اولدوز و کلاغ‌ها

انتشارات گیوا منتشر کرد:
بچه‌ها سلام! اسم من اولدوز است. فارسیش می‌شود ستاره، امسال ده سالم را تمام کردم. قصه‌ای که می‌خوانید قسمتی از سرگذشت من است. آقای «بهرنگ» یک وقتی معلم ده ما بود. با در خانهٔ ما منزل داشت. روزی من سرگذشتم را برایش گفتم.
آقای «بهرنگ، خوشش آمد و گفت: اگر اجازه بدهی، ما سرگذشت تو و کلاغ‌ها را قصه می‌کنم و تو کتاب می‌نویسم. من قبول کردم به چند شرط؛ اولش اینکه قصهٔ مرا فقط برای بچه‌ها بنویسد، چون آدم‌های بزرگ حواسشان آنقدر پرت است که قصهٔ مرا نمی‌فهمند و لذت نمی‌برند. دومش اینکه قصهٔ مرا برای بچه‌هایی بنویسد که یا فقیر باشند و یا خیلی هم نازپرورده نباشند، پس این - بچه‌ها حق ندارند قصه‌های مرا بخوانند:
ا- بچه‌هایی که همراه نوکر به مدرسه می‌آیند. ۲- بچه‌هایی که با ماشین سواری گران قیمت به مدرسه می‌آیند.
به هر حال، آقای «بهرنگ» قول داده که بعد از این، قصهٔ عروسک گندهٔ مرا بنویسد. امیدوارم که از سر گذشت من خیلی چیزها یاد بگیرید.
دوست شما؛ اولدوز