نقد روانشناسی یکی از پرکاربردترین و بهترین نظریه‌های نقّادانه است که نه‌تنها در نقد وضعیت روحی-روانی شخصیت‌های کتاب‌های مختلف، بلکه در نقد شرایط روحی خود و اطرافیان نیز مفید خواهد بود. اگر نمی‌دانید که چرا دوستتان بی‌خودی سرتان فریاد کشید، یا چرا یکی از همکلاسی‌های شما دائما در حال پز دادن است، یا چرا در محیط کار منزوی و رنجیده‌خاطر هستید، می‌توانید با آشنایی بیشتر با نقد روانشناسی، وضعیت را تشخیص دهید. شاید با خودتان تصور کنید که تا روانشناس هست، چه نیازی به آشنایی با نقد روانشناسی در عرصه‌ی ادبیات است؟ اما اگر شما با نقد روانشناسی به خوبی آشنا شوید، می‌توانید کتاب‌هایی را بخوانید که شخصیت‌هایشان درست وضعیتی مشابه شما دارند و آن وضعیت را به‌درستی تحلیل کنید. این تحلیل به ‌خودی‌خود می‌تواند به شما کمک چشم‌گیری کند. آشنایی با این نقد اصلا کار سختی نیست و مفاهیم روانکاوی مانند رقابت خواهر و برادر، عقده‌های حقارت و مکانیزم‌های دفاعی، آنقدر رایج هستند که احساس می‌کنیم با همگی از قبل آشنایی داشتیم. گرچه آشنایی با این نقد کمی دل و جرات می‌خواهد؛ چون با خواندن این نظریه‌ها، شما به خصوصی‌ترین نقاط ذهن خود دسترسی پیدا می‌کنید و این ممکن است کمی دردناک باشد. در ادامه به شما مباحثی را که طی یک نقد روانشناسانه از آثار ادبی مطرح و بررسی می‌شود، معرفی خواهیم کرد.

بررسی ناخودآگاه ذهن انسان

وقتی از دریچه‌ی روانکاوی به شخصیت‌های یک کتاب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هر انسان دارای سابقه‌ی روانشناختی خاصی است که از تجربیات کودکی و در خانواده شروع می‌شود. این تجربیات، هرکدام الگوهای رفتاری خاصی را در بزرگسالان منجر می‌شود که نتیجه‌ی مستقیم آن‌ها، خاطرات کودکی است و در ناخودآگاه ذهن انسان نقش بسته‌است. از آن‌جا که هدف روانکاوی کمک به ما در تشخیص مشکلات روانشناختی است، که اغلب اختلالات روحی-روانی نامیده می‌شوند، می‌تواند به ما در درک وضعیت و رفتار یک کاراکتر کمک کند. این اختلالات روحی-روانی طی بررسی مکانیزم‌های دفاعی تشخیص داده می‌شوند.

بررسی مکانیزم‌های دفاعی

کتاب تایسون مکانیزم‌های دفاعی را به صورت مختصر به شما توضیح می‌دهد و ما نیز آن را خلاصه‌تر کرده و در اختیارتان قرار می‌دهیم. در حقیقت، روانشناسی می‌گوید که خواسته‌های ناخودآگاه ما برا این مبنا است که رفتارهای مخرب خود را به رسمیت نشناسیم یا تغییر ندهیم. زیرا ما هویت خود را پیرامون آن‌ها شکل داده‌ایم و چون از بررسی دقیق آن‌ها می‌ترسیم، پس با یک‌سری مکانیزم دفاعی به آن پاسخ می‌دهیم. دفاع فرایندی است که ما برای جلوگیری از دانستن آنچه نمی‌دانیم، یا نمی‌توانیم از عهده‌ی شناخت آن برآییم، رخ می‌دهد. دفاع شامل موارد زیر می‌شود:

  • ادراک انتخابی: شنیدن و دیدن آنچه که می‌خواهیم ببینیم و بشنویم.
  • حافظه انتخابی: غرق شدن در دنیای خاطرات یا فراموش کردن برخی از رویداد‌های دردناک.
  • انکار: اعتقاد به این‌که مشکل وجود ندارد یا هرگز حادثه ناخوشایندی اتفاق نیفتاد‌است.
  • اجتناب: دوری از افراد یا موقعیت‌هایی که باعث می‌شود ناخودآگاهِ سرکوب‌شده، تحریک شود.
  • جابه‌جایی: جابه‌جا شدن با هویتی دیگر یا تبدیل شدن به چیزی که باعث ترس، صدمه، ناامیدی یا عصبانیت ما شده است.
  • فرافکنی: انداختن تمام تقصیرات به گردن دیگران و سپس محکوم کردن آن‌ها، به منظور اینکه ترس و مشکلات روحی خود را انکار کنیم.

اگرچه تمام این موارد صرفاً به خاطر اختلال‌های روانی رخ نمی‌دهد و ممکن است به دلیل اضطراب زیاد در شخص ظاهر شود، ولی به طور کلی، در آثار ادبی مثل آثار «داستایوفسکی» نمی‌توان واکنش‌های روانی شخص را تصادفی پنداشت. در ادامه، برخی از ترس‌ها که منجر به مکانیزم‌های دفاعی مشهور می‌شوند را معرفی خواهیم کرد.

  • ترس از صمیمیت: این احساس قوی‌ و مزمنی است که به طور جدی ما را در برقراری روابط عاطفی آزار می‌دهد. در این حالت، ما تنها می‌توانیم با فاصله گرفتن از دیگران، احساس امنیت کنیم. اگر این دفاع خاص به طور مکرر یا مداوم رخ دهد، می‌تواند مشکل‌ساز باشد. به عقیده‌ی زیگموند فروید و سایر روان‌شناس‌ها، اختلال خودشیفتگی می‌تواند این ترس را شامل شود. برای نمونه می‌توان به وضعیت آدونیس در نمایشنامه‌ی «ونوس و آدونیس»، نوشته‌ی ویلیام شکسپیر اشاره کرد.
  • ترس از رها شدن: این ترس در حقیقت اعتقاد بر این است که دوستان و عزیزان ما قصد ترک ما را دارند یا واقعاً به ما اهمیت نمی‌دهند.
  • ترس از خیانت: این احساس آزاردهنده است و باعث می‌شود که نتوانیم به دوستان و عزیزانمان اعتماد کنیم. به‌عنوان مثال، در این حالت دائماً شک داریم که مبادا به ما دروغ بگویند، پشت سرمان به ما بخندند یا در روابط عاطفی به ما خیانت کنند.
  • عزت نفس پایین: اعتقاد به اینکه ما نسبت به افراد دیگر لیاقت کمتری داریم و بنابراین، شایسته‌ی توجه، محبت یا پاداش‌های زندگی دیگری نیستیم. درواقع، در این حالت شخص معتقد است که به خاطر بی‌لیاقتی، شایسته‌ی مجازات است. برای مثال می‌توان به وضعیت شخصیت گلیادکین در کتاب «همزاد» داستایوفسکی اشاره کرد.
  • همزاد

    همزاد

    ناشر : ماهی
    قیمت : ۱۵۳,۰۰۰۱۷۰,۰۰۰ تومان
  • عقده‌ی ادیپ: در این حالت، شخص از کودکی به برقراری رابطه‌ی جنسی با مادر خود دچار می‌شود و در آینده نیز نمی‌تواند رابطه‌ی سالمی با هم سن و سالانش برقرار کند. این مشکل روحی درمورد پسران عقده‌ی ادیپ و در مورد دختران، عقده‌ی الکترا نامیده می‌شود. نمونه‌ای از این مشکل را می‌توان در نمایشنامه‌ی معروف ویلیام شکسپیر، یعنی هملت مشاهده کرد.
هملت (شاهزاده دانمارک)

هملت (شاهزاده دانمارک)

نویسنده : ویلیام شکسپیر
ناشر : دات
قیمت : ۶۷,۵۰۰۷۵,۰۰۰ تومان

بررسی خواب به صورت نمادین

اولین نکته‌ای که باید در نقد روان‌شناسانه در نظر بگیرید این است که تمام تعابیر و تفاسیر مربوط به خواب، رد می‌شود و همه‌چیز به ناخودآگاه ذهن انسان برمی‌گردد. هنگام خواب، اعتقاد بر این است که سیستم دفاعی ما به همان روشی که بیدار هستیم عمل نمی‌کند. در هنگام خواب، ناخودآگاه آزاد است که خود را ابراز کند و این کار را در خواب انجام می‌دهد. «پیامی» که ناخودآگاه ما در خواب بیان می‌کند، همان چیزی است که همیشه سرکوب می‌شود. حالا این ممکن است ترس، تمایل یا خواسته‌های مختلفی باشد که امکان اجرای آن در دنیای واقعی وجود ندارد. برای مثال، اگر خواب ببینید که با یک گربه‌ی پرنده به جنگ با خرس رفته‌اید(!)، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی این باشد که در دنیای واقعی، به شدت درگیر تنش‌های روحی قرار دارید.

بررسی معنای مرگ

بحران باعث ایجاد زخم‌ها، ترس‌ها، خواسته‌های گناهکارانه یا درگیری‌های حل نشده‌ای می‌شود که کمتر کسی می‌تواند از پس آن‌ها بربیاید. افراد معمولاً به خاطر ترومایی که در گذشته تجربه می‌کنند، در همان گذشته غرق می‌شوند و نمی‌توانند خودشان را از این وضعیت رها کنند. این می‌تواند منجر به مرگ تدریجی روح یک انسان باشد و او را اصطلاحا «انسان‌زدایی» کند. برای مثال می‌توان به وضعیت «میرزا» در داستان کوتاه «میرزا» اثر بزرگ علوی یا وضعیت «ست» در رمان «دلبند» تونی موریسون اشاره کرد.

نحوه‌ی به کارگیری نقد روانشناسانه

به طور کلی، چهار روش برای به‌کارگیری تفسیر روانکاوی وجود دارد:

  1. نقد روحیات نویسنده
  2. نقد محتوای اثر
  3. نقد ساختار هنری متن
  4. نقد واکنش خواننده‌ها

اگر با تئوریسین‌های روان‌کاوی به خوبی آشنایی داشته باشید، هر متنی را می‌توانید از منظر روان‌شناسانه نقد کنید. معمولاً آثاری را می‌توان از منظر روان‌شناسانه نقد کرد که در آن اختلال‌های روحی روانی مثل اسکیزوفرنی به چشم بخورد. در کتاب دو جلدی «نقد ادبی و دموکراسی»، دکتر پاینده آثاری را که می‌توان به صورت روانشناسی نقد کرد را به شکلی خلاصه و به سادگی معرفی می‌کند:

  1. رمان‌ها، داستان‌های کوتاه و فیلم‌هایی که شخصیت اصلی‌شان از اختلال‌های روانی رنج می‌برد و این اختلال‌ها روابط او با دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
  2. متونی که شخصیت اصلی‌شان دچار روان‌پریشی هستند.
  3. متون مدرنی که در آن‌ها از این تکنیک‌های روایی بیشتر استفاده شده باشد: جریان سیال ذهن، تداعی، تک‌گویی درونی و گفتار غیر مستقیم آزاد.
  4. آثار ادبی که خواب دیدن و رویا جزء مهمی از پیرنگ‌شان را تشکیل می‌دهد.
  5. آثار ادبی‌ای که شخصیتی پویا دارند؛ به بیان دیگر، شخصیت اصلی بر اثر تجربه‌های روانی‌ای که از سر می‌گذراند، در پایان داستان تحول پیدا می‌کند.
نقد ادبی و دموکراسی

نقد ادبی و دموکراسی

نویسنده : حسین پاینده
ناشر : نیلوفر

با توجه به مطالب بالا، حال به خوبی می‌دانید که منظور از نقد روانشناسانه از یک اثر چی است. گرچه این روزها، این نقدها به واسطه‌ی نظریات روان‌شناسان و منتقدان روانکاوی صورت می‌گیرد و به کمک گفته‌های آن‌ها، ادعاهایی مطرح می‌گردد. ولی به‌طور کلی، هر متن را می‌تواند از منظر عمومی و بر اساس مکانیزم‌های دفاعی نیز نقد کرد. زیگموند فروید، اولین کسی بود که در زمینه‌ی تحلیل روانشناختی متن، نظریاتی ابداع کرد. بعد از او روانشناسان بزرگی مثل ژاک لکان ظاهر شدند که بر اساس حرف‌های فروید، نظریات جدیدی ارائه کردند. پس اگر با عنوانی نظیر «خوانش لاکانی هری‌پاتر» روبه‌رو شوید، باید بدانید که این اثر، یک اثر روان‌شناسانه است که توسط نظریات و ایده‌های ژاک لاکان، بررسی شده است. برای اینکه از نظریه‌ها و ایده‌های هریک از تئوریسین‌های روانکاوی سردر بیاورید، باید کتاب‌های زیادی بخوانید. اما ما به طور مختصر و جزئی، لکان و فروید را به شما معرفی می‌کنیم.

زیگموند فروید

زیگموند فروید بنیانگذار روانکاوی به‌صورت مدرن و امروزی بود. فروید معتقد بود که وقایع در دوران کودکی ما تاثیر زیادی در زندگی بزرگسالانه دارد و شخصیت ما را شکل می‌دهد. او در این زمینه ذهن انسان را به سه بخش کلی تقسیم می‌کند که اید (id=بخش پنهان و ناخودآگاه)، سوپرایگو (superego=بخش مانع‌شونده در مغز) و ایگو (ego=بخشی که از تقابل id و superego به وجود می‌آید) نام دارند. اگر در شکل‌گیری محتویات هر یک از این سه بخش اتفاقات دردناکی رخ دهد، ما را به واکنش‌های دفاعی مختلفی وامی‌دارد. برای مثال، در داستان «قمارباز» ایده‌آلی که ego برای کاراکتر اصلی تعریف کرده بود، زیاد از حد بود و به همین دلیل، او را به اختلال خودشیفتگی دچار کرد و الکسی مجبور شد که برای ارضای‌ آن، به قمار روی بیاورد.

قمارباز

قمارباز

ناشر : نیلوفر
مترجم : صالح حسینی

ژاک لاکان

کاغذ دیواری زرد

کاغذ دیواری زرد

نویسنده : شارلوت پرکینز گیلمن
ناشر : شور
مترجم : سما قرایی

ژاک لاکان به کمک چهار مفهوم بنیادی روانکاوی، ذهن انسان را تشریح می‌کند. از نظر او، هر انسان برای رسیدن به تکامل، چهارمرحله‌ی ذهنی را طی می‌کند. مرحله‌ی تصویری یا خیالی (Imaginary) که نوزاد در آن تازه متولد شده است و به کمک خیال، سعی در تشخیص خود و اطرافیان دارد. انسان تا زمانی که در این مرحله‌‌ قرار دارد، وابستگی بیشتری به خیال دارد تا جایی که در مرحله‌ی آیینه‌ای (Mirror stage) خودش را به عنوان یک موجود مجزا در آینه تشخیص دهد و آن وحدت و یگانگی با مادرش را از دست بدهد. در مرحله‌ی بعدی که نمادین (Symbolic) نام دارد، شخص به آشنایی با قوانین، جنس نر و زبان می‌پردازد. در مرحله‌ی واقعی (Real)، شخص در دنیایی قرار می‌گیرد که مجبور به تحمل آن است و باید با آن یکی شود. اگر شخص در تکمیل هر یک از این مراحل اختلال پیدا کند، طی یک واکنش دفاعی کامل آن را نشان می‌دهد. برای مثال می‌توان به داستان «کاغذ دیواری زرد» اشاره کرد که کاراکتر اصلی در آن، از اختلال در هر سه مرحله رنج می‌برد و برای دست‌یابی به آرامش، به مرحله‌ی خیال‌پردازی پناه برده بود. 

دسته بندی شده در:

برچسب ها: