معرفی و بررسی کتاب جمشید شاه
سرش را بیخ گوش بیوراسپ آورد و نقشهاش را به او گفت. شاهزادهٔ بابل، اول کمی ترسید ولی جرئت نداشت جلوی رفیقش ضعف نشان دهد.
پس نقشه را قبول کرد و قرار کار را برای همان شب گذاشتند. مرداس شاه، هر شب پس از تمام شدن کارهایش از باغ قصر میگذشت و به عبادتگاه میرفت تا کمی با خداوند راز و نیاز کند.
آن شب هم، بیخبر از همه جا از میان باغ خلوت عبور کرد؛ از همان راه هر روز که تا عبادتگاه با فرشی سرخ و دراز پوشانده شده بود…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | جمشید شاه |
---|---|
مجموعه | شاهنامگ |
تعداد صفحه | ۲۴ |
قطع | رحلی |
نوع جلد | شومیز |
شابک | ۹۷۸۹۶۵۱۲۴۵۱۸۳ |
نقد و بررسی کاربران (۰)
اولین نفری باشید که نقد و بررسی میکند