بهمن فرزانه
بهمن فرزانه، اعجوبهای در ادبیات فارسی بود که در عرصهٔ نویسندگی و ترجمه فعالیت پررنگی داشت. او که در سال ۱۳۱۷ چشم به جهان گشود، آثار نویسندگان بزرگی را با ترجمهٔ روان و زیبای خود، وارد ایران کرده است. شایان ذکر است که فرزانه به خاطر تسلط بالایی که به زبانهای مختلف داشت، ایرانیها را نه تنها با آثار بزرگ ادبیات انگلیس، بلکه با آثار فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی نیز آشنا کرده است. جالب است بدانید که بهمن فرزانه ابتدا رشتهٔ معماری را برای تحصیل انتخاب کرده بود اما به خاطر علاقهٔ وافری که از کودکی به ادبیات داشت، این رشته را نیمه کاره رها کرد و سپس در دانشکدهٔ مترجمی سازمان ملل ثبت نام کرد تا بتواند آثار بزرگی که در حال حاضر در دسترس است را به زبان فارسی ترجمه کند. او در سال ۱۳۹۲ و بعد از به ثبت رساندن هشتاد اثر مختلف، در تهران درگذشت.
سبک ترجمهٔ بهمن فرزانه
گفته میشود که فرزانه، سالهای زیادی از زندگی خود را در ایتالیا سپری کرد و به همین دلیل نیز کمی در صحبت کردن به زبان فارسی مشکل داشت. ولی این به هیچ وجه روی ترجمهٔ روان و زیبای او تاثیری نگذاشت. در حقیقت کسی نیست که ترجمههای روان فرزانه را دوست نداشته باشد. فرزانه هنگام ترجمه دقت بسیار زیادی به خرج میداد و با دانشی که در زبانهای مختلف داشت، هر عبارت و اصطلاح را به خوبی بومیسازی میکرد. با این وجود، او طرفدار ترجمهٔ رسمی بود و به ندرت در آثار او میتوانیم جملات «محاورهای» ببینیم. جالب است بدانید که او به کار با ماشین تایپ هیچ علاقهای نداشت و برای ترجمه، از کامپیوتر استفاده نمیکرد. تمام آثاری که توسط او ترجمه شده است، ابتدا با قلم و به شیوهٔ سنتی، ثبت شدهاند. انگار که هیچوقت نمیخواست از بوی کاغذ و جوهر خودکار فاصله بگیرد.
آثار معروف
همانطور که قبلا نیز به آن اشاره شد، بهمن فرزانه کسی بود که ایرانیان را با شاهکارهای ادبی دنیا آشنا کرد. او کار خود را با ترجمهٔ آثار «تنسی ویلیامز» شروع کرد. سپس به ترجمهٔ آثار «گابریل گارسیا مارکز»، «فیلیس هستینگز» و «آلبا دسس پدس» پرداخت. از آثار معروف و به یادماندنی ترجمه شده توسط فرزانه میتوان به «صد سال تنهایی»، «تابستان و دود» و «گربهای روی شیروانی داغ» اشاره کرد. از دیگر آثار او نیز میتوان به بر لبهٔ پرتگاه، کبوترها و بازها، عروسک فرنگی، حریق در باغ زیتون، به نوبت، عذاب وجدان، خاکستر، خانوادهای محترم، راز مرد گوشهگیر، چشمهای سیمونه، وسوسه، تازه عروس، یک دسته گل بنفشه و دهها اثر بزرگ دیگر اشاره کرد. او علاوه بر ترجمه به نویسندگی نیز روی آورد و با وسواس ذاتی خودش، قلم خارقالعادهاش را به چرخش درآورد. نتیجهٔ زحمات او، مجموعه داستان «سوزنهای گمشده»، فیلمنامهٔ «در نیمه بسته» و دو رمان «چرکنویس» و «سرباز دل» است.
آشنایی با رئالیسم جادویی به لطف بهمن فرزانه
بهمن فرزانه با ترجمهٔ کتاب «صد سال تنهایی»، نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز به شهرت رسید. این کتاب، اولین کتابی بود که با سبک «رئالیسم جادویی» وارد کتابفروشیهای ایران میشد و ادبیات ایران را با این سبک ادبی آشنا میساخت. سبکی که در آن، واقعیت و جادو باهم ترکیب میشود، تا جایی که هر اتفاق جادویی کاملا طبیعی جلوه میکند و شما را با داستان پیش میبرد. زبان بومی این کتاب، اسپانیایی است، ولی فرزانه آن را از زبان ایتالیایی به فارسی ترجمه کرده و هنگام ترجمهٔ مجدد آن، با مترجم ایتالیایی ارتباط داشته است. این کتاب با وجود نثر پیچیده و عجیب و غریبی که دارد، به زیبایی ترجمه شده و ایرانیها را با قلم گرانبهای فرزانه آشنا میکند. تاجایی که هیچ مترجمی بعد از او نتوانسته به خوبی از پس این کتاب بربیاید.