بایگانی برچسبها: رئالیسم جادویی
خیلی بعید است که هر چیزی را هم فراموش کرده باشید، داستان «قصهی عینکم» از ادبیات دبیرستان را به خاطر نداشته باشید؛ یا حداقل پس از دیدن چند خط، آن را به یاد نیاورید. داستانی که نگاه کودکانهی یک بچهی روستایی را با لطافت خاصی روایت میکند و آنقدری جذاب است که هماکنون هم پس […]
در طول هفتادونه سال زندگی ماریو وارگاس یوسا، کشور پرو مرتباً بین دیکتاتوری و دموکراسی تغییر سیاست داده است که سایر کشورها، از طریق تغییر یک حزب سیاسی به حزب دیگر، آن را تجربه میکردند. وارگاس یوسا در طی دوران بسیار سخت و ناامید کنندهی کشورش، باید به شدت حقیقت ادعاهای مکرر خود را احساس […]
اگر بر خودتان نام یک مخاطب کتاب و ادبیات -خاصّه رمان- را میگذارید، ابتدا باید از شما پرسید «میخائیل بولگاکف را که میشناسید؟» اگر میشناسید که با ما در ادامه همراه باشید و اگر نمیشناسید پیشنهاد میکنم حتما در ابتدا مطالبی کلی همچون «سیری در زندگی و آثار میخائیل بولگاکف» و یا معرفی دو اثر […]
یکی از معدود نویسندگانی که موفق شده جایزهی ادبی بوکر را بیش از یکبار از آن خود کند، «پیتر کری» نام دارد. این نویسندهی مشهور استرالیایی که از برترین رماننویسان این کشور بهشمار محسوب میشود بهطوری که عکسش روی تمبرهایی تحتعنوان «اسطورههای استرالیایی» نیز قرار گرفته، استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه نیویورک است و هرساله، […]
من عاشق رئالیسم جادوییام! رئالیسم جادویی یعنی در دنیایی که همهچیز عادیست، اتفاقاتی بیفتد که هیچ توضیحی برای آنها پیدا نکنیم. منظور از عادی این نیست که لزوماً با همان شرایط همیشگی و روزمره طرف باشیم. اتفاقات عادی به وقایعی اشاره دارد که در دنیای واقعی امکان رخ دادنش هست و در این میان، بعضی […]
هر کس میتواند به عشق نگاه متفاوتی داشته باشد. یک نفر آن را غیر ممکن و زادهی توهم انسان میداند، دیگری آن را واقعی و لازمهی زندگی. برخی ممکن است عشق را صرفا از نوع الهی قبول داشته باشند و برخی ممکن است عشق بین آدمها را ترجیح دهند. برخی ممکن است عشق را نیاز […]
اگر میانهتان با داستانهایی که در یک ناکجاآباد رخ میدهند و از نظر زمانی هم با منطق تقویم همخوانی زیادی ندارند خوب است، من «رود راوی» را به شما پیشنهاد میکنم که اگرچه از زمان و مکان در آن نام برده می شود، اما فضای غیررئالیستی داستان، این موارد را تبدیل به عناصری انتزاعی میکند […]
وقتی صحبت از یک رمان میشود که همهچیز را با هم به صورت همزمان داشته باشد؛ از سیاست و نقد بگیرید تا عشق! جوابی ندارم جز «مرشد و مارگاریتا» اثر میخائیل بولگاکف… پیشتر در مطلب عصای عیسی در دستان مرشد و مارگاریتا به مروری بر این اثر جذاب پرداخته بودیم. اما بحث امروز ما نشانهشناسی […]
قطعاً اگر یک کتابخوان حرفهای باشید، نام رمان مشهور میخائیل بولگاکف، یعنی «مرشد و مارگاریتا» را شنیدهاید. این اثر بینظیر با رئالیسم جادویی خود که همراه با فلسفهای عمیق شده است، یکی از جذابترین رمانهای دوران است. در دل قطر زیادِ مرشد و مارگاریتا میتوانیم قسمتهایی خواندنی را پیدا کنیم که ما سعی داریم تا […]
جنگ جهانی اول و دوم، یکی از بزرگترین فجایع بشریست و درعینحال یکی از بهترین زمینهها برای خلق آثار هنری! جنگ پدیدهی وحشتناکیست که هیچکس دوست ندارد حتی به آن نزدیک شود؛ اما وقتی پای ادبیات جنگ وسط میآید، ماجرا از این رو به آن رو میشود. من که بهشخصه در سینما حتی بیشتر از […]
آخرین نظرات