هر آدمی، چه پول‌دار و چه بی‌پول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بی‌شعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچ‌کدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی‌شوند. به عبارت دیگر، بی‌شعوری مرضی است که می‌تواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند.

جمله‌ی بالا یکی از صدها جملات منتخب کتاب بی‌شعوری، نوشته‌ی خاویر کرمنت با ترجمه محمود فرجامی است. «بی‌شعوری» یا «راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت» کتابی است که با زبان طنزگونه به بررسی پدیده‌ بی‌شعوری در دنیای امروز پرداخته است. ممکن است بارها به این قبیل جملات که از کتاب‌های معروف و پرفروش نقل قول شده برخورده باشید. در ادامه با هم تعدادی از این جملات را می‌خوانیم:

اگر بی‌شعورها عاشق می شوند فقط به یک دلیل است: می‌خواهند در هیچ چیز کم نیاورند از جمله عشق.

بی‌شعورها اعتقاد دارند که : تمام آدم‌های روی کره زمین وظیفه دارند که خواسته‌های آنان را برآورده کنند. در کارهای دیگران دخالت می‌کنند. از اینکه دیگران به فکر خودشان باشند ناراحت می‌شوند. از مشکلات دیگران خوشحال می‌شوند؛ چرا که در این مواقع توجیهی برای اشتباهات خود می‌یابند.

رام‌ترین نوع بی‌شعورها، بی‌شعورهای آب‌زیرکاهند. البته منظور این نیست که این نوع بی‌شعورها کم‌خطرتر از بقیه بی‌شعورهایند، بلکه منظور این است که زیاد به چشم نمی‌آیند. بی‌شعورهای آب‌زیرکاه با مشاهده‎ی واکنش جامعه نسبت به بی‌شعورهای تمام‌عیار ترجیح می‌دهند که پشت نقابی از مهربانی و خون‌سردی پنهان شوند، اما در عین حال هم‌واره می‌دانند که چگونه این خنجر غلاف‌شده را به‌موقع بیرون بکشند و بدون اینکه هیچ‌کس تصورش را بکند، کار خودشان را بکنند.

سخت‌ترین مرحله در درمان و ترک بی‌شعوری، همان مرحله‌ی نخست است؛ یعنی پذیرفتنِ بی‌شعور بودن. هیچ‌کس دوست ندارد قبول کند که بی‌شعور است و بنابراین لحظه‌ی برداشتن نخستین گام، دردآور است. لحظه‌ای که رسیدن به آن، شهامت و اراده بالایی نیاز دارد.

یکی از خصلت‌های این بی‌شعورها این است که خود را چنان برگزیده‌ی خداوند می‌دانند که حتی هاله‌ی نورانی دور سرشان را هم می‌بینند.

بزرگ‌ترین معضل در کار کردن با بی‌شعورها، این است که محال است پا روی دم آدم‌ نگذارند. وقتی که همکار بی‌شعورتان بعضی از گزارش‌های‌تان را می‌دزدد یا به رئیس‌تان می‌گوید که احتمال دارد معتاد شده باشید، چه کار می‌توانید بکنید؟

بیشعوری

بیشعوری

ناشر : تیسا
مترجم : مریم احمدی
قیمت : ۸۹,۱۰۰۹۹,۰۰۰ تومان


درمان بی‌شعوری

مشکل درمان بی‌شعوری آن است که آدم بی‌شعور معمولاً قبول نمی‌کند بی‌شعور است . اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.

یکی از چیزهایی که بی‌شعورهای عرفان‌باز در آن استادند، هنر سرقت تالیفات و اختراعات دیگران است. احتمالا به عقیده‌ی آ‌ن‌ها که معتقدند همه‌چیز از آنِ خداوند است، تنها چیزی که در سرقت ایده‌ها و حتی ابداعات دیگران و ادعای تملک‌شان جایز نیست، درنگ است.

وقتی کسی بفهمد با حقه‌بازی یا زورگویی می‌تواند پیروز میدان باشد، در دوری می‌افتد که خارج شدن از آن مشکل خواهد بود.

بی‌شعوری ربطی به سواد ندارد، به رفتار آدم ربط دارد. حتی بعضی از بی‌شعور ترین افراد، کسانی‌اند که متخصص محسوب می‌شوند و دیگران را راه‌نمایی می‌کنند. خود من شاهد این ادعا هستم.

بی‌شعوری یک نوع اعتیاد است و مثل سایر اعتیادها به الکل و مواد مخدر یا وابستگی دارویی ،اثرات سوء و زیان‌باری برای شخص معتاد و اجتماعی که در آن زندگی می‌کند دارد. بدترین خصوصیت این اعتیاد آن است که بی‌شعورها ذره‌ای هم از بی‌شعوری‌شان آگاه نیستند.

بیشعورها اصولا نسبت به همه چیز حالت تهاجمی دارند. در جنگ حالت تهاجمی دارند، در صلح حالت تهاجمی دارند و حتی در گفتن دوستت دارم هم حالت تهاجمی دارند!


قواعد بی‌شعوری

بی‌شعورها عاشق شراکت‌اند و به همین دلیل بسیاری از چیزهای‌شان را با دیگران قسمت می‌کنند. مثلاً همیشه آماده‌اند که دیگران را در این جور چیزها شریک کنند: بدبختی‌های‌شان، تقصیرها، تعهدات، نگاه کسالت‌بارشان به زندگی، اضطراب، نظرات‌شان، تب‌خال‌شان.

بیش‌ترین حجم نق را در دنیا بی‌شعورها تولید می‌کنند. بی‌شعورها در موارد زیر غر می‌زنند: وقتی که دیگران پولی به دست بیاورند؛ وقتی که خودشان پولی به دست بیاورند؛ درباره‌ی این واقعیت که باید برای امرار معاش کار کرد؛ درباره‌ی طول مدتی که بیکار شده‌اند، درباره‌ی هوا، درباره‌ی اقتصاد، به خاطر کم توجهی بچه‌های‌شان به آن‌ها؛ به خاطر پرتوقعی والدین‌شان، برای سیاست‌های جهانی، برای این‌که چرا به نظر نمی‌آید هیچ‌کس از آنها خوشش بیاید، از دست آدم‌هایی که مدام در حال غر زدنند.

بی‌شعورها قواعد نانوشته‌ای دارند که بر طبق آن رفتار می‌کنند؛ تمام مشکلات را دیگران به وجود آورده‌اند. اصلاً نیازی به ریشه‌یابی مشکلات نیست، فقط یکی را پیدا کن که تقصیر را گردنش بیندازی. کم نیاور، تمام کاستی‌ها و خطاها را می‌توان در پشت نقابی از وقاحت و گستاخی پنهان کرد. اگر از قانونی خسته شدی، مطابق نیازت یکی دیگر بساز، اما به محض آن‌که به خواسته‌ات رسیدی آن را هم نقض کن!

تا زمانی که معلم کودکستان، من را برای اولین بار در عمرم به اسم «کوین» صدا نزده بود، نمی‌دانستم که اسمم «اوهوی گوساله» نیست.

بهترین راه برای سرو کار داشتن با بی‌شعور تمام عیار آن است که  تا حد امکان با آن ها سرو کار نداشت! اصلاً به فکر این‌که این بی‌شعورها تحلیل بروند و پیر شوند نباشید، به نظر می‌رسد که رویین‌تن‌اند. آدم‌هایی که درباره‌شان گفته می‌شود: «خدا آن‌ها را نمی‌خواهد و شیطان هم می‌ترسد که زیاد بهشان نزدیک شود» و بنابراین ما گیرشان افتاده‌ایم.


بخش‌های کتاب

این کتاب شامل ۵ بخش کلی است و در هر بخش به ویژگی‌های بی‌شعورها، انواع بی‌شعورها و راه‌های نجات آن‌ها صحبت شده است.
بخش اول: چه کسی بی‌شعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بی‌شعور باشد؟
بخش دوم: انواع بی‌شعور‌ها
بخش سوم: وقتی جامعه بی‌شعور می‌شود
بخش چهارم: زندگی با بی‌شعور‌ها
بخش پنجم: راه نجات

شما می‌توانید برای خرید اینترنتی کتاب بیشعوری به فروشگاه اینترنتی کتابچی مراجعه نمایید.

 

دسته بندی شده در:

برچسب ها: