
انتشارات تیرگان منتشر کرد:
سالها پیش در کشور ایران پهلوانی به نام «سام» زندگی میکرد که جد اندر جذش همه دلاور و نامدار بودند. زمانی که منوچهر از نسل فریدون به پادشاهی رسید. سام به نزد شاه رفت تا همانگونه که اجدادش از گرشاسب تا نریمان عمل کرده بودند، او نیز ارادت و خدمتگزاری خود را به شاه و آمادگیش را برای دفاع از مرز و بوم و جان نثاری در راه وطن اعلام کند.
شاه پهلوانان را خیلی دوست داشت، و برایشان احترام فوق العادهای قائل بود و سام به دلیل دلاوری بیش از اندازه و سابقهٔ خوب نیاکانش جایگاه ویژهای نزد شاه داشت.
مدتی بود فکر سام مشغول بود. دوست داشت بعد از مرگش یادگاری از خود به جا بگذارد و برای تحقق این فکر باید ازدواج میکرد. لازم بود برای داشتن فرزندی سالم و قدرتمند در انتخاب همسر دقت کند. این انگیزه باعث شد تا در میان زنانی که در شبستانش بود زیباترین، شجاعترین و نیرومندترین آنها را به عقد خود در آورد. ازدواج انجام گرفت و سام در آرزوی داشتن فرزند لحظه شماری میکرد.
محصولات مشابه
مشخصات محصول
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
پرسش و پاسخ (0)