آنارشیسم از کلمه‌ی «anarchy» گرفته شده که در زبان فارسی به معنای شورش و هرج‌و‌مرج شناخته می‌شود و پسوند «‍یسم» به آن گستردگی ایدئولوژیک می‌دهد. آنارشیسم جنبشی است به معنای برخواستن علیه قدرت در هر زمان و فرد آنارشیست، به شکلی افراطی هیچ‌گونه فشاری از سمت افراد قدرتمند را برنمی‌تابد.  شعار آنارشیست‌ها «آزادی، برابری و تعامل سازنده» است و البته که مثل هر مکتب دیگری، از سمت مجریان و نمایندگان خود دچار کم‌لطفی و اقدام ناکافی شده‌است.

این جنبش فکری زمینه‌ای غریزی و انقلابی دارد و فلسفه‌ی آن این مطلب را توجیه می‌کند که همانطور که انسان در برابرِ جریان طبیعت طغیان می‌کند و این لازمه‌ی انسانیت‌اش است، علیه دیگر جنبه‌های طبیعت هم به‌پا می‌خیزد که در یک مورد، طبیعت خود را به شکل قدرت‌طلبی از سوی دیگران نشان می‌دهد. بنابراین آنارشیسم هم، مثل اکثر مکاتبی که از دغدغه‌های حقیقی انسانی برخاسته‌اند و تابه‌حال پاسخ مطلقی نگرفته‌اند، از قدمتی به موازات تاریخ تمدن بشر برخوردار است و مساله‌‍‌ای جدی است.

آغاز رسمی آنارشیسم

اما در اواسط قرن «پیر ژوزف پرودون»، فیلسوف و سیاستمدار فرانسوی، برای اولین بار خود را یک آنارشیست معرفی کرد و با این اقدام آنارشیسم رسما به ایدئولوژی‌های فلسفلی-سیاسی پیوست و با شناخت و فراگیری آن در بین مردم، هواداران بیشتری را هم جذب خود کرد.

«پرودون» جمله‌های ضداقتدارگرایی زیادی دارد و مثلاً درباره‌ی خیزش علیه نظام‌های حکوکتی نظیر سرمایه‌داری می‌گوید:

قدرتمندان قدرتمند اند چون ما روی زانوانمان هستیم… بایید بایستیم!

با این سابقه باید انتظار مخالفت تمام رژیم‌های مطلق را نسبت به آنارشیست‌ها داشته باشیم. آنارشیسم ابتدا برای دست‌به‌کار شدن، اقدام‌‎های خشونت‌آمیزی را مرتکب می‌شد اما به مرور و با تبدیل شدن آن به شاخه‌ای مهم که علوم اجتماعی، علوم سیاسی، هنر، اقتصاد و فلسفه را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، به شکل گرایشی علمی و قابل مطالعه درآمد.

آنارشیسم به نوعی ایزوله است و آنارشیست‌ها به اصطلاح «گوششان از هر حرفی پر است!» به همین دلیل عمل‌گرایی در دستور کار آن‌ها است و به شدت آرمانی رفتار می‌کنند. این مسائل باعث ایجاد تفکری قضاوت‌گر درباره‌ی آن‌ها می‌شود که هیجانی عمل می‌کنند.


هر مکتب فکری زمانی که توسط هنرمندان آن حزب به اثری هنری تبدیل می‌شود، بُعد یا ابعادی آن تفکر را در قالب بیان عواطف برای مخاطب روشن می‌کند و این ترجمه‌ی افکار به احساس، زیربنای تمام مفاهیمی است که در رابطه با فرم هنری عنوان می‌شود. بی‌شک تجربه و ریزبینیِ هنرمند در ایجاد موقعیت‌های مشترک، در سهولتِ این کشف برای مخاطب نقش گرداننده‌ای دارد.

بنابراین هر هنرمندی تلاش می‌کند تا هارمونی و یکپارچگی هنری را به تمام اثرش ببافد و از هر نگاهی، اثر را به نماینده‌ای از آن مکتب تبدیل کند.

آنارشیسم، هنر و ادبیات

آنارشیسم مکتبی است که نه تنها قواعد را نمی‌پذیرد، بلکه به دنبال رد صلاحیت آن‌ها از طرف دیگران هم هست. پس وظیفه‌ی یک هنرمند آنارشیست هم، هرچند مخاطبان با هویت اثرش چندان آشنا نباشند، شکستن قواعد و فرمول‌های هنرمندان پیش از خود است. از این منظر پست‌مدرنیسم مکتبی است که آنارشیسم در تکنیک‌های هنری با آن همگام می‌شود و اشتراکات زیادی دارند. رویکرد پست‌مدرنیسم بر اساس عدم قطعیت و بیگانگی با مسائل است و آنارشیسم معتقد به گرفتنِ حق است ولو به زور؛ در این بین خودمختاری و آزادی‌طلبی این دو را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

شاعر آنارشیست آمریکایی در قرن بیستم، «آنارشیسم در ادبیات» را تحت مقاله‌‌ای به همین نام به جهان ادبیات معرفی می‌‌کند که در آن «فرانسوا رابله»، «ژان ژک روسو» و «امیل زولا» را از فرانسه، «رالف والدو امرسون»، «هنری دیوید تورو» و «والت ویتمن» را از ایالات متحده، «فردریش نیچه» را از آلمان و «لئو تولستوی» را از روسیه، جزو برترین نویسندگان و ادبیان مکتب آنارشیسم معرفی می‌کند.

آنارشیسم

آنارشیسم

ناشر : افکار
قیمت : ۱۳۵,۰۰۰۱۵۰,۰۰۰ تومان

در باب آنارشیسم اثر نوام چامسکی و کتاب آنارشیسم از کالین وارد را می‌توان از کتاب‌های مهم این حوزه معرفی کرد. البته همان‌طور که گفتیم گاهی همه‌جانبه بودن و تسلط این آثار به مسائل انسانی، آن را همزمان در چند شاخه‌ی فکری قرار می‌دهد.

در بین سینماگران مشهور می‌توانیم از «لوییس بونوئل»، «ژان رنوار»، «آلفرد هیچکاک»، «فرانک کاپرا»، «هاوارد هاکس»، «ژان لوک گدار» و «چارلی چاپلین» به عنوان فیلم‌ساز آنارشیست نام ببریم.

آنارشیسم یک ایدئولوژی روبه‌رشد است با مشخصه‌هایی که دارد، در دسته‌ی مکاتب هنری مدرن جای می‌گیرد.
 

دسته بندی شده در: