تاریخچه‌ای کوتاه

اصطلاح «magic realism» که به «رئالیسم جادویی» ترجمه می‌شود، اولین بار در سال ۱۹۲۵ توسط منتقد هنر آلمانی، فرانتس رو، در کتاب «پس از اکسپرسیونیسم: رئالیسم جادویی» به کار برده شد. او این اصطلاح را برای توصیف عینیتی جدید به کار برد. سبکی از نقاشی که آن زمان در آلمان رواج داشت و جایگزینی برای اکسپرسیونیسم دوره‌ی رمانتیک بود.

فرانتس رو اعتقاد داشت که اگر با دقت نگاه کنید، می‌توانید اجسام و اشیاء جادویی، فانتزی و ماورایی را ببینید. او برای تاکید این موضوع از «رئالیسم جادویی» استفاده کرد.

کتاب فرانتس رو در سال ۱۹۲۷ به زبان اسپانیایی ترجمه و سبک رئالیسم جادویی به اسپانیایی زبان‌ها نیز معرفی شد. پس از آن، این سبک طرفداران بسیار زیادی در آمریکای جنوبی پیدا کرد. از دیگر وقایعی که این سبک را محبوب‌تر و شناخته‌شده‌تر کرد، فعالیت‌های نویسنده‌ی کوبایی-فرانسوی، آلخو کارپنتیر است. او در طول اقامت خود در پاریس، تحت تاثیر این مکتب ادبی قرار گرفت. و در کتابی دیگر، عقاید فرانتس رو در رابطه با «رئالیسم جادویی» را توسعه داد. او این کتاب را «رئالیسم شگفت‌انگیز» نامید.

در سال ۱۹۵۵، آنجل فلورس که یک منتقد ادبی انگلیسی بود، اصطلاح «رئالیسم جادویی» را در یک مقاله‌ی ادبی به زبان انگلیسی معرفی کرد. او «خورخه لوئیس بورخس» نویسنده‌ی آرژانتینی مجموعه داستان‌های «تاریخ جهانی شرارت»، را اولین رئالیست جادویی اعلام کرد.

با اینکه نویسندگان آمریکای لاتین پایه‌گذاران سبک رئالیسم جادویی هستند، ولی قبل از آن نیز نویسندگانی وجود داشتند که بدون اینکه با این سبک آشنایی چندانی داشته باشند یا حتی قبل از اینکه  رئالیسم جادویی یک ژانر ادبی شناخته شود، داستان‌هایی به این سبک می‌نوشتند. به عنوان مثال، «دگردیسی» فرانتس کافکا، اثری است که بعد‌ها توسط منتقدان، یک رئالِ جادویی شناخته شد. اما این رمان در سال ۱۹۱۵ منتشر شد. یعنی یک دهه قبل از اینکه فرانتس رو در مورد رئالیسم جادویی بنویسد. و این ژانر در ادبیات آمریکای لاتین معرفی و شناخته شود.

ویژگی‌های سبک رئالیسم جادویی

با اینکه آثاری که به این سبک نوشته شده‌اند، هر کدام تفاوت‌های خاصی دارند، ولی تمام آن‌ها یک سری ویژگی یکسان دارند. که دانستن آن‌ها، می‌تواند به شما در شناخت و تشخیص این آثار کمک کند.

  • دنیای واقعی: تمام آثاری که در سبک رئالیسم جادویی نوشته‌ شده‌اند، در مکانی واقعی اتفاق میفتند. مکانی که در این دنیا وجود خارجی دارد و برای خواننده آشنا است.
  • عناصر جادویی: از اشیاء سخنگو گرفته تا تله پاتی با شخصیت‌های مرده، همگی می‌توانند عناصر خیالی داستان‌های رئالیسم جادویی را تشکیل دهند. اگرچه در داستانی که با این سبک نوشته شود، این عناصر قطعا به شکلی نرمال و طبیعی توصیف می‌گردند. تا جایی که به حضور تمام آن‌ها عادت کرده و آن‌ها را بخشی از واقعیت ماجرا تلقی کنید.
  • اطلاعات محدود: نویسندگان رئالیسم جادویی عمدا بدون اینکه هیچ دلیل منطقی داشته باشند یا چیزی راجع به عنصر خیالی داستان توضیح دهند، آزادانه از سحر و جادو در داستان استفاده می‌کنند. تا بتوانند آن‌ها را تا جایی که ممکن است، عادی و بخشی از زندگی روزمره جلوه دهند.
  • نقد: نویسندگان اغلب از رئالیسم جادویی برای ارائه‌ی انتقادی ضمنی از جامعه، به ویژه انتقاد از وضعیت سیاسی و حکومت استفاده می‌کنند. این سبک در مناطقی از جهان مانند آمریکای لاتین که از نظر اقتصادی تحت فشار و سواستفاده‌ی کشورهای غربی قرار گرفته است، محبوبیت بیشتری پیدا کرد. نویسندگان رئالیست جادویی، از این ژانر ادبی برای ابراز انزجار و انتقاد از امپریالیسم آمریکا استفاده کردند.
  • ساختار منحصر به فرد طرح داستان: رئالیسم جادویی مثل سایر ژانرهای ادبی، آغاز، میانه و پایان واضحی ندارد. و از یک آرک معمولی پیروی نمی‌کند. این امر باعث می‌شود که هنگام خواندن داستان، مخاطب تجربه‌ی جدیدی به دست بیاورد. و محتوا برایش جذابیت بیشتری داشته باشد. چون نمی‌داند که داستان در چه زمانی اوج می‌گیرد یا یا چه زمانی درگیری رخ می‌دهد.

نویسندگان مشهور در سبک رئالیسم جادویی

در این میان، نویسندگانی هستند که نسبت به سایر نویسندگان، در نوشتن آثاری به این سبک مهارت دارند. و در حقیقت، سبک رئالیسم جادویی به کمک نوشته‌های آن‌ها شناخته و درک می‌شود. از آن‌ها می‌توان به گابریل گارسیا مارکز، ایزابل آلنده، سلمان رشدی، تونی موریسون، لورا اسکیبل، خورخه لوئیس بورخس و آنجلا کارتر اشاره کرد.

آثار معروف در ادبیات جهان

فرقی نمی‌کند که قصد آشنایی با این ژانر ادبی را داشته باشید یا قصد دارید رمان و داستان کوتاه مخصوص خودتان را به این سبک بنویسید. به هر حال باید آثاری در این زمینه خوانده شود. چه بسا بهتر است آثاری خوانده شود که این سبک را بهتر از سایر آثار معرفی می‌کند. و مرز بین خیال و واقعیت را تار می‌کند. ما در ادامه چند نمونه از این داستان‌ها را معرفی خواهیم کرد. اگرچه برای درک تمام عناصر و مفاهیم،‌ باید نمادها و تلمیح‌های ادبی را بشناسید و راجع به آن‌ها اطلاعات زیادی داشته باشید.

  • صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز (۱۹۶۷). این یک داستان چند نسلی در مورد شخصی است که رویای شهر آینه‌ها به نام ماکوندو را در سر می‌پروراند. و سپس آن را مطابق تفاسیر و ذهنیت خود ایجاد می‌کند. این کتاب توسط بهمن فرزانه ترجمه شد. و ایرانی‌ها را برای اولین بار با سبک رئالیسم جادویی آشنا کرد. لازم به اشاره است که در مطلبی با عنوان «صدسال تنهایی؛ رمان‌ترین رمان» به معرفی جامعی از آن پرداخته‌ایم
  • خانه‌ی ارواح اثر ایزابل آلنده (۱۹۸۲). داستانی چند نسلی درباره‌ی زنی است که قدرت‌های ماورایی دارد. و می‌تواند با دنیای مردگان و ارواح ارتباط برقرار کند.
  • رمان دلبند اثر تونی موریسون (۱۹۸۷). این رمان  راجع به زنی سیاه پوست است که در خانه‌ای جن زده زندگی می‌کند و گذشته‌ی دردناکی را به عنوان یک برده تجربه کرده است.
  • مثل آب برای شکلات اثر لورا اسکیبل (۱۹۸۹). این رمان در مورد زنی است که آشپزی او با احساساتش ادغام و ترکیب می‌شود و باعث ایجاد عواقب ناخواسته برای افرادی می‌شود که از آن غذا می‌خورند.
  • سرگذشت پرنده‌ی کوکی اثر هاروکی موراکامی (۱۹۹۴). این رمان در مورد مردی است که در دنیایی که زیر خیابان‌های توکیو قرار دارد. و دنبال گربه‌ی و همسر گمشده‌اش می‌گردد.
  • پیرمردی فرتوت با بال‌های‌های عظیم اثر گابریل گارسیا مارکز (۱۹۵۵). این داستان کوتاه راجع به پیرمردی با بال‌های عظیم (و خیلی کثیف و بد بو) است. که به مثابه یک پارودی بزرگ از فرشتگان زیبا رو است؛ در ساحلی پیدا می‌شود و خانواده‌ای را از فقر نجات می‌دهد.

رئالیسم جادویی در ایران

اگرچه مرجع و مبدا رئالیسم جادویی را از آمریکای لاتین می‌شناسند، ولی در ایران نیز نویسندگان زیادی وجود داشتند که داستان‌هایی واقعی با عناصر خیالی می‌نوشتند. ولی به خاطر عدم آگاهی کافی از این ژانر ادبی، هیچ کدام در این زمینه ادعایی نداشتند. به همین دلیل، آغاز آشنایی با رئالیسم جادویی را با ورود کتاب‌های ترجمه‌ شده نظیر «صد سال تنهایی» به ایران می‌شناسند. از آثار رئالیسم جادویی در ادبیات فارسی می‌توان به «اهل غرق» نوشته‌ی «منیرو روانی پور»، «عزادارن بیل» نوشته‌ی «غلامحسین ساعدی»، «روزگار سپری شده‌ی مردم سالخورده» نوشته‌ی «محمود دولت آبادی»، «روزگار برزخی» نوشته‌ی «رضا براهنی» و «داستان‌های شهرنوش پارسی پور» اشاره کرد.

توجه:

قسمتی از متن به صورت آزاد از سایت masterclass.com اقتباس شده است.

 

دسته بندی شده در: