کتاب مغازه خودکشی یکی از آثار نویسندهٔ فرانسوی به نام ژان تولی است که در سبکی متفاوت و در قالب یک رمان داستانی بیان شده است. این کتاب را می‌توان به عنوان درخشان‌ترین رمان در سبک فانتزی سیاه در دهه‌های اخیر دانست که سعی شده است به صورت کمدی بیان شود اما در بردارندهٔ نکات تاملی بسیاری می‌باشد. در این مقاله به معرفی کتاب مغازه خودکشی، آشنایی با نویسندهٔ کتاب مغازه خودکشی و تحلیل محتوای آن می‌پردازیم.

معرفی کتاب مغازه خودکشی

کتاب مغازهٔ خودکشی، یکی از کتاب‌های فانتزی است که می‌توان درون مایهٔ آن را سیاه و تکان دهنده دانست. کتاب مغازهٔ خودکشی یک رمان می‌باشد که از یک نویسندهٔ معروف فرانسوی به نام ژان تولی به رشتهٔ تحریر در آمده است. این رمان را می‌توان جزو یکی از محبوب‌ترین رمان‌ها از این نویسنده در سال ۲۰۰۷ دانست که اکنون به ۲۰ زبان دنیاترجمه شده است.

از مشخصات کتاب مغازهٔ خودکشی می‌توان گفت، کتاب توسط ژان تولی و باترجمهٔ فارسی احسان کم ویسی نگاشته شده است. طبقه بندی کتاب برای گروه‌های سنی بزرگسالان می‌باشد که موضوع کتاب مغازه خودکشی بیشتر پرداختن به یک رمان با سبکی نو است.

محتوای کتاب مغازه خودکشی

طبق چکیده‌ای که در پشت کتاب آمده است، می‌توان در مورد محتوای کتاب گفت که این کتاب هجو و درگیری است که میان دو عامل مرگ و امید وجود دارد. رمان مغازهٔ خودکشی حول یک دکان فروشندهٔ ابزارآلات و وسایل خودکشی می‌چرخد که دارای طیف مختلفی از وسایل از جمله طناب‌های دار، سلاح‌های کمری، ویروس‌های کشنده و وسایل مخصوص انتحار می‌باشد. البته در این کتاب اشاره‌ای به مشخصات این مغازه نمی‌شود و نمی‌توان دریافت که این مغازه در این رمان خیالی ما، در چه برههٔ زمانی و مکانی قرار دارد.

در این فروشگاه شما می‌توانید به نام‌های بسیاری از افراد معروف هنری و ادبی برخورد کنید که دست به خودکشی زده‌اند، از جمله این افراد می‌توان به مرلین مونرو، ولسان ونگوگ، میشیما و… اشاره کرد.

رمان ادامه می‌یابد تا زمانی که یک پسر به این مغازه وارد می‌شود و سبب ایجاد تحولی در آن می‌شود. در قسمت‌های  پایانی کتاب، مخاطب واقعه‌ای غیرقابل پیش بینی را تجربه می‌کند که وی را میخکوب خواهد کرد.

این کتاب را می‌توان جزو بهترین آثار فانتزی‌های سیاه در دهه‌های اخیر دانست که به خوبی توسط این نویسنده نگاشته شده است.  

دربارهٔ نویسنده

ژان تولی را می‌توان یکی از هنرمندان موفق فرانسوی شناخت که در قسمت‌های مختلفی نظیر کاریکاتوریستی، فیلمنامه نویسی و رمان نویسی فعالیت می‌کند.  

این نویسنده در تاریخ ۲۶ فوریه سال ۱۹۵۳ (۶۶ سال) در ساینت لو ماچه فرانسه بدنیا آمده است. وی دارای یک همسر به نام Miou-Miou می‌باشد که از سال ۱۹۹۸، زندگی مشترکشان را آغاز کرده‌اند.

از آثار این نویسنده که به صورت رمان و داستان نوشته شده باشد، می‌توان به کتاب مغازه خودکشی اشاره نمود که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و توانست به عنوان یکی از عجیب‌ترین آثار وی شناخته شود. البته جالب است بدانید که ۵ سال بعد، از روی این رمان یک انیمیشن ساخته شده است.

وی تاکنون ۱۹ کتاب از خود برجای گذاشته است که در کنار اینها می‌توان به ۴ مورد فیلم گرافی نیز از وی اشاره نمود. از جمله برخی کتاب‌های وی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

• THE POISONIC ANGEL -۲۰۱۳
• Monsieur Montespan -۲۰۰۸
• Suicide Shop - ۲۰۰۶
• Darling -۱۹۹۸
• Genèse de France et d'ailleurs - ۱۹۸۸

نقد و بررسی 

از جمله ویژگی‌های محتوای کتاب مغازه خودکشی می‌توان به حضور جو سنگین مرگ در وقایع کتاب، نبردی نمادین بین امید و زندگی برای ساختن امید به زندگی که همراه با ریزه کاری‌ها و شوخی‌های ظریف می‌باشد، . اشاره کرد

از جمله نظرات و  نقد کتاب مغازهٔ خودکشی می‌توان به برخی از نظرات خوانندگان اشاره نمود که بیان می‌کنند «

• یکی از مخاطبان در مورد کتاب مغازه خودکشی می‌گوید برخلاف نظرات مثبت، این کتاب به علت داستان کلیشه‌ای و سطحی راضی کننده نمی‌باشد و در سطح یک کارتون نوجوانانه می‌باشد.
• دسته‌ای دیگر محتوای داستانی این کتاب را که در یک حجم قابل قبول و مفید ارائه شده است را ویژگی برتر این کتاب می‌دانند.
• وجود متونی متفاوت و جذاب و پارادوکس‌های درون آن نیز می‌تواند از عوامل جذابیت کتاب مغازه خودکشی باشد.
• بیشتر خوانندگان از غافلگیر کنندگی و کوتاهی داستان به صورت مثبت تعریف نموده‌اند.
• در نظر دیگر می‌خوانیم که داستان کتاب هرچند به صورت کمدی بیان می‌شود اما می‌تواند در بردارندهٔ نکات تامل برانگیز بسیاری باشد.
• در نظری دیگر، خواننده به سطح پایین رمان و سادگی و قابل پیش بینی بودن وقایع انتقاد می‌کند و کتاب مغازه خودکشی را در سطح ابتدایی مناسب می‌داند.

بخش‌هایی از کتاب

برای آشنایی بیشتر با محتوای کتاب به نقل قول برخی از قسمت‌های آن می‌پردازیم:

» آقای تواچ دوست داشت از جایش بلند شود، ولی مثل یک ماهی که در تور گیر افتاده باشد، بین ملحفه‌ها پیچیده شده بود. نمی‌توانست کاری کند، پس دست‌هایش را زیر روتختی برد. می‌دانست دارد مسخ می‌شود. این همه به خاطر آلن بود. می‌دانست از حالا همه چیز در مغازهٔ خودکشی توسط این کیمیاگر کوچک و کاردان تغییر می‌کند. «

» خانم تواچ غصه خورد و گفت: «کاش ما هم می‌تونستیم همین‌ها رو به این بچه مون یاد بدیم. همه چی رو چپکی می‌بینه. باورتون میشه؟ من که نمی‌دونم چی بگم. باور کنید همون طور که اون دو تا رو بزرگ کردیم، این رو هم بار آوردیم. این هم باید افسرده می‌شد، ولی همیشه نیمهٔ پر لیوان رو می‌بینه. دیدش مثبته. «

» میشیما دستور داده بود در اتاق خوابش بسته بماند. موقع اخبار، تلویزیون سه بعدی را روشن کرد. یکی از دکمه‌های کنترل را فشار داد. بلافاصله مجری زن در اتاق ظاهر شد. ابتدا کمرنگ و به تدریج واضح و واضح‌تر شد. «شب به خیر. تیتر اخبار. » چیزی جز چرندیات حال خراب کن نگفت. حداقل یک نفر بود که میشیما را ناامید نکرده بود. آن زن موجودی حقیقی به نظر می‌رسید. دست به سینه روی صندلی نشسته بود؛ انگار واقعا توی اتاق حضور داشت. از هر سمت که به او نگاه می‌کردی، محضرش آشکار بود. میشیما می‌توانست بوی عطرش را در فضای اتاق حس کند؛ به نظرش کمی تند می‌زد. با کنترل تلویزیون تندی عطر را کم کرد. "د نسخه‌های شنیداری آن را که به صورت پادکست‌هایی کوتاه و فایل‌های صوتی تهیه شده‌اند، خریداری نمایید. نسخهٔ صوتی این کتاب، در قالب ۳۴ بخش در طول ۳ ساعت و ۷ دقیقه تدوین شده است.