معرفی و بررسی کتاب پنجرههای تشنه
انتشارات سوره مهر منتشر کرد:
رسیدیم به روستای نهرمیان. مردم یا حسین گویان میدویدند سمت ضریح، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند. چند دقیقه ایستادیم و موقعی که تریلی داشت حرکت میکرد، به مردم میگفتیم لبه حفاظ را ول کنند که یک وقت زمین نخورند. پسر جوانی سماجت میکرد. گفتم: پسر جان ول کن الان زمین میخوری. پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند به من گفت: ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا. بعد تریلی را ول کرد. داشتیم دور میشدیم که داد زد: فرشاد…
یادت نره. همان جا نشست به گریه و کف دستش را کوبید زمین. دور میشدیم و فرشاد نشسته بود کنار جاده. من هم نشستم پشت تریلی به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم جایم را با فرشاد، عوض کنم.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | پنجرههای تشنه: روزنوشتهای انتقال ضریح امام حسین(ع) از قم به کربلا |
---|---|
تعداد صفحه | ۳۸۰ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۱۷۵۲۱۹۳ |
نقد و بررسی کاربران (۰)
اولین نفری باشید که نقد و بررسی میکند