روز یک طالع بین
قصه باران
حسین بیدارمغز
حسین بیدارمغز
معرفی کتاب
انتشارات قصه باران منتشر کرد:
آثار حاضر در این مجموعه از داستانهای کوتاه مشهور جهان و در تنوع زیادی انتخاب شدهاند که هر یک از آنها در زمانی اندک، بازگو کنندهٔ داستانی شگفت انگیز و قابل تأملند که خواننده را با خود تا انتهای کتاب پیش میبرد. همگی نویسندگان این مجموعه از مشهورترین چهرههای ادبی در جهانند که بعضی از آنها در ایران کمتر شناخته شدهاند و بعضی بیشتر. اما برای آشنایی هرچه بیشتر، یک معرفی کوتاه در ابتدای هر داستان برای خوانندهٔ محترم آورده شده است. امید است تا این داستانها، رضایت و لذت از یک خوانش خوب را برای شما فراهم آورد.
از متن کتاب:
طالع بین پرسید: «تو را به حال مرگ رها کردهاند؟»
- بگو، باز هم بگو!
طالع بین گفت: «یک بار با کاردی به تنت فرو کردند.»
او سینهاش را برهنه کرد تا جای زخم را نشان دهد: «بله! دیگر چه؟»
- و بعد تو را توی چاهی توی مزرعهای در همان نزدیکی انداختند تا بمیری.
مشتری که احساسات بر او غالب شده بود گفت: «اگر رهگذری به طور اتفاقی سرش را توی چاه نکرده بود، حتما مرده بودم.»
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | روز یک طالع بین |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۴۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۷۰۰۶۸۰۳ |