معرفی کتاب
انتشارات پیکان منتشر کرد:
من به حکم ژنهایم مجبورم در بیست و هشت سالگی دست به حماقتی بزنم که زندگیم را تباه میکند. حال چه کنم؟ آیا باید این سرنوشت محتوم را زندگی کنم؟
ترک صحنه عمل شکوهمندیست! این که به هیچکس، چه ژنها و چه تاس هستی، تن ندهم و بازی را به هم بریزم. ماهها با خودم فکر کردم که اگر بازی را ترک کنم، شاید در جهان دیگر کنار عزیزانم باشم، آنجا که آدمها دیگر بیهوده نمیرنجند و نمیرنجانند و آنجا که اندوه روی اندوه تلمبار نمیشود. صدها هزار بار از خودم پرسیدم چه کنم؟ ادامه بازی یا ترک صحنه؟ ادامه بازی مثل ادامه یک تئاتر یا مثل ادامه نوشتن یک رمان است ولی ترک آن مثل قطع یک تئاتر و ناتمام رها کردن یک رمان است. حالا تئاتر بازی کنم یا نکنم؟ رمان بنویسم یا ننویسم؟ و خلاصه زندگی کنم یا نکنم؟
این پرسشها پاسخ ندارند و یک انتخاب را میطلبند. هیچگاه نخواهم فهمید چرا بازی میکنم، چرا زندگی میکنم یا چرا رمان مینویسم اما میتوانم انتخاب کنم. و من انتخاب کردم تا بازی کنم، تا زندگی کنم، تا رمان بنویسم و شاید کسی بعد از دیدن این بازی یا بعد از خواندن این رمان بایستد و برایم کف بزند…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | ماییم و موج سودا |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۶۹ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۳۲۸۷۹۶۲ |