«فریدا کالو» هنرمند و نقاش بسیار مشهور مکزیکی، ابتدا در دانشکده‌ی پزشکی به تحصیل مشغول بود. زمانی که فریدا ۱۸ ساله بود تصادفی کرد که زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد. فریدا به همراه دوست پسرش در یک اتوبوس بودند. این اتوبوس با یک تراموا برخورد کرد. یکی از میله‌های اتوبوس وارد رحم فریدا شد و از طرف دیگر بدنش خارج شد. خود فریدا در رابطه با این اتفاق می‌گوید:

دسته‌ی صندلی چون شمشیری که به گاو می‌زنند در من فرو رفت.»

در پی این اتفاق فریدا چندین و چند شکستگی وحشتناک را در بدن خود تجربه کرد. در ابتدا دکترها مطمئن نبودند که فریدا بتواند از این حادثه جان سالم به در ببرد. و حتی بعدها هم تا مدت‌ها بر این عقیده بودند که فریدا دیگر هیچ‌گاه نمی‌تواند راه برود. به دنبال عمل‌های متعدد، دکترها بدن فریدا را از گردن به پایین گچ گرفتند. تنها قسمتی از بدن فریدا که از گچ بیرون بود دستانش بودند. در این شرایط فریدا شروع به طراحی کرد. بعدها آینه‌ای توسط خانواده‌اش، در سقف و بالای تختش نصب شد. تا فریدا، که تنها می‌توانست گردن و دستانش را تکان دهد و تمام مدت به پشت روی تخت خوابیده بود، خودش را در آینه ببیند و نقاشی کند. در همین روزها، دوست پسرش که فریدا آن زمان عاشقش بود، فریدا را ترک کرد. «فریدا کالو»، زنی که تمام زندگی‌اش در یک لحظه زیر و رو شد، زنی که هیچ‌کس امید به راه رفتنش نداشت، امروزه یکی از بزرگترین و مشهورترین شخصیت‌های هنری در تمام دنیا است. فریدا کالو تا آخرین روزهای زندگی‌اش به درستی بهبود نیافت و همواره با دردهای طاقت‌فرسا به زندگی‌اش ادامه داد، به علت شکستگی لگنش بارها مجبور به سقط جنین شد در حالی که آرزوی زندگی‌اش داشتن یک فرزند بود. با تمام این‌ها فریدا هیچ‌گاه امیدش را از دست نداد. تا حد توانش به درد غلبه کرد، نقاشی کشید، زندگی کرد، و در تمام این‌ها به زیبایی درخشید.

از فریدا کالو همواره به عنوان یکی از جنگجوترین و قوی‌ترین زنان تاریخ یاد شده است. تاکنون کتاب‌های بسیار زیادی حول محور زندگی این هنرمند بزرگ نوشته شده‌اند. کتاب حاضر با عنوان «فریدا»، نوشته‌ی «هایدن هررا»، یکی از کاملترینِ این زندگینامه‌ها است.

زندگینامه‌ی فریدا اثر هایدن هررا

در این کتاب «هایدن هررا»، زندگینامه‌ی فریدا را از زمان کودکی‌اش آغاز می‌کند. اطلاعاتی دقیق و کافی راجع به پدر و مادر فریدا، خواهرهایش، شرایط زندگی و جامعه‌ای که فریدا در آن کودکی‌اش را سپری کرده و متولد شده به خواننده می‌دهد و زندگی این هنرمند بزرگ را تا زمان مرگش روایت می‌کند.  در کتاب «فریدا» جنبه‌ای از زندگی این شخص بیان شده که پژوهش‌گران کمتر به آن پرداخته‌اند. شخصیت فریدا همیشه یک شخصیت قوی نبوده. در این کتاب ما شاهد ساخته شدن شخصیت قوی و هویت فریدای مشهور هستیم. جنبه‌ای از شخصیت او که سابقا کمتر به آن پرداخته شده بود.

در این کتاب قسمت‌های بسیار زیادی از دست‌نوشته‌ها، نامه‌ها و بریده‌هایی از دفترچه خاظرات فریدا آورده شده‌اند. این کار باعث شده خواننده، بتواند او را از دریچه‌ی نوشته‌های خودش نیز بشناسد. درک صحیح و دقیقی از شخصیتش و چگونگی روابطش با دوستان و آدم‌های اطرافش به دست آورد.

به طور کلی کتاب فریدا یکی از کامل‌ترین زندگینامه‌های نوشته شده است. زیباترین قسمت‌های این کتاب، تحلیل‌هایی است که راجع به آثار او آورده شده است. بسیاری از نقاشی‌های این نویسنده در این کتاب تحلیل شده‌اند. به این صورت که ابتدا، به طور کامل ذکر شده فریدا در چه برحه‌ای از زندگی‌اش این نقاشی را کشیده. سپس این نقاشی نمادشناسی شده است و نمادهای مختلف به کار رفته در آن، در فرهنگ مکزیک و دیگر فرهنگ‌ها توضیح داده شده و در آخر، تحلیلی کامل و زیبا از نقاشی ارائه شده است.

در بخش انتهایی کتاب تعداد بالایی از آثار این نقاش با کیفیت بسیار عالی و رنگی در کتاب چاپ شده‌اند. تعدادی از این نقاشی‌ها به علت وجود برهنگی یا عناصر دیگر سانسور شده‌اند. قسمت‌هایی از متن کتاب نیز سانسور شده، که بسیار به چشم می‌آیند و از نقاط ضعف نسخه‌ی ترجمه شده‌ی این کتاب به شمار می‌روند. حجم این کتاب بالا است و بخش بسیار عظیمی از کتاب به بازگو کردن جزئیات و توضیحات وضع سیاسی جامعه، عقاید سیاسی فریدا و به خصوص روایت کامل زندگی سیاسی همسرش اختصاص داده شده است که ممکن است برای تمام خوانندگان جذاب نباشد.

ترجمه این اثر بسیار روان است. کتاب «فریدا» توسط خانم «فروغ پوریاوری» ترجمه و از نشر ثالث چاپ و منتشر شده است.

آشنایی با هایدن هررا؛ نویسنده‌ی کتاب

«هایدن هررا» نویسنده و مورخ هنری و تاریخ‌شناس آمریکایی است. او تاکنون کتاب‌های بسیار زیادی در ژانر زندگینامه و خود زندگینامه نوشته است. از روی کتاب حاضر «فریدا» فیلمی در سال ۲۰۰۲ ساخته شده است. هایدن هررا در سال ۲۰۱۴ از کاندیدهای فینالیست جایزه‌ی «پولیتزر» در بخش «زندگینامه و خودزندگینامه بوده» است.

هایدن هررا خود نقاشی خوانده و فوق لیسانسش را هم از دانشگاه هانتر گرفته است. زمانی که هررا مشغول گرفتن مدرک دکترای خود بود با جمعی از دوستانش به مکزیک سفر کرد. در آنجا دوستانش او را ترغیب کردند که به یکی از نمایشگاه‌های فریدا کالو برود. هررا که تا آن زمان نام فریدا را نشنیده بود، با دیدن آثارش شیفته‌ی او شد. او مجموعه تحقیقات و مطالبی را که به عنوان پایان‌نامه‌ی دکترای خود ارائه داده را تحت عنوان کتاب «فریدا» چاپ و منتشر کرد.

خواندن کتاب فریدا به چه کسانی توصیه می‌شود؟

با تمام ویژگی‌های مثبتی که کتاب «فریدا» دارد، علی‌رغم توضیحات کامل آن، این کتاب تنها به کسانی توصیه می‌شود که خود هنرمند یا نقاش هستند، یا در رشته‌هایی نظیر تاریخ هنر تحصیل می‌کنند.

حجم این کتاب بسیار بالا است، قیمت بالایی دارد و نوشتار آن بسیار خشک و مقاله‌وار است. جزئیات غیرضروری و توضیحات خشک و خسته کننده حجم زیادی از این کتاب را تشکیل می‌دهند و همچنین مطالب تخصصی بیان شده در این کتاب مناسب همه نیست. عزیزانی که تنها قصد دارند اطلاعاتی راجع به زندگی این نقاش بزرگ کسب کنند، می‌توانند به زندگینامه‌های دیگری که از فریدا منتشر شده است مراجعه کنند.

