بیا از کتابچی بگیر
موجود
کتاب پاستیل‌های بنفش
کد کالا: ۳۳۰۷۳

پاستیل‌های بنفش

ناشر:

پرتقال

قیمت: ۱۴۴,۰۰۰ ۱۰۸,۰۰۰ تومان ۲۵% تخفیف
(۳.۵ از مجموع ۲ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۳)

معرفی کتاب

دستم را انداختم دور کمرش و زور زدم. انگار شیری را بغل کرده بودم؛ یک تن وزن داشت. کرنشا پنجه‌هایش را فرو کرده بود توی لحافی که بچگی‌ها، عمه بزرگه‌ام، ترودی، برایم یافته بود. ناامید شدم و ولش کردم. کرنشا پنجه‌هایش را کشید بیرون و گفت: «ببین! من نمی‌تونم تا وقتی کمکت نکرده، برم. دست من نیست که» «پس دست کیه؟ » کرنشا با همان چشم‌های تیله‌ای و سبزش به من خیره شد؛ پنجه‌هایش را گذاشت روی شانه‌ام. بوی کف صابون و نعناع می‌دادو گفت: «تو جگسون… دست توئه»

داستان کتاب پاستیل‌های بنفش

جکسون و خانواده‌اش در دوران سختی به سر می‌برند، هزینه‌های بالای اقتصادی که باعث می‌شود توان پرداخت اجاره و یا حتی غذا رانداشته باشند و حتی شاید آنها را مجبور سازد که در مینی ون خود زندگی کنند. مادر جکسون که معلم موسیقی مدرسه بوده، به خاطر کاهش بودجه کارش را از دست داده است. پدر او نیز به خاطر مشکلی جسمانی مجبور می‌شود که شغل خانه‌سازی را رها کند.

خانواده جکسون قبلا نیز زمانی که او کلاس اول بود، بی‌خانمان بودند و حالا او کلاس پنجم است و آن شرایط ممکن است که دوباره برایشان اتفاق بیفتد. جکسون از اینکه پدر و مادرش همهٔ واقعیت را به او نمی‌گویند عصبانی است و حتی تلاش می‌کند از خانه فرار کند، اما با صحبت‌های والدینش آرام می‌شود. او خواهری کوچکتر از خود به نام رابین دارد و با وجود آنکه از خیالبافی بدش می‌آید، دوستی خیالی به نام کرنشا دارد، کرنشا یک گربه خیلی بزرگ است و برای کمک به جکسون دوباره بعد از گذشت مدتها سر و کله‌اش در زندگی او پیدا شده است. جکسون کرنشاو را در حال موج‌سواری و با چتری بر دست می‌بیند. آنها یک وجه مشترک خیلی عجیب دارند: هردو عاشق پاستیل‌های بنفش هستند!

تصویر فقر برای کودکان

اپلگیت دنیای طبقهٔ فقیر جامعه را با طنزی جذاب و در سطح فهم کودکان به تصویر کشیده است. شوخی‌های اعضای خانواده حتی در آن شرایط سخت، رابطه گرم و صمیمشان را نشان داده و قدرتی واقعی به نهاد خانواده می‌بخشد. عشق والدین به بچه‌ها و تلاش شبانه‌روزی‌شان برای رفع مشکلاتشان، باعث می‌شود که هر خواننده‌ای عاشق خانواده کوچک جکسون شود. علاقه‌ای که به هیچ وجه از جنس‌ترحم نیست، بلکه برعکس نوعی تحسین است. تحسین استقامت و صمیمیت خانواده.

از طرف دیگر کرنشاو نمادی از آزادی روانی جکسون است، جکسون در داستان حضور دارد تا جکسون بتواند بر دردهایش غلبه کرده و دوباره خیال‌پردازی کند، عشق بورزد، و با خود و خانواده‌اش صادق و روراست باشد. جکسون شخصیتی شوخ، عاقل و قوی در برابر مشکلاتی دارد که برای سن او بسیار بزرگند.

