معرفی و بررسی کتاب بالاتر از بهشت
چهرهٔ محمد در هم بود چند بار لرزش پرههای بینی او را دید بعد از لحظاتی صدای خش دارش درآمد:
_همیشه به پدرم تکیه داشتم وقتی دستش رو روی شونههای من میذاشت حس میکردم یه کوه پشتمه. میدونم بخاطر من از تمام خوشی هاش گذشته. اون بخاطر من فداکاری کرده که شاید کمتر کسی این کارو کنه. بخاطر آسایش ما آرامش خودش رو حروم کرده و از صبح تا دیروقت مشغول کار و تلاش بود، اما ازدواجش بدجوری دل منو شکونده نمیتونم خودم رو قانع کنم که به دیدنش برم، هرچند که دلتنگش باشم.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | بالاتر از بهشت |
---|---|
تعداد صفحه | ۵۸۴ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۹۹۱۹۵۶۹ |
نقد و بررسی کاربران (۰)
اولین نفری باشید که نقد و بررسی میکند