جملاتی از کتاب فریدا

او به نیکلاس موری نوشت: «بچه، می‌خواهم به تو خبر بدهم که دارم بدترین زمان تمام عمرم را می‌گذرانم و در تعجبم که آدم می‌تواند این همه را تحمل کند.» اما او البته، این همه را تحمل کرد.

همه چیز فقط مطابق با یک قانون حرکت می‌کند – زندگی. هیچ‌کس از هیچ‌کس جدا نیست. هیچ‌کس برای خودش نمی‌جنگد. همه با هم و یکی‌اند. درد و عذاب، لذت و مرگ هیچ‌چیز جز روند هستی نیست. هیچ‌کس فراتر از کارکرد یا بخشی از عملکرد کلی نیست… ما خودمان را از طریق میلیون‌ها موجود – سنگ‌ها، مرغان، ستارگان، میکروب‌ها و چشمه‌ها – به سوی خویشتن خویش هدایت می‌کنیم. انواع و اقسام ناتوانی از گریز از یک به دو، سه و غیره و غیره‌های همیشگی – برای بازگشتن به یک. اما نه به سوی جمع(که گاه خدا، گاه آزادی، و گاه عشق نامیده می‌شود) – نه – ما همواره عشق-نفرت، مادر-کودک، گیاه-درخت، روشنایی-رعدوبرق و غیره بوده‌ایم – بخشندگان جهان جهان‌ها بوده‌ایم- کائنات و سلول‌ها کائنات بوده‌ایم.

فریدا در نقاشی‌هایی هم که در آن‌ها خودش را به صورت کودک نقاشی می‌کرد درست مثل عکسی که در آن جدا از جمع خانواده ایستاده بود تنهاست (او حتی در تصویر شجره خانوادگی‌اش نیز جدا ایستاده است). با این که این تنهایی با احساسات او هنگام تصویر کردن این نقاشی‌ها ارتباط زیادی داشت، اما باز مسلم است که خاطرات به تصویر کشیده شده در بر دارنده‌ی حقایق بسیاری درباره‌ی گذشته‌اند: آدمی بزرگسال لحظات تنهایی گذشته را به یاد می‌آورد.

خودنگاره‌های فریدای مجروح نوعی فریاد خاموش بود. او در خودنگاره‌های بی‌پا، بی‌سر، شکسته، خونبار، درد را به نمایشی‌ترین شکل ممکن بدل می‌کرد تا شدت دردش دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و با نمایش دادن درد به بیرون و بر بوم‌ها آن را از بدن خودش نیز بیرون می‌کشید. خودنگاره‌ها المثناهای تصویر ثابت و تغییرناپذیر او در آینه بودند و آن تصاویر و بوم‌ها دردی را احساس نمی‌کنند.

هنر فریدا هنری فردی – جمعی است. واقع‌گرایی او چنان پرعظمت است که همه‌چیز «بینهایت» بعد دارد. در نتیحه، او به طور همزمان هم بیرون و هم درون خودش و دنیا را به تصویر  می‌کشد.

اگرچه دیه‌گو برای او در اتومبیل را باز نمی‌کرد، اما درهای جهان را به رویش گشود.

این‌جوری که دنیا پیش می‌رود پای همه‌مان لب گور است و ارزش ندارد این جهان را بدون اندکی شادی ترک کنیم.

او انسانی است که افکار و احساساتش از محدودیت‌های تحمیلی ناشی از الزام‌های دروغین همرنگی با جامعه‌ی بورژوایی آزاد است. او تمام تجربه‌ها را عمیقا احساس می‌کند زیرا حساسیت ارگانیسم او هنوز به واسطه‌ی فشار آوردن به خود در راستای مرزهایی که به تباهی این استعدادهای ذاتی منجر می‌شوند تضعیف نشده است –فریدا ماشینیسم را خوار می‌شمارد، و در نتیجه از همان انعطافی برخوردار است که ارگانیسم بدوی همیشه با آن با ماشینیسم قوی‌تر و تجربیات گوناگون زندگی روبه‌رو می‌شود.

همین چیزهای معمولی زندگی، حیوانات، بچه‌ها، گل‌ها، و نواحی سرسبز بیرون شهر بود که فریدا بیش از همه دلبسته‌شان بود. برای او حیوانات حکم بچه‌هایش را داشتند.

دسته بندی شده در:

برچسب ها: