کلیله و دمنه یکی از بزرگ‌ترین آثار در ادبیات فارسی‌ست که در حوزه‌ی ادبیات تعلیمی جای می‌گیرد و رد پای فرهنگ و تمدنی چندین هزار ساله است. این کتاب با سفر دور و درازی که از میان خطوط نقشه‌ها و حرکت بین زبان‌های مختلف داشته، شاهدی‌ست بر این‌که انسان‌ها فارغ از هر قراردادی که آن‌ها را به دسته‌های کوچک و محدود تقسیم می‌کنند، در جان‌مایه‌ی مفاهیم و ایدئولوژی‌ها اشتراکات بی‌شماری دارند. متونی مثل شاهنامه‌ی فردوسی را می‌توانیم مثال خوبی بگیریم برای رشد و تکامل آثار ادبی؛ شبکه‌ای انتزاعی که به تعداد مخاطب‌های حاضر در یک سرزمین گسترش پیدا می‌کند و سرانجام به دست یک شخصیت نخبه مثل فردوسی در ۵۲ هزار بیت به نظم درمی‌آید. در گذشته حماسه‌ها و اساطیر یونان باستان به این شیوه پرداخته می‌شدند و در طول زمان، هر نویسنده‌ی بزرگی شانس خودش را برای اضافه کردن چیزی به این نوشته‌ها، امتحان می‌کرد. ممکن بود این تغییرات، شامل حذف یا اضافه نیز بشود؛ به‌هرحال چیزی که تصمیم نهایی را می‌گرفت، ذهنیت جمعی مردمی بود که از آن قصه‌ها باخبر بودند.

مردم با باور به پیام این قصه‌ها زندگی می‌کردند، تصمیمات مهم خود را برپایه‌ی آن می‌گرفتند و جهان‌بینی فرزندانشان را با آن شکل می‌دادند؛ به این ترتیب نسل‌های متمادی می‌آمدند و از نسل پیش قصه‌ای را دریافت می‌کردند و پس از رسیدن به سال‌ها تجربه‌ی قابل اتّکا و سرنوشت‌ساز، تجربیات شخصی خودشان را در مقایسه با آن می‌آزمودند. انسان‌ها از دوران‌های ناشناخته‌ی تاریخ عاشق روایت بودند؛ این مسئله را حتی در نقاشی‌های داخل غار، که قدیمی‌ترین روش برقراری ارتباط بود، می‌توانیم ببینیم. از سمت دیگر تمام این علاقه به خیال‌پردازی و خلق فانتزی، وقتی مستقیماً به آن‌ها دیکته شود، نتیجه‌ی عکس می‌دهد؛ یعنی دقیقاً همین واکنشی که ما به نصیحت داریم و این نفرت را از اجدادمان به ارث برده‌ایم! به این ترتیب داستان‌ها به سمتی حرکت کردند که برخورد مستقیمی به وجود نیاید و در عین حال، خیال‌پردازی جایگاه خودش را حفظ کند. ادبیات تعلیمی از این‌جا آغاز شد و در طول قرن‌های پی‌در‌پی، شیوه‌ای محبوب و محبوب‌تر شد و به سرزمین‌های بیشتری صادر شد.

در این مطلب قصد داریم نکاتی را درباره‌ی کلیله و دمنه بررسی کنیم؛ کتابی که می‌توانیم آن را حاصل غنای ادبی و فرهنگی بین‌المللی بدانیم. کلیله و دمنه شامل بیش از پنجاه داستان است که تنوع زیادی دارند؛ گاهی به نثر نوشته شده‌اند و گاهی به نظم، گاهی طولانی‌اند و گاهی در چند خط خلاصه می‌شوند. اما نکته در این‌جاست که این کتاب حاصل تلاش جمعی افراد بی‌شماری‌ست که شاید لیست امروز ما از افرادی که در خلق و ترجمه‌ی این کتاب دخیل بودند، فقط بخش کوچکی از آن‌ها را به ما بشناساند. این کتاب از هندی سانسکریت به پهلوی ترجمه شد، از پهلوی به عربی تغییر زبان داد و از عربی به فارسی بازگردانی شد. البته این پایان کار نیست و ترجمه‌ی فارسی و عربی این کتاب زمینه‌ای برای ترجمه به زبان‌های متعدد دیگری از جمله لاتین، ترکی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و… بود؛ اما نسخه‌ی فارسی این کتاب از منظر ادبی بیشترین ارزش را دارد، چرا که مترجم این کتاب یعنی «نصرالله منشی» در خلق این شاهکار فارسی نقشی مستقیم داشته است.

نقش سیاست در کلیله و دمنه

گرچه کلیله و دمنه جزو آثار ادبی به شمار می‌‌آید و بخش اعظم پژوهش‌ها، توسط محققان ادبی روی آن انجام می‌گیرد، اما قصه‌های این کتاب تنها یک وجه ندارند. تابه‌حال صدها مقاله درباره‌ی کلیله و دمنه فقط به فارسی نوشته شده و قطعاً محققان ادبی غربی بیشتر از این ارقام و عددها از این اثر بهره‌ گرفته‌اند. شخصیت‌های اصلی کتاب دو شغال‌اند؛ کلیله تلاش می‌کند تا با فکر و برنامه‌ریزی وقایع را پیش‌بینی کند و جلوی خطرات احتمالی را بگیرد، اما دمنه که حقه‌بازتر از اوست، شخصیت فریبکاری دارد و می‌خواهد به هر وسیله‌ای شده به خواسته‌هایش برسد. این دو شغال در دربار پادشاه جنگل یعنی شیر، خدمت می‌کنند و از زندگی خوبی برخوردارند. با این اوصاف یکی از اصلی‌ترین ابعاد داستان‌های کلیله و دمنه، متوجه معنایی‌ست که درباریان و پادشاهان را هدف قرار می‌دهد و در نگاهی اصولی، سیاست را به باد انتقاد می‌گیرد. از میان ۱۰ باب اصلی داستانی را پیدا نمی‌کنیم که پیامی اخلاقی در آن گنجانده نشده باشد و این اخلاق‌گرایی، طبعاً در پی قدرت‌طلبی به چشم می‌آید.

داستان‌های این کتاب به سادگی همه‌چیز را بازگو می‌کند اما با خواندنشان می‌بینیم که چیزی جز حقیقت نیست. از هر زمانی که تاریخ بوده و وقایع ثبت می‌شده، مردم گرسنگی می‌کشیدند و درباری‌ها از بهترین‌ امکانات بهره‌مند بوده‌‎‌اند. با این‌حال کلیله و دمنه به دستور خود پادشاه نوشته شده و نباید در ظواهر ماجرا، دنبال این بگردیم که پادشاه را تقصیرکار بیابیم. در عوض در لایه‌های عمیق‌تر داستان‌هاست که می‌توانیم نظرات نویسنده را، به عنوان یک فرد از طبقه‌ی رعیت، درباره‌ی نقد به شیوه‌ی حکومت‌داری پیدا کنیم؛ حالا می‌توانیم عوامل متعددی را پیدا کنیم که کلیله و دمنه، از آن‌ها به عنوان نکات مثبت و منفی یک حکومت یاد می‌کند. مثلاً در بخش‌های مختلفی از داستان‌ها به این می‌رسیم که ظلم به ضعیف‌ترها همیشه با پیامدهای ناگواری به همراه بوده، این‌که اطرافیان یک حاکم می‌توانند تنها با بدگویی و تحریک روانی او را به بدترین عمل‌ها بکشانند، این‌که سیاست نیازمند تنوع برخورد با موقعیت‌های متنوع است، و بسیاری از شگردهایی که می‌توانیم به آن‌ها، حتی به دید استراتژیک برای موفقیت در جنگ و نبردها نگاه کنیم.

کلیله و دمنه، ادبیات تعلیمی و گلستان

ادبیات تعلیمی زمینه‌ی گسترده‌ایست که موضوعات زیادی را دربر می‌گیرد و وقتی قرار باشد مضمون اخلاقی در یک حکایت گنجانده شود، دست نویسنده برای خلق ادبی بسیار بازتر از انواع دیگر نثر و نظم است. شاید بتوانیم این سبک ادبی را تحت‌تأثیر از آیین‌ها و مذاهب کهن بدانیم؛ چرا که از ابتدا تعلیم هدف اصلی پیامبران و بزرگان خرد باستان بوده و کتاب‌های دینی هم چیزی به‌جز آموزه‌های اخلاقی و انسانی نیستند. بنابراین وقتی از نثر حرف می‌زنیم و ادبیات تعلیمی را در متن آن دنبال می‌کنیم، کلیله و دمنه در این راه با رقبای قدری مواجه است که هرکدام گنیجنه‌ای ادبی به حساب می‌آید؛ آثاری مثل قابوس‌نامه و گلستان که به نثر هستند، و بوستان و مثنوی معنوی که به نظم نگاشته شده‌اند.

