بیا از کتابچی بگیر
موجود
کتاب جاسوس اول شخص
کد کالا: ۲۰۹۹۴۸

جاسوس اول شخص

ناشر:

برج

نویسنده:

سام شپرد

قیمت: ۲۹,۰۰۰ ۲۶,۱۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
(۵ از مجموع ۱ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۱)

معرفی کتاب

کتاب «جاسوس اول‌شخص» با نام اصلی «A Particle of Dread»، کتابی به زبان انگلیسی نوشتهٔ سم شپرد، نمایش‌نامه‌نویس، بازیگر، کارگردان و نویسندهٔ اهل ایالات متحدهٔ آمریکا است. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۱۷ میلادی به چاپ رسید و از اقبال نسبی مخاطبان و منتقدان ادبی برخوردار شد. نمی‌توان قالبی برای «جاسوس اول‌شخص» تعیین کرد؛ این اثر کتابی است که نه رمان است، نه مجموعهٔ داستان کوتاه است، نه مجموعهٔ خاطرات است و شاید هم تلفیقی از همهٔ این‌ها باشد! چرا که جاسوس اول‌شخص از بریده‌هایی بسیار کوتاه (بعضا زیر صد کلمه) در ۳۷ بخش تشکیل شده است؛ بخش‌هایی که به صورتی نامرئی به هم مرتبط‌اند اما در ظاهر از مباحث و قضایایی جزیره‌ای تشکیل شده‌اند! اما به هر حال در ژانر داستانی طبقه‌بندی می‌شوند. در هر حال، یکی از مزیت‌های اثر این است که بسیار موجز است؛ کوتاهی جاسوس اول‌شخص، حدود ۹۰ صفحه از قطع جیبی را (در نسخهٔ فارسی) شامل می‌شود. نسخهٔ ترجمه شدهٔ این اثر را حمیدرضا رفعت نژاد، یکی از مترجمان جوان و باآتیهٔ حال حاضر به زبان فارسی برگردانده است. اثری که به تازگی و در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی توسط نشر برج به چاپ رسیده است. اگر پیگیر لحظه‌ای ادبیات باشید، نشر نوپای برج را می‌شناسید؛ نشری خوش‌ذوق و جوان که در همین مدت کوتاه فعالیتش بسیار حرفه‌ای عمل کرده و نشان داده به قواعد حرفه‌ای‌گری پای‌بند است. برای مثال در پشت کتاب «جاسوس اول‌شخص»، عنوان «با رعایت قانون کپی‌رایت (Copyright)» را می‌بینیم. چیزی که در تمام جهان معمول است، اما در ایران هنوز ناشناخته! ولی برج سعی کرده تا این قانون را رعایت کرده و با خرید حق انتشار کتاب، نه تنها جلوی ترجمه‌های دیگرِ آن در ایران را بگیرد، بلکه حق و حقوق مولف را هم رعایت کند. کاری که باعث می‌شود حتما پیشنهاد خرید کتاب حاضر را به شما بدهیم.

موضوع کتاب جاسوس اول‌شخص

مضمون کتاب جاسوس اول‌شخص، داستان یک مرد ناشناس (به مثابه راویِ اول شخص/ من راوی) را از زبان خودش بیان می‌کند. این فرد –که ما اسمش را هم نمی‌دانیم-، مبتلا به بیماری اِی اِل اِس شده و با وجود آن که نمی‌تواند خیلی مانند گذشته زندگی کند، اما هوشیاری خودش را از دست نداده و با تاثیراتی که حال از محیط می‌گیرد، مدام یاد گذشته‌ها می‌افتد و خاطراتش را از زبان خودش روایت می‌کند. خاطراتی که ظاهرا نامرتبط و جزیره‌ای هستند اما واقعا به هم مرتبطند. در همین راستا، شپرد، مثال جالبی می‌زند و بیماری‌ای ال اس را به خیانت بدن به صاحبش تشبیه می‌کند. این بازخوانی خاطرات با استفاده از زبان ساده و گرمِ شپرد، امکان این را می‌دهد تا مخاطب بتواند روزهای آخر زندگی یک انسان را لمس کند؛ روزهایی که یک انسان با یادآوری عمر زندگی‌اش، مسائلی فلسفی و دید عمیق خود به جهان را در خاطراتی ساده بروز می‌دهد. کتاب حاضر را می‌توانیم یک اثر اتوبیوگرافیک (خودزندگی‌نامه‌نوشت)، مانند آثاری هم‌چون خسی در میقاتِ جلال آل احمد بدانیم؛ چراکه خود سم شپرد در طول نگارش کتاب، مانند شخصیت اول کتاب به بیماری‌ای ال اس مبتلا شده بود و از این رو، بی‌اسم بودن شخصیت اول هم نمودی از این ماجراست که شپرد، عملا در کتاب حاضر، خودش را روایت کرده است. این اثر بسیاری از منتقدان را تحت تاثیر قرار داد؛ نیویورک ژورنال آف بوکز، با تایید ادعای ما درمورد جاسوس اول‌شخص نوشته بود:

به وضوح صدای خود شپرد است. شپرد می‌گذارد شخصیت‌ها رازهایشان را حفظ کنند، حتی زمانی که دارند از حقایقی جهان‌شمول و ابدی پرده برمی‌دارند. واپسین واگویه‌های درخشان و بلیغ.

و ایندیپندنت درمورد جاسوس اول‌شخص گفته بود:

واپسین اثر، تکان دهنده و عمیق، آخرین پیام شپرد، پیغام امید است.

یک بیماری هولناک

بعید است که یادتان نباشد چند سال پیش چه موج عجیب و غریبی تحت عنوان «چالش سطل یخ» یا «کارزار آب یخ» (به انگلیسی: Ice Bucket Challenge) به راه افتاده بود؛ اما آیا دلیل آن چالش را می‌دانید؟ درواقع اولین بار این چالش توسط یکی از بیماران اِی اِل اس به نام پیت فریتز کاپیتان ۲۹ سالهٔ تیم بیسبال دانشگاه بوستون، برای حمایت از بیماران ALS به راه افتاده بود. کارزاری که بسیاری از افراد مشهور اعم از کریستیانو رونالدو، دیوید بکام، نوواک جوکوویچ، راسل کرو، جسیکا آلبا، استیون اسپیلبرگ، لری پیج، ژوزه مورینیو و… در آن شرکت کردند. این موج حتی به ایران هم کشیده شد و افراد مشهوری هم‌چون ابراهیم حامدی، همایون شجریان، رضا عطاران، ترانه علیدوستی، بهرام رادان، علی کریمی، محسن یگانه و… را با خودش همراه کرد. بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (به انگلیسی: Amyotrophic lateral sclerosis)، یک بیماری مهیب است که باعث تخریب پیش‌رونده و غیرقابل ترمیمی در دستگاه عصبی مرکزی انسان و دستگاه عصبی محیطی او می‌شود؛ بیماری‌ای که سم شپرد، نویسندهٔ اثر حاضر هم از آن رنج می‌برد و در همین راستا، شخصیت اول داستانش هم از آن رنج می‌برد. در این بیماری، ارتباط عصبی انسان با بدنش به تدریج قطع می‌شود؛ اما روحش هم‌چنان زنده و پویاست و درخلال چنین بیماری‌ای (تا قبل از مرگ به واسطهٔ آن)، شپرد کتاب حاضر را نوشته است.

آشنایی با سم شپرد، نویسندهٔ کتاب جاسوس اول‌شخص

ساموئل شپرد راجرز چهارم(Samuel Shepard Rogers IV)، نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان، نویسنده و بازیگر آمریکایی است؛ بسیاری از منتقدان ادبی و تئاتر، او را بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویس نسل خودش می‌دانند. او در طول دوران فعالیت خود، بیش از ۴۰ نمایش‌نامه نوشت؛ اما از نگارش داستان کوتاه‌هایی گاه‌به‌گاه، مانند همین اثر هم غافل نبود. شپرد در سال ۱۹۷۹ برای نمایش‌نامهٔ «کودک مدفون»، جایزهٔ معتبر پولیتزر را دریافت کرده بود. با این وجود، طبق عادت، بازیگری چیزی است که بیشتر افراد را در اذهان نگاه می‌دارد و در همین راستا، شپرد را با ایفای نقش در فیلم‌هایی هم‌چون «جنایت‌های دل، ماگنولیاهای فولادی، پروندهٔ پلیکان، همهٔ اسب‌های زیبا، قول، ارّه‌ماهی، سقوط شاهین سیاه، دفترچهٔ خاطرات، ویژهٔ نیمه‌شب، در نبردی مشکوک و حماقت برای عشق» در یاد داریم. جالب است که بدانید، جاسوس اول‌شخص، آخرین کتاب شپرد بوده و او بلافاصله پس از اتمام این اثر می‌میرد. غیر از اثر حاضر، کتاب‌هایی مانند مجموعهٔ داستان خواب خوب بهشت به ترجمهٔ امیرمهدی حقیقت، نمایش‌نامهٔ خدای دوزخ به ترجمهٔ وازریک درساهاکیان و کتاب‌های دیگری هم‌چون «نفرین طبقه گرسنه»، «غرب واقعی»، «مادر ایکاروس» و «کودک مدفون» از شپرد به زبان فارسی منتشر شده‌اند.

بخش‌هایی جذاب از کتاب جاسوس اول‌شخص

پیش از هر چیز. دقیقا از کجا آمده‌ایم؟ صحرا بوده؟ جنگل بوده؟ کوه بوده؟ چمن‌زار بوده؟ از کجا واقعا سر و کله‌مان پیدا شده؟ از رودخانهٔ کلورادو؟ اگر وسط یک سفر خارجی، سگت را گم کنی، ماشینت را گم کنی، یادداشتی را که مادرت از خانه فرستاده و به یقه‌ات سنجاق کرده بودی گم کنی، و لباس‌هایت را هم گم کنی و این وسط یک غریبه‌ای هم پیدایش شود و بپرسد که اهل کجایی، چطور جوابش را می‌دهی؟ از جد پرتغالی‌ات می‌پرسی؟ یا از آرمادای اسپانیایی؟ یکی که از یادها رفته…
راستش را بگویم نمی‌دانم از کجا پیدایش شده. کاملا اتفاقی با او آشنا شدم. به عقب خم شده بود و نفس‌نفس می‌زد. یک روزی هم من دقیقا مثل او همین‌جا نشسته بودم و سماق می‌مکیدم و آن دست جاده را نگاه می‌کردم که چشمم خورد به این صندلی که به جلو و عقب تاب می‌خورد و بعد هم متوجه شدم یک نفر روی صندلی نشسته است. خودش بود. یک‌هو پیدایش شد. نفهمیدم خانه را اجاره کرده بود یا خریده بود و بعد قوم و خویشش را دعوت کرده بود یا اینکه آن‌ها آن‌جا بودند و او آمده بود که سرشان بزند یا اینکه کوتاه مدت اجاره کرده بود. دقیق نمی‌دانم. گاهی اوقات آدم‌ها الکی الکی سر و کله‌شان پیدا می‌شود. یک‌هو می‌آیند و بعد غیب‌شان می‌زند. مثل برق. مثل کاغذ عکسی که در تشت داروی ظهور سر و شکل پیدا می‌کند.
در این کویر رنگی […] باید از بین باغ‌های مجسمه‌های در حال ذن که ماسه‌ها در کمال ظرافت تراش‌شان داده‌اند و همچنین کاکتوس‌ها عبور کنی تا به کلینیک برسی. این باغ‌های پر مجسمه، پر از تابلوهای کوچک‌اند. از دور مثل دومینو به نظر می‌رسند. تابلوی مراقب مار زنگی باشید. تابلوی خطر مار زنگی. مردم از همه جای جهان می‌کوبند و می‌ایند که از کلینیک شفا بگیرند. شفای عاجل. ملت با لیموزین‌های‌تر و تمیز و شیک و پیک‌شان می‌آیند.
  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب جاسوس اول شخص
تعداد صفحه ۸۸
قطع جیبی
نوع جلد شومیز
وزن ۶۲ گرم
شابک ۹۷۸۶۲۲۷۲۸۰۲۸۹
نقد و بررسی کاربران (۱)

۵

۱ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-fillstar-fillstar-fill
۱۴۰۰/۱۲/۰۱

چالش سطل آب یخ را به خاطر دارید؟ می‌دانید علت برگزاری این چالش چه بود و اولین بار چه کسی آن را شروع کرد؟ شخصی به نام پیت فریتز کاپیتان تیم بیسبال دانشگاه بوستون که تنها ۲۹ سال داشت و از بیماری اِی اِل اس رنج می‌برد. او این چالش را برای حمایت از بیماران اِی اِل اس راه انداخت. بیماری سخت و عذاب‌آوری که ارتباط عصبی انسان با بدنش به مرور از بین می‌رود و در تمام مدت روحش هوشیار است. تصورش هم می‌تواند بسیار سخت باشد. ما در کتاب جاسوس اول شخص با داستانی روبه‌رو هستیم که این بیماری او را به روزهای پایانی عمرش نزدیک می‌کند. او حالا به مرور روزگار گذشته‌اش نشسته است آن هم زمانی که ارتباطش با بدنش قطع شده و همچنان هوشیار است و رنج می‌کشد. نکتهٔ بسیار متاثر کننده این است که این راوی بی‌نام در حقیقت خود نویسنده است که در زمانی که دچار این بیماری بوده دست به نگارش این کتاب زده. حالا او از بدنی می‌گوید که به او خیانت کرده و ذره ذره او را از بین می‌برد. این کتاب ۹۰ صفحه‌ای کوتاه در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسید و در ایران حمیدرضا رفعت‌نژاد آن را ترجمه کرد و در سال ۱۴۰۰ در نشر برج آن را به بازار عرضه کرد.