سال 1403
موجود
کتاب وقتی نیچه گریست
کد کالا: ۹۶۶۳

وقتی نیچه گریست

ناشر:

قطره

قیمت: ۲۵۵,۰۰۰ ۲۲۹,۵۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
(۴.۶ از مجموع ۹ نظر)

لیست چاپ‌های دیگر

(۷)

معرفی کتاب

جدا از اینکه هنوز انسان‌هایی وجود دارند که احساس می‌کنند فقط «دیوانه‌ها» هستند که به روان‌شناس مراجعه می‌کنند، انسان‌هایی هم هستند که در ارتباط ساده و عادی با دیگران مشکل دارند. از این انسان‌ها، در تمام خانواده‌ها پیدا می‌شود. به جرات می‌توان گفت که در هر خانواده، حداقل یکی در اعتماد و برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران مشکل دارد. از همه بدتر اینکه این مشکل اخیرا از سنین بسیار پایین شروع می‌شود. برای مثال، اکثر نوجوان‌ها و جوان‌های امروزی، ترجیح می‌دهند با هویت‌هایی ساختگی در فضای مجازی حضور داشته باشند تا هویت اصلی خود را پنهان کنند و به صورت مرموز و غیرعادی با دیگران ارتباط برقرار کنند. تنها کافی است سری به مدارس، دانشگاه‌ها یا شبکه‌های اجتماعی مثل تلگرام، اینستاگرام و… بزنید تا متوجه شوید چقدر این روزها، انزوا زیاد شده است. معضلی که در کتاب «وقتی نیچه گریست» مطرح می‌شود، دقیقا معضل برقراری ارتباط با دیگران، انزوا، تنهایی و یک نوع پارانویای مریض‌گونه به اطرافیان است. البته ممکن است با شنیدن نام نیچه در عنوان این رمان، با خودتان فکر کنید که یک کتاب فلسفی نچسب است و نمی‌توان به خواندن آن ادامه داد. اما به محض آنکه شروع به خواندن صفحهٔ اول کنید، متوجه خواهید شد که اروین د. یالوم، نویسندهٔ این کتاب، قلم سحرآمیزی دارد که شما را به خواندن بدون توقف تمام ماجرا ترغیب می‌کند. او در این رمان، که توسط سپیده حبیب ترجمه و توسط نشر قطره به چاپ رسیده است، داستان را از لو سالومه آغاز می‌کند. زنی که با یک روان‌شناس به اسم دکتر برویر ملاقات می‌کند و از او می‌خواهد تا معشوقش، نیچه را بدون اینکه بفهمد، درمان کند. با وجود اینکه این کار، واقعا امری غیرممکن به نظر می‌رسد، دکتر برویر قبول می‌کند و این نقطهٔ آغاز این رمان فلسفی و روانشناسانه است. در ادامه، خلاصه‌ای کامل از این کتاب در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

موضوع کتاب وقتی نیچه گریست

موضوع کتاب وقتی نیچه گریست، راجع به فریدریش نیچه، فیلسوف و شاعر بزرگ بزرگ آلمانی است. مردی که درکنار فیلسوف و موسیقی‌دان بودن، از میگرن مهلکی رنج می‌برد که روی ارتباطات کلی او تاثیر گذاشته است. او حالا نه تنها در ارتباط با اطرافیان مشکل دارد، بلکه به طور کلی، به درمان شدن نیز هیچ اعتقادی ندارد. پس به خاطر اصرار و سماجت لو سالومه، دکتر برویر تصمیم به درمان مخفیانهٔ او گرفته و ترتیب قرار ملاقاتی را می‌دهد. ولی این ملاقات آنقدر سخت، خشک و سرد پیش می‌رود که هر آن ممکن است به پایان برسد. دکتر برویر، سعی در درمان نیچه دارد و همانطور که او و مخاطب در جریان است، نیچه از ناامیدی و پوچی بسیار زیادی رنج می‌برد. اما قرار است متوجه روانشناس بودن دکتر برویر نشود. پس از آنجا که به میگرن مبتلا است، به هدف درمانی برویر تبدیل می‌شود. در واقع، برویر به او پیشنهاد می‌کند که برای درمان میگرن مهلک و زجرآوری که نیچه به آن مبتلا است، ملاقات‌های بیشتری داشته باشند. ولی نیچه در این مورد نیز شدیدا مقاومت می‌کند. دکتر برویر، ابتدا سعی می‌کند در ملاقات‌های خود، به روش فروید و پیدا کردن نقاط ضعفی که در پس ذهن نیچه وجود دارد، او را درمان کند. ولی چون به نتیجه نمی‌رسد، تصمیم می‌گیرد تا به کمک فلسفهٔ نیچه، نیچه را درمان کند. پس سعی می‌کند میگرن و ناتوانی ذهنی او را به عنوان نقطهٔ قوتش نشان دهد و به او بفهماند همین میگرن، باعث رشد فکری او شده است. اما حرف‌های او برعکس عمل می‌کند و نیچه که به درمان راضی نبود، بدتر احساس قدرت می‌کند و دیگر راضی به رفع مشکل نمی‌شود و تصمیم می‌گیرد مطب او را ترک کند. خوشبختانه روزی می‌رسد که میگرن امان نیچه را می‌برد و دکتر برویر به دادش می‌رسد. از این لحظه، نیچه تصمیم می‌گیرد درمان سردردش را به دکتر بسپارد. گرچه هنوز نمی‌داند که او یک روانشناس است. آن دو ملاقات‌های بیشتری را برگزار می‌کنند و حرف‌های زیادی در این قرار ملاقات‌ها رد و بدل می‌شود. دکتر برویر از هر حقهٔ زیرکانه‌ای که بلد است، استفاده می‌کند تا بدون اینکه نیچه متوجه شود، او را درمان کند. برای مثال، گاهی خود را یک بیمار ناامید نشان می‌دهد و از نیچه کمک می‌خواهد تا برای درمانش راه‌حلی پیدا کند. تمام این مکالمات و ترفندها، شیوه‌هایی است که به درمان نیچه (یا حتی مخاطبی که در برقراری ارتباط مشکل دارد) کمک می‌کند. وقتی نیچه گریست رمان پیچیده‌ای است و ریزه‌کاری‌های زیادی دارد؛ پس اگر فکر می‌کنید پیش از خرید کتاب نیاز به آشنایی بیشتر دارید، می‌توانید مطلب «نگاهی به کتاب وقتی نیچه گریست» را در وبلاگ کتابچی مطالعه کنید.

دربارهٔ نویسنده

اروین دیوید یالوم، روان‌پزشک هستی‌گرا و نویسندهٔ آمریکایی است که در سال ۱۹۳۱ به دنیا آمد. او در سال ۱۹۵۶، در رشتهٔ پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در رشتهٔ روان‌پزشکی مدرک خود را اخذ کرده و سپس مدتی را به عنوان استاد دانشگاه استنفورد، به فعالیت مشغول شد. با توجه به فعالیت‌ها و تحصیلات او، این کاملا طبیعی است که رمان‌هایش سرشار از مسائل و مباحث روانشناختی باشند. او نویسندگی را در کنار فعالیت‌های دانشگاهی خود آغاز کرد و علاوه بر نوشتن چند رمان موفق، کتاب‌های دانشگاهی نیز تالیف کرده است. یالوم در اکثر نوشته‌های خود، به چهار وضعیت روحی نسبتا ارثی در میان انسان‌ها اشاره دارد: انزوا، پوچی، اخلاق و آزادی. طبیعتا و با توجه به خلاصه‌ای که در این رمان وجود دارد، این چهار وجه روحی در رمان «وقتی نیچه گریست» نیز مشاهده می‌شود. او در این آثار روانشناختی، راجع به روش‌هایی صحبت می‌کند که در آن، فرد می‌تواند به این نگرانی‌ها به صورت عملی و کارآمد پاسخ دهد. جالب است بدانید که این نویسندهٔ تحصیل‌کرده و آکادمیک، برای نوشتن کتاب «هر روز یک قدم نزدیک‌تر» از یک بیمار کمک گرفت تا بتواند تجارب بیمارگونه را به خوبی در اثرش بنویسد. او با این تکنیک، رمان را نسبت به هر رمان روانشناختی دیگری، واقع‌بینانه، قابل اعتماد و منحصربه‌فرد پیش برده است. به همین ترتیب، از تمام آثار یالوم (نه فقط کتاب‌های نظری و دانشگاهی) به عنوان کتاب درسی و مطالعات روانشناسی استفاده شده است. همچنین دیدگاه جدید و منحصر به فرد وی در مورد رابطهٔ بیمار و روانشناس، به برنامهٔ درسی روانشناسی در آکادمی‌هایی مانند کالج دادگستری جان جی در شهر نیویورک افزوده شده است. آثار یالوم در سراسر جهان میلیون‌ها نسخه فروش داشته است و «وقتی نیچه گریست» بی‌شک برترین آن‌ها است. برای مطالعهٔ جامع درمورد این رمان به مطلب «مقالهٔ نقد و بررسی کتاب وقتی نیچه گریست از رون هانسون» در وبلاگ کتابچی مراجعه نمایید.

آثار یالوم

از جمله آثار داستانی یالوم می‌توان به «دژخیم عشق و دیگر داستان‌های روان درمانی»، «دروغگویی روی مبل»، «مامان و معنی زندگی»، «درمان شوپنهاور»، «پلیس را خبر می‌کنم»، «خلق شدگان در یک روز و داستان‌های روان‌درمانی دیگر» و… اشاره کرد. از آثار غیر داستانی نیز می‌توان به «نظریه و عمل در روان‌درمانی گروهی»، «روان‌درمانی اگزیستانسیال»، «هنر درمان»، «یالوم‌خوانان» و… اشاره کرد. یالوم علاوه بر نوشتن رمان، تعدادی مستند ویدیویی دربارهٔ تکنیک‌های درمانی تولید کرده است. او حتی در مستند پرواز از مرگ سال ۲۰۰۳ حضور دارد؛ فیلمی که رابطهٔ خشونت انسان با ترس از مرگ را بررسی می‌کند و به تحلیل ناخودآگاه ذهن انسان در ایجاد این نوع خشونت می‌پردازد. موسسهٔ روان‌درمانی او نیز که با همکاری پروفسور روتلن جاسلسن، اداره می‌شود، برای پیش‌برد رویکرد مخصوصش در روان‌درمانی تلاش می‌کند. این ترکیب منحصر به فرد از ادغام فلسفه در روان درمانی را می‌توان یک تلاش مثال زدنی قلمداد کرد.

جملات کتاب وقتی نیچه گریست

حالا که با خواندن این مقاله، به طور جامع و خلاصه با رمان «وقتی نیچه گریست» آشنا شدید، بهتر است با قلم نویسنده که به زیبایی توسط سپیده حبیب ترجمه شده است نیز، آشنا شوید. ما در ادامه جمله‌هایی از این کتاب را در اختیارتان قرار می‌دهیم.

  • بله، این درست است، به اطرافت نگاه کن، ابله! مردم از گوشه و کنار دنیا می‌آیند که ونیز را ببینند و حاضر نیستند پیش از دیدن این همه زیبایی بمیرند. نمی‌دانم چه مقدار از عمرم را تنها با نگاه نکردن یا نگاه کردن و ندیدن از دست داده‌ام.
  • دوشیزه، نمایش هر لحظه پیچیده‌تر می‌شود. شما از من می‌خواهید با پرفسور نیچه‌ای که او را یکی از بزرگ‌ترین فلاسفهٔ زمان می‌دانید ملاقات کنم و او را متقاعد کنم که زندگی -یا دست کم زندگی او- ارزش زندگی را دارد. ضمنا من باید به طریقی این کار را بکنم که پروفسور ما متوجه چیزی نشود.
  • بی‌صبرانه افزود: فکر می‌کنم ما تنها حیواناتی هستیم که از شرم سرخ می‌شویم، این طور نیست؟
  • خانهٔ من چمدان من است. من لاک‌پشتی‌ام که خانه را بر پشتم حمل می‌کنم. آن را کنار اتاق هتلم می‌گذارم و هرگاه هوا آزاردهنده شود، آن را برمی‌دارم و به آسمان‌های بلندتر و خشک‌تر نقل مکان می‌کنم.
  • نه، این طور نیست که کمتر از معمول اعتماد کرده باشم: در واقع، اشتباه من اعتماد بیش از اندازه است. من آمادگی ندارم و نمی‌توانم از عهدهٔ اعتمادی دوباره برآیم.
  • می‌دانی هیچ زن دیگری مرا لمس نکرده است؟ می‌دانی لمس نشدن و مورد عشق نبودن یعنی چه؟ می‌دانی زندگی بی‌آنکه هرگز دیده شوی یعنی چه؟ اغلب روزها می‌گذرد بی‌آنکه کلمه‌ای جز «صبح بخیر» و «عصر بخیر» ی که به مسافرخانه‌چی می‌گویم بر زبانم جاری شود. بله، یوزف، در تعبیر «روزنی نیست»، حق با تو بود. من به هیچ‌جا تعلق ندارم. نه خانه‌ای، نه حلقهٔ یارانی که با آنان سخن بگویم، نه پستویی برای متعلقاتم و نه گرمای خانواده‌ای. حتی کشور هم ندارم.

علاقه دارید که جملات بیشتری از این کتاب را بخوانید و سپس سراغ خواندن این رمان بروید؟ ما در مطلبی با عنوان «جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست» ، جملات بیشتر و تاثیرگذارتری از این کتاب را در وبلاگ کتابچی اختیارتان قرارداده‌ایم که امیدواریم از خواندن آن‌ها، لذت ببرید.  

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب وقتی نیچه گریست: رمانی دربارهٔ وسواس
تعداد صفحه ۴۶۸
قطع رقعی
نوع جلد سلفون
وزن ۴۹۶ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۱۱۹۲۰۲۹
نقد و بررسی کاربران (۱)

۴.۶

۹ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
sort
مرتب سازی بر اساس
جدید ترین محبوب‌ترین بیشترین امتیاز کمترین امتیاز
کتابچی
star-fillstar-fillstar-outlinestar-outlinestar-outline
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

وقتی نیچه گریست شاید برای برخی از خواننده‌های امروزی در دستهٔ اولین کتاب‌های خوانده شده قرار داشته باشد. یالوم داستانی در رابطه با نیچه و ملاقات خیالی‌اش با جوزف برویر طرح کرده که خواننده را نسبت به دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ دربارهٔ دنیای که در آن زندگی می‌کنیم با زبانی ساده و بدون تکلف آشنا می‌کند. شاید ظرافت داستانی زیبای این کتاب این باشد که یالوم سعی کرده دست بر روی شخصیت‌های بزرگی بگذارد و سرکی در روزمره‌شان بیاندازد. تصویری که از نمای نزدیک، نیچه و برویر را در مواجهه با تعارضاتشان نشان می‌دهد، بسیار در ایجاد حس مشترک در میان شخصیت‌ها و خواننده تاثیرگذار است. این امر باعث شده که اکثر افرادی که این کتاب را مطالعه می‌کنند به درک مناسبی از دیدگاه فلسفهٔ وجودگرایی دست می‌یابند. این کتاب برای افرادی که به مباحث روان‌شناختی علاقه‌مند هستند ولی در عین حال با کتاب‌های آکادمیک و تئوری به سختی همراه می‌شوند، یک گزینهٔ مناسب با داستانی جذاب و دیالوگ‌هایی لذت‌بخش خواهد بود. کتابی که شاید راه ورود شما به حوزهٔ کتاب‌های روان‌شناختی و جذب شدن به این حیطه باشد.