در این بین شاید تفاوت‌های زیادی در جزئیات ببینیم، اما معنا همیشه همان است و تنها بیان نویسنده بنا به شرایط متغیر است. پایه‌ی کلیله و دمنه حکایت‌های مذهبی نیست، اما از جایی سرچشمه می‌گیرد که اخلاق توسط مذهب تعریف می‌شود. کلیله و دمنه تلاش می‌کند تا با تمثیل‌ها و حکایت‌های نمادینش، اخلاق و حکومت‌داری را درکنار هم بچیند تا به عدالت اجتماعی دست پیدا کند؛ مسئله‌ای که در گلستان هم ذکر زبان سعدی‌ست و در هر حکایتی، غرض نویسنده دست‌یابی به عدالت اخلاق‌مدار است. اما تفاوت در شیوه‌ی کار است: کلیله و دمنه، از آن‌جایی که نوشته شده تا به حاکمان و فرزندانشان در زندگی اشرافی و حکومت‌داری بدهد، حکومت را اصل قرار می‌دهد و مردم را از نگاهی بالا به پایین بررسی می‌کند.

این ویژگی به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که عدالتِ کلیله و دمنه، عدالتی پوچ و بی‌معنی‌ست؛ بلکه تنها می‌توانیم بگوییم که شیوه‌ی نگاه کلیله و دمنه بیشتر به نگاهی مارکسیستی نزدیک است و تلاش می‌کند تا حکومت را بخشی‌ مجزا اما جدانشدنی از مردم بداند. سعدی، از سوی دیگر، تلاش می‌کند تا دموکراتیک‌تر برخورد کند. یکی از القاب اصلی سعدی «مصلح‌الدین» بوده و می‌دانیم که در نقش یک اصلاح‌طلب اجتماعی، سعدی بین بزرگان ادبیات ما حرف اول را می‌زند. هرچند هم گلستان و هم کلیله و دمنه تلاش می‌کنند تا نگاهی مذهبی به مفاهیمی مثل اخلاق و عدالت داشته باشند، اما سعدی همان عمل را از نقطه‌ی مقابل انجام می‌دهد؛ یعنی مرکز فعالیت اجتماعی و اصلاحات فرهنگی-سیاسی را در قلب اجتماع می‌داند و تلاش می‌کند تا با شروع جریان از سمت مردم، تعاملی دوجانبه با حکومت برقرار سازد.

نثر نصرالله منشی

بررسی شیوه‌ی ادبی آثار کلاسیک و نقد زبان‌محور آن‌ها، کار پیچیده‌ایست که تنها تعداد انگشت‌شماری از بزرگان نقد ادبی ما، آن‌هم در دوره‌ی معاصر، موفق به انجام آن شده‌اند. اما ما می‌توانیم تحقیقاتی را که براساس ایده‌ی نظریه‌پردازان بزرگ ادبی انجام شده، برای آشنایی بیشتر با کلیله و دمنه مطالعه کنیم. یکی از این تحقیقات با تکیه به عقاید رولان بارت، تئوریسین ادبی مشهور فرانسه، تلاش می‌کند تا عنصری را در متن کلیله و دمنه بکاود که کمترین توجه را از خودآگاهی ما جلب می‌کند و در حقیقت، لایه‌ای عمیق‌ است که ناهشیار، روی ذهن ما تأثیر می‌گذارد. بارت معتقد است که آثار ادبی بزرگ در هر بخش از متن، درحال پویایی هستند و هماهنگی ساختار با مضمونی که در بر دارد، جریانی توقف‌ناپذیر را خلق می‌کند. در این‌جا بخشی از نوشتار نصرالله منشی را می‌خوانیم.

سپاس و ستایش مرخدای را جل جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز روشن تابان است و انوار حکمت او در دل شب تار درفشان، بخشاینده‌ای که تار عنکبوت را سد عصمت دوستان کرد، جباری که نیش پشه را تیغ قهر دشمنان گردانید، در فطرت کاینات به وزیر و مشیر و معونت و مظاهرت محتاج نگشت، و بدایع ابداع در عالم کون و فساد پدید آورد، و آدمیان را بفضیلت نطق و مزیت عقل از دیگر حیوانات ممیز گردانید، و از برای هدایت و ارشاد رسولان فرستاد تا خلق را از ظلمت و ضلالت برهانیدند، و صحن گیتی را بنور علم و معرفت آذین بستند.

زیبایی و قدرت پردازش ادبی نویسنده در همین مقدمه‌ی کوتاه نیز مشهود است، ام اگر بخواهیم جلوتر برویم، باید بدانیم که نصرالله منشی در متن داستان‌هایی فانتزی که با شخصیت‌های حیوانی شکل می‌گیرند (به عبارتی همان فابل یا fable) از ظریف‌ترین و پیچیده‌ترین ساحت‌های زبانی برای بالا بردن غنای اثرش بهره می‌گیرد. نصرالله منشی متن این داستان‌ها را به گونه‌ای به فارسی بازگردانده که نیازی به توضیح و تفصیل‌های اضافی نیست؛ چرا که ترکیب واژه‌ها و جملات، درلحظه تمام جهان معنایی اثر را می‌سازد و فرم متن، ضرب‌آهنگ و فضاسازی آن را خلق می‌کند.

ساختارشناسی داستان‌های کلیله و دمنه

داستان‌های کلیله و دمنه در نگاه اول کاملاً پخش به نظر می‌رسند! انگار یک نفر بی‌توجه به این‌که خوانندگان از این داستان‌ها لذت ببرند، اجزای داستان را کنار هم چیده و فقط خواسته که اصل ماجرا را برساند! اما حقیقت این است که کلیله و دمنه در داستان‌گویی از تکنیک‌هایی پنهان بهره می‌گیرد که از چشم مردم زمان خودش مخفی بوده است. تاریخ شروع نوشتار این داستان‌ها تا ۲۰۰۰ سال تخمین زده می‌شود؛ بنابراین اولین سؤال این است که آیا نویسنده‌ی این داستان‌ها از روش قصه‌گویی خاصی استفاده کرده؟ شاید در ابتدا برایمان سخت باشد که بخواهیم داستان‌های هندیِ بازگشته به فارسی را، بر اساس اصول داستان‌نویسی و ساختاربندی ادبیات مدرن غرب، تحلیل کنیم.

براساس پژوهش‌های ادبی می‌توانیم ببینیم که به جز دو حکایت اصلی در باب‌های «بازجست کار دمنه» و «زاهد و مهمان او»، ساختار داستان‌ها در کلیله و دمنه از روش‌مندی خاصی پیروی می‌کند. در این داستان‌ها ما با الگویی تکرارشونده در قصه‌های روبه‌رو هستیم که سرنوشت شخصیت‌ها را می‌سازند و وقایع را رقم می‌زنند. در داستان‌نویسی مدرن شاید هرچه‌بیشتر، نویسنده به دنبال پیدا کردن روشی برای غافل‌گیری مخاطب باشد و پازل داستانش را طوری بچیند که با پیدا شدن آخرین تکه‌ی گمشده، مخاطب حیرت‌زده شود؛ یا این‌که آخرین تکه اصلاً پیدا نمی‌شود. اما در داستان‌های کلیله و دمنه ما با نظام ساختاری ثابتی روبه‌رو هستیم که قبل از هر چیز، رسیدن به معنای کهن‌الگویی را در اولویت پیام قصه قرار می‌دهد. بنابراین اگر در یک داستان «شیر و گاو و شغال» به ترتیب «سلطان و دستیار و مشاور» هستند، در داستان بعدی ممکن است ظاهر ماجرا تغییر کند؛ اما باز هم «طاووس و ببر و خرس» همین نقش‌ها را در داستان دارند و همان اتفاق‌ها برای این شخصیت‌ها تکرار می‌شود. البته در این بین همان‌طور که اشاره شد، دو حکایت وجود دارد که مشخص نیست داستانی هندی باشد و پژوهش‌گران بر این باورند که این داستان‌ها، توسط نصرالله منشی در آن جای گرفته‌اند.

دسته بندی شده در: