما میقات زمان همان دیدار است… و دیدم سفر وسیلهٔ دیگری است برای خود را شناختن؛ اینکه خود را در ازمایشگاه اقلیم‌های مختلف به ابزار واقعه‌ها و آدم‌ها سنجیدن و حدودش را به دست اوردن که چه تنگ است و چه حقیر است و چه پوچ…

این پاراگراف از کتاب، شاید بن‌مایهٔ اصلی کتاب باشد و ایجازی که جلال همیشگی دارد و دلش نیامده در این اطنابِ تقریبا دویست صفحه‌ای برای بی‌حوصله‌ترها نیاورد! از خود بی‌خود شدنش را بدون جارزدن یا داد و هوار خاصی به زیباترین شکل بیان می‌کند که این بریدن از ظواهر و تعاریف کلیشه‌ای، پیش‌زمینهٔ وحدت وجودی است.

در جای دیگر می‌گوید:

دوشنبه ۲۴ فروردین مدینه. صبح رفتم بقیع. آفتاب که می‌زد من اثر سنت را در خاک می‌جستم؛ و قبل از همه اثر برادرم را. اما هیچ اثری و علامتی. وقتی گور چهار امام شیعه و گور عثمان و زنان و فرزندان پیامبر بی‌نشان افتاده، برادر من دیگر کیست؟ اکون، ذره بی‌نشان خاکی در این سفره سنت…

در این پاراگراف هرچه تعلق دنیوی مالی و عاطفی را خط می‌زند و در یک خط دیگر خلاصه‌تر می‌گوید:

خدا برای آنکه به او معتقد است همه‌جا هست.

و اینجا دیگر به ترکیب دوگانهٔ خودشناسی-خداشناسی می‌رسد که -شاید- هدف اصلی موسمی مثل حج است.

نقل قول‌های مشهور بر کتاب خسی در میقات

آیت‌الله محمود طالقانی درمورد جلال می‌گوید: «جلال عضو فعال و از نویسنده‌های حزب توده شد که مسائلش را به صورت رمانتیک می‌نوشت. و در این اواخر، بعد از اضمحلال توده‌ای‌ها مطالعاتش که عمیق شد، تقریباً به ملت و آداب و سنن خودمان برگشت و به مذهب گرایش پیدا کرد. بهترین کتاب‌هایش به نظر من، دو کتاب «غرب‌زدگی» و «خسی در میقات» اوست. که این «خسی در میقات» را در سفر حج خود نوشته‌است که هم جنبهٔ سیاسی دارد و هم فلسفهٔ حج را در بعضی جاها خوب بیان کرده‌است. »
دکتر علی شریعتی درمورد کتاب حاضر می‌نویسد: «اگر کسی ادوار زندگی آل احمد را نداند و آل احمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سال‌های ۲۴و ۲۵ که، توده‌ای شده‌بود مقایسه کند، نمی‎تواند بپذیرد نویسندهٔ سفر نامهٔ حج، همو باشد.»
شمس آل احمد(برادر نویسنده) در روزنامهٔ سروش راجع به این اثر می‌نویسد: «از جهت تداوم خط فکری جلال، شاهد سرخوردگی از فرهنگ غربی و بازگشت به فرهنگ سنتی و قومی و بومی و اسلامی او هستیم. در طول سفر حج، جلال جز افسوس خوردن بر فرهنگ خانوادگی، کاری ندارد. در واقع خسی در میقات قصیده‌ای است در رثای فرهنگ مردهٔ خانوادگی ما در برابر فرهنگ سلطه‌گر متکی به تکنیک و ماشین غرب (آمریکا و روس). در هر صفحه‌ای از آن، هشداری از سر صمیمیت و اخلاص، به تمام افراد آشنا با فکر و نظر داده‌شده‌است. و جابه‌جای آن، پیشنهاداتی است که جلال برای بیرون آمدن از زیر سلطهٔ فرهنگ مغربی، به برادران فرهنگی خود داده‌است.»
  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب خسی در میقات: سفرنامه
تعداد صفحه ۱۸۴
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۲۲۰ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۷۹۸۷۲۰۹
نقد و بررسی کاربران (۱)

۲

۱ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-outlinestar-outlinestar-outline
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

خواندن کتاب‌هایی در ژانر سفرنامه همیشه لذت‌بخش بوده است؛ دلایل مختلفی هم دارد: آشنایی کامل با جغرافیایی که مسافر از آن‌جا بازدید کرده و مشاهداتش را برای مخاطبان مکتوب کرده است و یکی دیگر از دلایل جذاب بودن سفرنامه‌ها آشنایی با زاویه‌دید نویسندهٔ آن در برخورد با پدیده‌ها و اتفاق‌هایی‌ست که در طول سفر می‌بیند و تجربه می‌کند. اگر این نویسنده جلال آل احمد باشد با آن بیان شیوا و گیرا که چه بهتر و اگر آن سفر، سفر حج و رفتن به خانهٔ خدا باشد که همه چیز برای لذت بردن از کتاب مهیاست. جلال آل احمد در کتاب خسی در میقات با استفاده از تکنیک «تک‌نگاری» به شرح دقیق و مفصلی از سفرش به مکه و مدینه دست می‌زند. تک‌نگاری کردن در مفهوم خود برابر با تفصیل بسیار زیاد و بررسی بیش از حد رویدادها و نگاه کردن از زوایای مختلف به آن‌ها، تعریف می‌شود؛ کاری که جلال هم در خسی در میقات انجام داده است و از همان لحظه که در هواپیما (یا به گفته خودش طیاره) می‌نشیند تا زمانی که وارد فرودگاه جده می‌شود و ماجراجویی‌اش را به صورت رسمی و جدی آغاز کند دقیق و موشکافانه به بررسی تمامی چیزهایی که ممکن است می‌پردازد. از ویژگی‌های رفتاری و اخلاقی حجاج دیگر گرفته تا احساساتی که به خود او پس از دیدن مسجدالحرام دست می‌دهد و حتی به بیان توصیفات آب و هوایی، به همه و همه می‌پردازد. یکی از نکات قابل اشارهٔ کتاب خسی در میقات، وجود خود کتاب است و این که آل احمد آن را نوشته است؛ جلالی که به عنوان یک روشنفکر چپ‌گرا شناخته می‌شد و سابقهٔ عضویت در حزب توده را داشت و فعالیت‌های حزبی بسیاری کرده بود، قرار است به حج برود! اتفاقی که در آن سال‌ها تبدیل به خبر مهمی در محافل ادبی شده بود.