معرفی و بررسی کتاب آن سوی مرگ
کتاب «آن سوی مرگ»، اثری جالب در حوزهٔ آثار مذهبی و دینی است که یکی از پرفروشترین آثار معنوی چاپ شده در ایران به شمار میآید و از تاریخ اولین انتشار تا به حال بیش از چهل بار به تجدید چاپ دست یافته است؛ عدد بالایی که اتفاقا با در نظر داشتن تیراژ ۲۰۰۰ نسخهای (بالاتر از حد معمول بازار کتاب) مقبولیت این اثر در بین عموم مخاطبان را نشان میدهد. این کتاب نوشتهٔ جمال صادقی، نویسندهٔ آثار مذهبی ایران است؛ گرچه که به قول خودش، اثرش هیچ صاحبی غیر از خدا نداشته و نخواهد داشت! آن سوی مرگ توسط صادقی نگارش شده و به کوشش دوست او محمدحسین حاجی دهآبادی تنظیم شده است. این مساله به این خاطر است که باید بدانیم کتاب آن سوی مرگ، یک اثر داستانی نیست و درواقع حاصل مصاحبههای صادقی با افرادی است که تجربههایی نزدیک به مرگ داشتهاند؛ پس میتوان آن سوی مرگ را شبیه به آثار منتشر شده توسط نشر شهید ابراهیم هادی، همچون بازگشت، شنود یا سه دقیقه در قیامت ارزیابی کنیم. آن سوی مرگ اثری است که در قالب آثار مصاحبهمحور و از سوی دیگر در ردهٔ آثار بیوگرافیک (زندگینامهنوشت) قرار میگیرد. البته صادقی و حاجی دهآبادی برای جذابیت بیشتر، گوشه و کنارهای مصاحبههای خود را هم ذکر کردهاند که باعث میشود این اثر از زمینهٔ گزارشگونگی هم برخوردار شود و کشش خاصی پیدا کند. این کتاب توسط نشر ذهن آویز به بازار نشر عرضه شده است؛ در ۳۵۲ صفحه از قطع رقعی که دو نوع جلد گالینگور و شومیز را بر روی خود میبیند؛ البته با توجه به حجم نه چندان زیاد کتاب، به نظر میرسد اگر قصد خرید کتاب را دارید، همان نسخهٔ شومیز هم کفایت کند.
خرید کتاب آن سوی مرگ را به چه افرادی پیشنهاد میکنیم؟
آن سوی مرگ علاوه بر زمینهٔ مذهبی خود، به صورت ویژهای بر خاصیت امید داشتن به زندگی، آشنایی ضمنی با معاد و مسائلی اینچنینی صحبت میکند. از همین رو میتوانیم مطالعهٔ کتاب حاضر را به افرادی که میخواهند دیدی از آخرت داشته باشند و یا در همین زندگی خودشان ارتباط بهتری با وجود برتر یا همان خدا بگیرند، پیشنهاد کنیم.
موضوع کتاب آن سوی مرگ
همانطور که پیشتر هم گفتیم، آن سوی مرگ درمورد زندگی افرادی خاص، قبل و بعد از یک واقعهٔ خاص است؛ افرادی که مدعی هستند مرگ را دیده و تجربه کردهاند و حالا صادقی میخواهد در آن سوی مرگ، تجربههای حسی و بعضا ماورایی آنها از رویارویی خودشان با مرگ و تاثیراتی که از این واقعه گرفتهاند را برای ما روایت کند. کتاب حاضر از سه بخش کلی تشکیل شده است و به سه نفر اختصاص دارد؛ ضمنا هر کدام از این بخشها مربوط به یک خاطره است که در قالب مصاحبههایی غیرمستقیم انجام شدهاند. شاید بتوانیم با تکیه بر مقدمهٔ اثر حاضر، مهمترین مضمون این اثر را امید به خدا و قطع نشدن توکل آدمی بدانیم؛ جایی که صادقی با حسن تعلیلی جذاب، معتقد است خدا بعد از آفرینش انسان، مرگ را آفرید، اما به خاطر اینکه مرگ، زندگی انسان را ناخوشایند نکند، امید را آفرید!
آشنایی با جمال صادقی، نویسندهٔ کتاب
شاید قبل از هر چیزی باید ذکر کنیم که جمال صادقی، نویسندهٔ کتاب حاضر را با جمال میر صادقی اشتباه نکنید؛ این دو هیچ ارتباطی با همدیگر ندارند! البته او همانطور که گفتیم در نگارش آن سوی مرگ، یک همراه و یا بهتر بگوییم همکار به نام محمدحسین حاجی دهآبادی هم داشته است؛ کسی که پیشتر و در نگارش آثار قبلی صادقی، یعنی «آخرین یادگار» و «۱۳ ثانیه» نیز کمک حال این نویسنده بوده است. صادقی و حاجی دهآبادی هر دو نویسندگان و پژوهشگرانی تجربهگرا به حساب میآیند؛ چهاینکه باید بدانیم برای مثال در نگارش همین کتاب آن سوی مرگ، این دو سعی داشتهاند تا سفرهای زیادی را با هدف درک انسانشناسی به اقصی نقاط ایران، حتی تا دورترین روستاها انجام بدهند و نتیجهٔ همهٔ گفتهها، شنیدهها و دیدههای خودشان را در قالب کتاب حاضر منتشر کنند.
جملاتی از کتاب آن سوی مرگ
گوش کنید، در عالم مرگ، زمان وجود ندارد. اگر من از زمان مشخصی یاد میکنم، مقصودم زمان زمینی است. یعنی دارم وقایع را بر حسب زمان دنیای مادری شرح میدهم… در جهان مادی، چند ثانیه، زمان کوتاهی است. به اندازهٔ چند تیک تاک ساعت. در عالم مرگ، این چند ثانیهٔ زمینی میتواند بسیار طولانی سپری شود. به طوری که فکر میکنی چندین ساعت یا چندین سال زمینی گذشته است. میدانید؟ وجود اثیری، در یک ثانیه یا در یک هزارم ثانیهٔ زمینی، میتواند خیلی چیزها را بشنود؛ میتواند خیلی چیزها را ببیند؛ در موردشان فکر کند و به یک نتیجهٔ معقول برسد… ببخشید. موفق نشدم آن چه را که در ذهن دارم به خوبی بیان کنم. گمان نمیکنم هرگز موفق شوم!
ظاهرا به سختی میتوانست مرا به جسدم وصل کند. انگار، من میلیونها تن وزن داشتم… به هر صورت، کم کم کشیده شدم. هر چه جلوتر میرفتم، رشتههای نقرهای رنگ، کوتاهتر میشدند. بالاخره احساس کردم روی انگشتهای شست پایم قرار گرفتهام. آن موقع، انگشتهای شست جسدم به هم چسبیده بود… بعد، از همان انگشتهای شست، شروع به وارد شدن کردم. وارد شدن به بدنم. فورا فهمیدم که انگشتهایم از انرژی گرمی پر شد. من، در پاهایم، لایه به لایه، جلو میرفتم. به تدریج به زانوها و کشالهٔ رانهایم رسیدم. برای این که بهتر بفهمید: میتوانید بدنم را مثل یک مجسمهٔ شیشهای توخالی تصور کنید. یک مجسمهٔ شیشهای توخالی که بخار انرژیبخشی را از پایین به آن بدمند. این بخار، قطعات بدنم را پر میکرد و جلو میرفت. همزمان، اعضایم یکی یکی جان میگرفتند…
خوب، بعضی از این دگرگونیها جنبهٔ جسمانی دارد؛ بعضی هم صرفا روحی و معنوی است… مهمترین آنها این است که عمیقا عاشق خدا شدهام. من، قبلا خدا را دوست داشتم؛ ولی حالا عاشقش هستم. میخواهم به هر طریقی که شده خودم را به او وصل کنم. شما نمیدانید چهقدر به او علاقه دارم. به خاطر اوست اگر نفس میکشم؛ اگر برمیخیزم؛ اگر حرف میزنم؛ اگر سکوت میکنم؛ اگر به کسی کمک میکنم… امروز با اطمینان کامل میدانم که مالک مطلق خداست. این، یعنی هیچ چیزی در تملک من نیست. خانهام، گوشوارهام، نان توی سفرهام، همه مال اوست…
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | آن سوی مرگ |
---|---|
تعداد صفحه | ۳۵۲ |
قطع | رقعی |
وزن | ۵۳۲ گرم |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۱۱۸۳۶۱۴ |
نقد و بررسی کاربران (۲)
مرتب سازی بر اساس
ترس از مرگ در واقع ترس از ندانستههاس. نمیتوان به طور قطعی گفت که کسی میداند بعد از مرگ چه اتفاقی برای ما میافتد و آنقدر نظریه درمورد این قضیه وجود دارد که تنوع آنها بیشتر از بیش ما را گمراه میکند. واقعا آن سوی مرگ چیست؟ سوالی که بارها و بارها از خودمان پرسیدیم و گاهی دنبال جوابی برای آن رفتیم، درموردش مطالعه کردیم یا حتی تجربیات دیگران را شنیدهایم. منطقیترین جوابی که میتوانیم بیابیم تجربیاتی است که انسانهای معمولی مثل خودمان برایمان میگویند. با کنار هم گذاشتن تجربیات آدمهای مختلف به یک درک کلی از زندگی پس از مرگ میرسیم و این کاری است که جمال صادقی به همراه دوستش محمدحسین حاجی دهآبادی در کتاب آن سوی مرگ برایمان انجام داده. در این کتاب ما شاهد تجربیات زندگی افرادی هستیم که مرگ را تجربه کردهاند و از آن باز گشتهاند. این کتاب سه بخش دارد که در هر بخش درمورد یکی از اشخاصی که ادعای مرگ و بازگشت از آن را داشتند میخوانیم و تجربیاتشان را با ما شریک میشوند. مسئله مرگ و تجربه کردن آن موضوع مهم و بزرگیست که نمیتوان حس کنجکاوی را در مقابل دانستن مسائل بعد آن کنترل کرد. پس اگر برای شما هم زندگی پس از مرگ یک پرسش بزرگ است پیشنهاد میکنم این کتاب را مطالعه کنید.
کتابی فوق العاده زیبا و تکان دهنده