پیش از این در مجله‌ی کتابچی، مطلب «نقد و بررسی کتاب اثر مرکب» را قرار داده‌ایم و در آن، ایده‌ها و روش‌های اساسی این کتاب را بررسی کرده‌ایم. دارن هاردی با نوشتن این کتاب توانست پیوندی میان نویسندگان کتاب‌های خودیاری در گذشته و نسل جدید ایجاد کند و راه تازه‌ای را مقابل کسانی باز کند که می‌خواهند به هدفی برسند. محبوبیت و کاربردی بودن اثر مرکب آن را به یک کتاب همه‌جانبه تبدیل کرد که از زمان انتشارش، هر سال اقشار تازه‌تری را به سمت خود کشاند و یکی از نتایج آن در کتاب‌های انگیزشیِ امروز، کتاب «عادت‌های اتمی» نوشته‌ی جیمز کلیر است. این کتاب راه ایده‌های دارن هاردی را در پی می‌گیرد و از خواننده می‌خواهد که با ذهنیتی منعطف سراغ آن برود؛ چرا که اولین قدم برای دیدن تأثیرات کتاب در زندگی عملی، کسب توانایی تغییر ذهنیت است.

روان‌شناسی در این کتاب نقش عمده‌ای را به دوش می‌کشد و گرچه آغاز آن با ابعاد ناشناخته و ترسناک ذهن انسان شکل گرفت، با گذشت زمان وجهه‌های تازه‌تری از خود را نیز در حوزه‌های مختلف نشان داد. عادت‌ها سرنوشت ما را می‌سازند و از افکار ما سرچشمه می‌گیرند؛ بنابراین کاری که جیمز کلیر انجام می‌دهد، پیشنهاد مجموعه‌ای از تکنیک‌هاست. جیمز کلیر یک روان‌شناس نیست و هرچند تحقیقات کاملی هم درباره‌ی رفتارهای ناخودآگاه انسان داشته، نمی‌توانیم نظراتش را از نظر تخصصی معتبر بدانیم. اما او هم مثل بسیاری از افراد دیگر که در طی این سه دهه از طریق سخنرانی‌های TED به شهرت رسیده‌اند، یک نویسنده‌ی تجربی‌ست و تلاش می‌کند تا ایده‌های پیش از خودش را، به نوبه‌ی خود با شیوه‌ی شخصی‌تر، بیان کند. در این مطلب ایده‌های اساسی جیمز کلیر را درباره‌ی انواع سبک زندگی، اهمیت برنامه‌ریزی و نظم، شناخت نقش زمان در بازه‌های کوتاه، شیوه‌های عملکرد ذهن و رسیدن به تصویری شفاف‌تر از «آن‌چه» و «آن‌که» می‌خواهیم باشیم، بازگو می‌کنیم؛ نقل قول‌هایی از کتاب که بیشترین هماهنگی را با ساختار کتاب دارند بررسی می‌کنیم؛ و چکیده‌ای از سیستم فکری پیشنهادی نویسنده را ذکر خواهیم کرد.

سه ایده‌ی اساسی

در اولین قدم باید بدانیم که عادت‌های اتمی چیستند و چگونه باید سراغشان برویم؛ که در سه بخش خلاصه می‌شوند:

  • عادت‌های اتمی در واقع رفتارهای کوچک و ساده‌ای هستند که ما از اهمیت آن‌‌ها بی‌خبریم و با کنار هم قرار گرفتن آن‌ها، در طول زمان به فرآیند اثر مرکب منجر می‌شوند.
  • مشکل در نبود یک سیستم رفتاری جامع برای عادت‌های ماست، و نه اراده‌ی ضعیف ما برای تغییر. با درک این مسئله می‌توانیم به سمت ایجاد یک چینش درست و راهبردی برای رسیدن به عادت‌های اتمی حرکت کنیم.
  • وقتی سال‌ها با عادت‌های درست زندگی کنیم، در طول زمان نتیجه‌ی ترکیب آن‌ها را در تمام جنبه‌های زندگی‌مان خواهیم دید.

پنج نکته‌ی طلایی

  • عادت‌ها در راه موفقیت فردی، سودهای مادی و معنوی کوچکی‌ست که باهم ترکیب می‌شوند و یک نتیجه‌ی بزرگ را حاصل می‌کنند.
  • اگر دنبال نتایج بهتر هستید، باید از هدف‌گذاری مداوم دست بردارید. اهمیت عادت‌های اتمی در شکل‌دهی به یک سیستم رفتاری و عمل کردن مطابق آن نفهته است.
  • به این‌که «چه چیزی» می‌خواهید باشید فکر نکنید؛ به این فکر کنید به «چه کسی» می‌خواهید تبدیل شوید. رمز موفقیت در ایجاد یک نظام رفتاری و شخصیتی‌ست.
  • محیط اطراف مثل یک دست نامرئی در هر ثانیه در حال ساخت و دگرگونی ریزترین جزئیات رفتاری شماست.
  • عادت‌های اتمی مجموعه‌ایست که از چهار قانون اصلی پیروی می‌کند.

در ادامه قوانین اصلی کتاب عادت‌های اتمی را که چارچوب سرمایه‌گذاری برای آینده است، بررسی می‌کنیم.

آشکارش کن!

اکثر ما در برخورد با عادت‌های قدیمی‌مان که در شخصیت‌مان ریشه دارد، از چند جهت با چالش روبه‌رو می‌شویم و وقتی یکی به دیگری وابسته است، نمی‌دانیم از کجا شروع کنیم. دو اشتباه اصلی ما در این است که در تشخیص عادت‌هایی که باید تغییر بدهیم ناموفق عمل می‌کنیم و روش درستی را هم برای تغییر آن‌ها در پی نمی‌گیریم. جیمز کلیر عقیده دارد که عادت‌های ما از سه فیلتر عبور می‌کنند و با تغییر رفتار، دگرگونی را در این سه لایه نیز شاهد هستیم: اولین مرحله تغییر در نتایج است، دومین لایه فرآیندها و چگونگی انجام آن‌ها را تغییر می‌دهد و سومین مرحله، تغییر هویتی و شخصیتی‌ست. در این سه مرحله به ترتیب با دستاوردها، اعمال و عقایدمان سر و کار داریم. تمرکز بر ریزترین جزئیات، لنز دوربین ما را از روی نقطه‌ی کوچکی که در دوردست‌هاست و به عنوان هدف‌مان می‌بینیم، برمی‌دارد و بر نزدیک‌ترین چیزها دقیق می‌شود. تلاش جیمز کلیر بر این است که از خرده‌عادت‌های ما، در طول زمان نتیجه‌ای بزرگ و سرنوشت‌ساز بگیرد.

عادت‌های اتمی

عادت‌های اتمی

ناشر : نوین
قیمت : ۱۶۶,۵۰۰۱۸۵,۰۰۰ تومان

جذابش کن!

برای تغییر عادت‌هایمان باید آن‌ها را بشناسیم و برای شناخت، باید به شیوه‌ی خودمان آن‌ها را ببینیم تا خوب و بدی‌هایش برایمان مشخص شود. سؤالی که باید از خودمان بپرسیم این‌ است: چطور می‌توانم آن را واضح، جذاب، آسان و رضایت‌بخش کنم؟ عادت اتمی رفتاری‌ست که بارها و بارها و بارها تکرار شده و به جزئی از رفتار ناخودآگاه ما بدل می‌شود. مراحل کشیده شدن ما به سمت عادت‌های منفی‌مان همیشه ثابت هستند و با تسلط بر این مراحل، می‌توانیم با دیدگاهی تازه سراغ آن‌ها برویم.

آسانش کن!

برای رسیدن به یک تصمیم قطعی نسبت به عادت‌هایی که باید برای همیشه کنترل آن‌ها را در دست بگیریم، باید با خودمان روراست باشیم. ما باید به پاسخ این سوال برسیم که «آیا این رفتار به فرآیند پیشرفت من کمک می‌کند؟ آیا این عادت می‌تواند مرا به شخصیت و هویت مطلوبم تبدیل کند؟» مهم نیست چقدر زمان ببرد و چند بار از پرسیدن این سوال، شکست‌خورده برگردیم. هر بار که با حقایق و خواسته‌هایمان مواجه می‌شویم ذهن ناخودآگاه ما با پیروی از انگیزه‌های غریزی، یک قدم با آن مفهوم آشنا می‌شود. وقتی یک سال مداوم هر شب به روزی که گذرانده‌ایم، در مجموع از ۱ تا ۱۰ امتیاز بدهیم، به نقطه‌ی شروع می‌رسیم و می‌بینیم که ناخودآگاه به سمت خواسته‌های واقعی‌مان قدم برداشته‌ایم و از عادت‌هایی که با حال بد همراهند، بسیار دورتر شده‌ایم.

