معرفی و بررسی کتاب خاطرات یک ولگرد
انتشارات نودا منتشر کرد:
کنار چهار راه کوچکی ایستاد. مسیری در حواشی شهر که هنوز همچون دیگر خیابانها پر از رفت و آمد ماشینها نشده بود. پای چپ را بر زمین گذاشت و دستها را بر فرمان دوچرخه محکم مشت کرد. در نبش مخالف، به مغازهٔ کوچکی چشم دوخته بود، که تمام ویترینش پر از مجسمههای چوبی، در اندازهها و شکلهای مختلف بود. مغازهای که تا حدود بیست سال پیش به پدرش تعلق داشت. جایی که کار را در کودکی از آنجا شروع کرد، اما بر خلاف اصرار پدرش، کار مجسمه سازی را، که در نظر خودش هیچ از آن نمیفهمید و برایش بیمعنی بود، ادامه نداد. مجسمههایی که تنها حاضران بر بالین پدرش، و شاهدان جان دادنش بودند. وقتی که از فشار افکار مختلف حول جور کردن دخل و خرج مغازه و زندگی، که تک تک موهایش را پیش از چهل سالگی سفید کرده بود، در هنگام شکل دادن به بالهای عقابی که ماهها در خلوت، برای خود میساخت، سر بر پای مجسمهٔ نیمه کارهای خود گذاشت، و تمام کرد. هرچند صاحب جدید مغازه به فروشندگی مجسمههای چینی روی آورد، اما به جهت حضور خاطره بازان پیر و فرتوت این منطقه، همچنان بافت بیرونی و نمای مغازه را دست نخورده گذاشته، و مجسمههای چوبی پدرش، و در راس آنها، همان عقاب نیمه کاره را، پشت ویترین نگه داشته بود.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | خاطرات یک ولگرد |
---|---|
تعداد صفحه | ۷۹ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۸۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۲۲۶۴۵۹۷۷۸ |