
انتشارات نزدیکتر منتشر کرد:
از انگشتان لرزانش ته سیگار میافتد
به روی لختههای شب که از خودکار میافتد
سیاهی میرود چشمانش و از تخت میچسبد
تقلا میکند برخیزد و هر بار میافتد
شب است و پلکهای پنجره در خواب تکراری
و از تکرار شب راوی به استغفار میافتد
به پایان میرسد تاک تیکهای منتظر ماندن
و قلب ساعتی حتما شبی از کار میافتد
به هر جا میروی آبی ولی در چشم قربانی
کبود است آسمانی که درون دار میافتد
نوشته دارکوبی بر درختی از کلاغانی
به تحریک مترسکها به شالیزار میافتد
نخور غم کی صلیبت را به روی دوش میگیری
که این قرعه به نام عاشقان بسیار میافتد
و قطعا لحظهٔ کشف حقایق میرسد روزی
نقاب از صورتکها پرده از اسرار میافتد
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
208571
نویسنده:
ناشر:
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
94 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9786008956341
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)