مدت هاست که تحلیل گران به عوامل اجتماعی که پزشکی درمانی را تشویق یا ترغیب می‌کنند، اشاره می‌کنند مانند کاهش دین؛ ایمان پایدار به علم، عقلانیت و پیشرفت؛ اعتبار و قدرت. تمایل آمریکا به راه حلهای فردی و فن آوری برای حل مشکلات، و یک روند بشردوستانه عمومی در جوامع غربی، این عوامل بیش از آنکه توضیحی باشد، زمینه‌ای را برای پزشکی شدن ایجاد می‌کند. اکثر مطالعات جامعه شناختی اولیه در بررسی افزایش پزشکی سازی، ساختاری گرایانه اجتماعی داشتند. تمرکز بر ایجاد (یا ساخت) دستههای پزشکی جدید با گسترش بعدی صلاحیت پزشکی بود. مفاهیمی مانند کارآفرینان اخلاقی، تسلط شغلی و ادعاهای اساسی در بحث تحلیلی نقش اساسی داشتند. مطالعات پزشکی در مورد بیش فعالی، کودک آزاری، یائسگی، اختلال استرس پس از حادثه و اعتیاد به الکل، از جمله موارد دیگر، درک ما از دامنه پزشکی و فرآیندهای اجتماعی همراه آن را گسترش داد.