کرنشاو نیز اگرچه از لحاظ شخصیت‌پردازی چندان قوی و واقعی کار نشده، اما نمادی از شخصیت خود جکسون است. دوستی که گویی خود اوست و باید او را در حل مشکلات یاری کند. کرنشاو نیز شخصیتی بازیگوش داشته و درعین حال می‌تواند پاسخ‌هایی عمیق به پرسش‌های جکسون بدهد.

اپلگیت نویسنده کتاب

کاترین اپلگیت نویسندهٔ مشهور آمریکایی رمان‌های کودک و نوجوان که بابت کتاب ایوان منحصر به فرد برندهٔ مدال نیوبری شده است. در ایران نشر افق و پرتقال به‌ترجمه و انتشار کتاب‌های او پرداخته‌اند. کتاب «کرنشاو» که در ایران با نام «پاستیل‌های بنفش» ترجمه و توسط انتشارات پرتقال منتشر گشته است، از معروف‌ترین کارهای این نویسنده می‌باشد. این کتاب به مدت بیست هفته در فهرست کتاب‌های پرفروش کودک و نوجوان نیویورک بود. اپلگیت در این کتاب فضایی جادویی دربارهٔ خانواده و دوستی خلق می‌کند و در کنار آن‌ترجمه خوب و روان آناهتیا حضرتی نیز به جذابیت‌های کتاب افزوده است.

پاستیل‌های بنفش چه می‌گوید؟

این کتاب که برندهٔ جوایز بسیاری از جمله جایزه شارلوت هاک برای داستان‌های خارق العاده برای کودکان در سال ۲۰۱۶ شده است، داستانی متفاوت دربارهٔ عشق، تعهد، فقر، تخیل، حقیقت، خانواده، دوستی و استقامت است. اپلگیت در ذهن خوانندگان کوچک خود تصویری واقعی از جامعهٔ امروز و مشکلات اقتصادی‌ترسیم کرده و آنها را به پذیرش و بیان دردهایشان‌ترغیب می‌کند. خوانندگان بزرگسال نیز از کتب می‌آموزند که کودکان تا چه حد می‌توانند مسائل دنیای واقعی را درک کرده و بر رفتار و روحیاتشان اثر بگذارد. چه کودک باشید و چه برزگسال، از این کتاب یاد می‌گیرید که چگونه در سخت‌ترین شرایط، امیدوار باقی مانده و با عشق و صداقت به خانواده و دوستانتان اتکا کرده تا بتوانید بر تمامی مشکلات همراه با یکدیگر فائق آیید. پاستیل‌های بنفش کتابی گرم و دوست‌داشتنی است که بوسیله آن می‌توانید ساعات خوشی را با کودکانتان سپری کنید.

در ادامه دو بخش منتخب از کتاب را می‌خوانید:

«بعد از ماجرای بانی خرگوشه عید پاک خانواده من کم کم نگران شدند. غیر از آن دو روزی که فکر میکردم شهردار دنیا هستم دیگر نشانه‌ای از خیالاتی بودن در من دیده نشده بود. همه فکر می‌کردند که شاید بیشتر از سنم میفهمم یا زیادی جدی هستم. بابام با خودش فکر می‌کرد که شاید بهتر بود بیشتر برایم قصه‌های پریان بخواند. مامانم فکر می‌کرد که شاید نباید اجازه می‌داد آن همه فیلم‌های مستند نگاه کنم، فیلم‌هایی که حیوانات همدیگر را می‌خوردند. از مادربزرگم مشورت گرفتند؛ می‌خواستند بدانند که من بیشتر از سنم رفتار می‌کنم یا نه. مامان بزرگ گفت نگران نباشند، بهشان گفته بود مهم نیست که چقدر گنده‌تر از سنم به نظر بیایم چون وقتی به سن نوجوانی برسم خود به خود درست می‌شوم. »
«مثل بادکنکی از جنس خز آمد بالای سر من. مستقیم بالا رو نگاه کردم، او هم صاف پایین را نگاه کرد و برایم دست تکان داد. کت سفید مشکی از آن مدلهای پنگوئنی تنش بود. انگار می‌خواست با لباس رسمی‌اش به یک جای رویایی برود. خیلی هم به نظرم آشنا می‌آمد. زیر لب گفتم: «کرنشا». به اطرافم نگاهی انداختم. از جلوی کسانی که قلعه‌های شنی می‌ساختند، فریزبی‌بازها و آنهایی که خرچنگ‌ها را دنبال می‌کردند رد شدم. اما کسی را ندیدم که به آن گربه پرنده چتر به دست نگاه کند. چشمهایم را سفت بستم و تا ده، آرام شمردم. به نظرم برای اینکه دیوانه نشوم، ده شماره کافی بود. منگ شده بودم؛ اما گاهی این اتفاق می‌افتاد. مثل وقتی که خیلی گرسنه هستم و صبحانه نخورده‌ام. وقتی چشم‌هایم را باز کردم، نفس راحتی کشیدم. دیدم اثری از گربه نیست و فقط آسمان آبی و بی‌انتها را می‌بینم. چند متر آن طرف‌تر چتری مثل یک نیزه خیلی بزرگ افتاد روی شنها. پلاستیک چتر قرمز و زرد بود و رویش عکس موش‌های کوچکی دیده می‌شد. روی دسته‌اش با مداد رنگی نوشته شده بود: «این چرخونک متعلق به کرنشا است». دوباره چشم‌هایم را بستم. تا ده شمردم و بعد چشمهایم را باز کردم. چتر یا چرخونک یا هر چی، مثل همون گربه ناپدید شده بود. اواخر ماه ژوئن بود؛ گرم و قشنگ، اما من سردم بود. حسم درست مثل لحظه پیش از پریدن توی عمیق‌ترین قسمت استخر بود. انگار دارید به جایی می‌روید، هنوز نرسیده‌اید؛ اما می‌دانید که راه برگشتی نیست. »
  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب پاستیل‌های بنفش
ژانر کودک، فانتزی، داستانی
تعداد صفحه ۱۹۶
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۱۶۸ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۸۱۱۱۴۸۱
نقد و بررسی کاربران (۱)

۳.۵

۲ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-fillstar-outlinestar-outline
۱۴۰۰/۱۲/۱۴

آدم‌ها در شرایط سخت و دشوار از خودشان واکنش‌های مختلفی نشان می‌دهند اما چیزی که یک خانواده را به یک خانوادهٔ عالی تبدیل می‌کند، همدلی و امیدواری بینشان است. در داستان پاستیل‌های بنفش ما با خانواده‌ای همراه می‌شویم که در شرایط بسیار سختی از نظر اقتصادی به سر می‌برند. جکسون پسر بچه‌ای منطقی است ولی بخاطر اینکه خانواده‌اش از مشکلاتشان به او نمی‌گویند عصبانی است و سعی می‌کند آن‌ها را ترک کند اما با حرف‌های خانواده‌اش از این کار منصرف می‌شود. مادر جکسون که پیش از این معلم موسیقی مدرسه بوده کارش را از دست داده و پدرش هم خانه‌نشین است. آن‌ها مجبور شده که در مینی ونشان زندگی کنند و در هزینهٔ خوراک روزانه هم به مشکل برخورده‌اند. جکسون پیش از این‌ها دوستی خیالی به نام کرنشا داشت که مدت‌ها از او خبری نبود. کرنشا گربه‌ای خیلی بزرگ است که باوجود فرار جکسون از خیال‌پردازی با او بسیار صمیمی است. بزرگ‌ترین وجه اشتراک جکسون و کرنشا این بود که هر دو عاشق پاستیل‌های بنفش هستند. کرنشا، زندگی جکسون در شرایط سخت فعلی را برای او آسان‌تر می‌کند، هر چند که در خانواده او با تمام مشکلات پیش رو، همچنان عشق و همدلی وجود دارد و با این وجود هنوز هم کنار یکدیگر شاد و خوش‌بخت هستند. این موضوع دقیقا چیزی هست که کاترین اپل‌گیت نویسندهٔ پاستیل‌های بنفش سعی دارد تا اهمیت آن را به مخاطب نشان دهد.