ژانر ادبیات معاصر
مفهوم معاصر از جنجالیترین مباحث ادبی است که گاهی به حیطه فلسفه نیز قدم میگذارد. این مفهوم به ویژه در عرصه ادبیات مبهم است. منظور این است که برای تشریح معاصر بودن اثر با پرسشهایی اساسی مواجه میشویم که محدوده زمانی معاصر را به چالش میکشند.
با نگاهی سادهتر به موضوع، میتوان گفت که معاصر به معنای همزمانی، مدرن بودن و امروزی بودن است. نوشتن به سبک امروزی و درباره دغدغههای امروزی از مولفههای مهم ادبیات معاصر به شمار میروند. با این حال، با توجه به انتزاعی بودن مفهوم زمان، باز هم با این مشکل مواجه میشویم که آیا برای مثال، محمد علی جمالزاده که در سال ۱۳۰۰ در زمره نویسندگان تأثیرگذار معاصر به حساب میآمده، امروز نیز با ما هم عصر است؟ پس آیا میتوان او را نویسندهای معاصر نامید؟
مفهوم ادبیات و ژانر معاصر
برخی صاحبان نظران، ادبیات معاصر را به عنوان ادبیات زنده و موثر تعریف میکنند. از نظر این گروه، شماری از آثار کلاسیک همچنان تأثیرگذار بوده و با مخاطب ارتباط برقرار کرده و میتوانند در زمره ادبیات معاصر شناخته شوند. به تعبیر آنها ادبیات معاصر همان ادبیات مدرن نبوده و تنها ملاک معاصر بودن اثر این است که از نظر ارزش محتوا، زیبایی شناسی و گفتمان با سبک کنونی جامعه مرتبط و همسو باشد. در غیر این صورت، عمر اثر ادبی کوتاه خواهد بود.
ژانر ادبیات معاصر جهان
در حوزه ادبیات جهان، دوران پس از قرون وسطی را معاصر و ادبیات آن را نیز ادبیات معاصر مینامند. این دوره مصادف با زمانی است که سنت و تجدد از یکدیگر فاصله گرفته و مفهوم متفاوت آنها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. با این حال، با نگاهی عمیقتر به این موضوع شاید بهتر باشد که ادبیات متعلق به دوران پس از جنگ جهانی دوم و نیمه دوم قرن بیستم به بعد را با عنوان ادبیات معاصر معرفی کنیم. البته، شماری از صاحبنظران، مسئله را با نگاهی به مراتب سختگیرانهتر بررسی کرده و ادبیات متعلق به سال ۲۰۰۷ به بعد را معاصر قلمداد میکنند.
عوامل موثر در شکلگیری ادبیات معاصر ایران
تغییر و تحولات پرشتاب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دوران پس از انقلاب مشروطه موجب شد که عناصری جدید به قلمرو اندیشه ایرانیان راه پیدا کنند. از طرف دیگر، آشنا شدن با مکاتب گوناگون ادبی اروپا نیز به طرز چشمگیری در شکلگیری ادبیات معاصر ایران تأثیرگذار بوده است.
دورههای مختلف ادبیات معاصر ایران
برای بیان ویژگیها و ارائه تعریفی دقیق از ادبیات معاصر ایران، بهترین روش آن است که زمان معاصر را براساس رویدادهای اجتماعی تأثیرگذار و تغییر و تحول سبکی و ادبی به دورههای مشخصی تقسیم بندی کنیم.
دوران مشروطیت (۱۳۰۰ – ۱۲۷۴ خورشیدی)
تفکرات و ضروریات تازه این دوران به پیدایش سبکی جدید انجامید که موضوعات تازه را مورد بررسی قرار میداد. از مهمترین مضامین مطرح شده و سبکهای موجود در دوران مشروطیت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رمان تاریخی
رمانهای تاریخی ایرانی در دوره مشروطه به وجود آمدند. آرمانگرایی، آرزومندی و انتظار برای ظهور یک منجی ملی از مهمترین عناصر تفکر در دوره مشروطه بود. روشنفکران این دوران به تقلید از متفکران و نویسندگان اروپایی تلاش کردند تا نقد خود بر اوضاع کشور را در قالب رمان مطرح کنند. از این جمله میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
- شمس و طغرا
- عشق و سلطنت (فتوحات کوروش کبیر)
- داستان باستان (سرگذشت کوروش کبیر)
- دام گستران (انتقام خواهان مزدک)
رمان اجتماعی
در این دوران افرادی نظیر «طالبوف تبریزی» و «زینالعابدین مراغهای» با نگارش داستانهایی نه چندان چشمگیر با مضامین تجددخواهی، نام خود را به عنوان طلایهداران داستاننویسی معاصر ثبت کردند.
عصر رضا شاه (۱۳۲۰ – ۱۳۰۰ خورشیدی)
آشنایی با فرهنگها و تمدنهای مترقی و توسعه شهرنشینی به شیوه مدرن و پیدایش اقشار اجتماعی جدید از مهمترین عواملی هستند که نوع تازهای از تفکر نوین را در این دوران پایه ریزی کردند.
رمانهای تاریخی
رمانهای تاریخی این دوران با روح ملیگرایی عجین بودند. از رمانهای تاریخی عصر رضا شاه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مظالم ترکان خاتون
- لازیکا
- شهربانو
- پهلوان زند
- آشیانه عقاب
رمان اجتماعی
تحولات ایجاد شده در مناسبات مرسوم اجتماعی دوران پس از مشروطه و رشد و توسعه نگرش مدنی و شکلگیری طبقه متوسط روشنفکر آن زمان به ظهور رمان اجتماعی انجامید. از نویسندگان برجسته این دوارن میتوان صادق هدایت را نام برد. برخی آثار او عبارتند از:
- بوف کور
- سگ ولگرد
چند نمونه از آثار ترجمه شده توسط صادق هدایت در همین دوران به قرار زیر هستند:
- مسخ، اثر فرانتس کافکا
- دیوار، اثر ژان پل سارتر
- گروه محکومین، اثر فرانتس کافکا
داستان کوتاه
پس از مدتی، رمانهای اجتماعی جای خود را به داستانهای کوتاه دادند. از بارزترین نمونههای ابتدایی داستان کوتاه در ادبیات معاصر ایران میتوان به مجموعه داستانهای «یکی بود؛ یکی نبود.» جمالزاده اشاره کرد.
دوران برکناری رضا شاه تا کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۳۲ – ۱۳۲۰ خورشیدی)
در این دوره، ادبیات معاصر در قالب مجلات عامه پسند و رواج پاورقیها ظهور کرد. پیدایش گونهای خاص از ادبیات سورئالیستی و مرامی را نیز میتوان به همین دوره نسبت داد. برخی، این دوران را به عنوان عصر گسترش داستانهای کوتاه و ادبیات آرمانگرایانه و تبلیغی میشناسند. ادبیات زندان هم شکل تازهای از ادبیات معاصر ایران بود که در انتهای همین دوران رواج یافت. از آثار به جا مانده از این عصر میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
- سنگ صبور، اثر صادق چوبک
- دید و بازدید، اثر جلال آل احمد
- چشمهایش، اثر بزرگ علوی
سالهای پس از کودتا (۱۳۴۰ – ۱۳۳۲ خورشیدی)
در این دوره، سرکوب مخالفان و معترضان به ظهور جریان تازهای از ادبیات معاصر منجر شد. فضای بسته سیاسی، نویسندگان آرمانگرای دیروز را دچار سرخوردگی کرد و در نتیجه، ادبیات تمثیلی، عرفانی، اسطورهای، اروتیک و پوچگرایانه پا به عرصه وجود گذاشتند. چند نمونه از آثار این دوران عبارتند از:
- رابعه، اثر حسینقلی مستعان
- آتشهای نهفته، اثر سعید نفیسی
دوران شکوفایی (۱۳۵۷ – ۱۳۴۰ خورشیدی)
رشد نظام سرمایهداری و گسترش طبقه متوسط روشنفکر به ادبیات معاصر ایران نیز جان تازهای بخشید. نویسندگان به نامی نظیر، سیمین دانشور، هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی و نادر ابراهیمی حاصل همین دوره هستند. برخی آثار این دوره عبارتند از:
- سووشون، اثر سیمین دانشور
- بار دیگر شهری که دوست دارم، اثر نادر ابراهیمی
- جای خالی سلوچ، اثر محمود دولت آبادی
عصر انقلاب (۱۳۵۷ خورشیدی تا کنون)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ هشت ساله، ادبیات معاصر ایران نیز دستخوش تغییر و تحول شد. ادبیات جنگ نیز محصول همین دوران است. برخی آثار دوران انقلاب عبارتند از:
- بازنویسی ذهن، اثر محسن مخملباف
- اهل غرق، اثر منیرو روانیپور
- سمفونی مردگان، اثر عباس معروفی
- زمین سوخته، اثر احمد محمود
سخن آخر
در نهایت، فارغ از نظرات و توصیفات اساتید و اهل فن، خواننده اثری را به عنوان ادبیات معاصر خواهد پذیرفت که از نظر تفکر و گویش با او ارتباط برقرار کرده و بیانگر دغدغهها و دلمشغولیهای کنونی او باشد.