رضایت‌بخشش کن!

بیشتر ما انگیزه داریم، اما شفافیت نه. باید بدانیم به چه چیزهایی نیاز داریم و چه چیزهایی صرفاً مصرفی هستند. طبق روند عادت‌هایمان، خریدن هم باعث خریدهای بیشتر می‌شود و درست مثل یک برنامه‌ی تغذیه، باید همیشه سنجیده عمل کنیم. یکی از راهکارهای تغییر عادت‌های به خصوص که وابستگی شدیدی به آن‌ها دارید، این است که همیشه آن‌ها را زیر نظر داشته باشید. با مشاهده‌ی رفتار ناخودآگاهمان ذره‌ذره به ماهیت واقعی آن رفتار پی می‌بریم و هر بار، یک پله به ریشه‌ی ذهنی و روانی آن نزدیک‌تر می‌شویم.

شگردهای پیشرفته

در این مرحله جیمز کلیر یک قدم بلندتر از تمام هم‌صنف‌هایش در بین نویسندگان خودیاری و موفقیت برمی‌دارد و سعی می‌کند برنامه‌ای مازاد بر هرآنچه که تابه‌حال در کتابش آمده نیز، به خوانندانی پیشنهاد کند که در حال حاضر در مسیر پیشرفت هستند و می‌خواهند به سطح تازه‌ای از انگیزه و هدف برسند. در این بخش نویسنده به مسائلی عمیق‌تر و دغدغه‌های جدی‌تر انسان‌ها می‌پردازد و مهم‌ترین این چالش‌ها برای کسی که در مسیر پیشرفت است، فکرهای منفی‌ایست که به سرش هجوم می‌آورند. وقتی یک فرد به موفقیت می‌رسد، مدتی را از پیشرفت خود لذت می‌برد و حال خوب آن را جذب می‌کند. اما این انرژی فوق‌العاده همیشگی نیست و طولی نمی‌کشد که شک و تردید و خواسته‌های بیشتر خودنمایی می‌کنند.

بنابراین فرد به اطرافش نگاه می‌کند تا ببیند حالا که یک شخص موفق به حساب می‌آید، آیا کسی هست که باز هم بخواهد جای او باشد؟ مثلاً او بیست سال تلاش کرده و تمام زندگی‌اش را وسط گذاشته تا به هدفی که می‌خواسته برسد. پس وقتی می‌بیند یک نفر همین رشد را در ده سال داشته و هنوز جوانی و روحیه و سلامتی و انرژی بیشتری از او دارد، فرد به این نتیجه می‌‌رسد که ده سال آینده هم همینطور خواهد بود؛ فرد با استعداد در مدت کمی پیشرفت خواهد کرد و او باید چندبرابر این زمان را صرف سختی‌های دیگرش بکند. جیمز کلیر از خواننده می‌خواهد که این تفکر را به طور کلی کنار بگذارد، چرا که هر فردی در یک حوزه استعداد دارد و بالاخره کاری هست که هرکدام از ما به بهترین نحو ممکن انجامش بدهیم. استعداد را همانطور که می‌توانیم در کُدهای ژنتیکی انسان جستجو کنیم، می‌توانیم نتیجه‌ی سال‌های سال تکرار و تمرین با اشتیاق بدانیم. استعدادهای انسان معمولاً در قالب تفریح شکل می‌گیرند و دلیل خاصی برای این‌همه تلاش و پشتکار وجود ندارد. فقط می‌دانیم که این کار لذت‌بخش است، پس در آن حرفه‌ای می‌شویم؛ و از سمت دیگر چون در انجام کاری حرفه‌ای هستیم، از آن لذت بیشتری هم می‌بریم.

دسته بندی شده در: