بزرگ علوی
زندگی نامه
سید مجتبی آقا بزرگ علوی در سال ۱۲۸۳ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۷۵ در برلین، در گذشت. او یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نویسندههای سیاسی و چپگرا در عرصهٔ داستان کوتاه نویسی بود. اما علاوه بر داستان کوتاه، رمانهای واقعگرا و جذاب دیگری هم نوشته است. او در نوجوانی به همراه پدر خود که یکی از روشنفکران مشروطهخواه بود، به اروپا رفته و در برلین مشغول تحصیل شد. پس از فارغالتحصیلی در رشتهٔ «تعلیم و تربیت» به ایران بازگشت و در شیراز شروع به درس دادن کرد. سپس در سال ۱۳۰۷ با صادق هدایت و برخی دیگر، گروه ربعه را تشکیل داد و در آن، اصولی برای شروع داستاننویسی به سبک مدرن و نوگرایی را پایهگذاری کرد. اولین مجموعه داستانی او که با سبک نوگرا و قلم رئالیست نوشته شده است، به سال ۱۳۱۳ برمیگردد و مجموعه داستان «چمدان» نام دارد.
بزرگ علوی و حزب توده
بزرگ علوی همواره افکار سوسیالیستی داشت و با رژیم سرمایهداری که حکومت پهلوی بنا کرده بود، اساسا مشکلات زیادی داشت. او به خاطر افکار سوسیالیستی و بیان آنها، در سال ۱۳۱۵ به زندان افتاد و تا زمانی که رضاشاه به حکومت ادامه میداد، در زندان به سر برد. اما با برکناری رضاشاه در سال ۱۳۲۰، آزاد شد. اما دست از مبارزه برنداشت و همان سال عضو حزب تودهٔ ایران شد. او در سال ۱۳۲۰ کتاب «ورق پارههای زندان» و در سال ۱۳۲۱ کتاب «پنجاه و سه نفر» را منتشر کرد که با افکار سوسیالیستی و مبارزات سیاسی او مرتبط بودند. حزب توده، در حقیقت سازمان اصلی چپگرایان در تاریخ معاصر ایران است و در آن، اعضایی که با سرمایهداری و کاپیتالیسم مشکل دارند، عضو میشوند. این حزب که به حزب کمونیست ایران نیز معروف است، در سال ۱۳۲۷ مجددا غیر قانونی شد و اعضای آن از جمله بزرگ علوی، دوباره به زندان افتادند. اما او در سال ۱۳۲۹، از زندان آزاد شد و تحت تاثیر اوضاع سیاسی کشور و ملی شدن صنعت نفت، رمان «چشمهایش» را نوشت.
سبک مخصوص بزرگ علوی
بزرگ علوی به طور کلی از سبک رئال و واقعگرایی برای نوشتن داستانهایش بهره میبرد. او با رئال نویسی، به جزئیات میپرداخت و اوضاع سیاسی جامعه در دورهٔ حکومت رضاشاه را به تصویر میکشید. در این حین، از زبان شخصیتهای مختلف (که غالبا از روشنفکران بودند)، موضع خود را نیز نشان میداد. اگرچه اولین آثار بزرگ علوی، برگرفته از نویسندگانی مثل آرتور شنیتسلر و استفان تسوایک هستند و رنگ و بوی سیاسی ندارند. او در این آثار، از مطالعات و سواد آکادمیک خود استفاده کرده تا محتوایی با درونمایهٔ روانشناختی تولید کند. برای مثال میتوان به مجموعه داستان کوتاه «چمدان» اشاره کرد که او در آنها، شخصیتهایی با اختلالهای روانی از جمله «عقدهٔ ادیپ» خلق کرده است. اما رفته رفته، او نوشتن داستانهایی مستقلتر و سیاسیتر را از سر گرفت. او در این داستانها، مخالفت شدید خود با حکومت را نشان میدهد. یکی از داستانهایی که با این محتوا نوشته شده، داستان «گیله مرد» است. گرچه داستانهای او، به تدریج رنگ مبارزه را از دست دادند و همانطور که خودش، از مبارزه با رژیم پهلوی خسته شده بود، کاراکترها نیز خسته و بیجان شدند. داستان کوتاه «میرزا» از مجموعه داستانهایی است که این وضعیت را به خوبی نشان میدهد.
از دیگر نکاتی که میتوان در ارتباط با سبک مخصوص بزرگ علوی بیان کرد، قلم روان و سلیس او است. اگرچه او در رمانهایش مشکلات روانشناختی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به تصویر میکشد، ولی غالبا آنها را عامه پسند و قابل درک مینویسد. البته در مجموعه داستان «چمدان»، برقراری ارتباط با نثر او کمی مشکل است.
آثار بزرگ علوی
آثار بزرگ علوی معمولا به دو دستهٔ رمان و داستان کوتاه طبقهبندی میشوند و بیشتر آنها را داستانهای کوتاه تشکیل میدهند. از رمانهای او میتوان به چشمهایش، سالاریها، موریانه و روایت اشاره کرد. از جمله داستانهای کوتاه نیز میتوان به مجموعهٔ چمدان، ورقپارههای زندان، میرزا و گیله مرد اشاره کرد. ما در ادامه، برخی از آثار بزرگ و برجستهٔ او را با جزئیات بیشتر معرفی خواهیم کرد.
رمان چشمهایش
رمان چشمهایش، راجع به نقاش معروف و سرشناسی به اسم «استاد ماکان» است که با نقاشیهای خود، با حکومت رضاشاه مبارزه میکرد. رمان از جایی شروع میشود که استاد به جایی تبعید شده است، ولی آثار مختلف او همچنان در نمایشگاه نقاشی به نمایش گذاشته میشوند. در میان این آثار، تصویری از چشمهای یک زن وجود دارد که مدیر نمایشگاه نقاشی، میخواهد از راز آن سردربیاورد. او بالاخره بعد از چند سال، صاحب آن چشمها که زنی به نام فرنگیس است را پیدا میکند و با او راجع به راز چشمهای درون پرده حرف میزند. این رمان، علاوه بر به تصویر کشیدن اوضاع سیاسی و جو متشنج آن روزها، از سبک نوگرا تقلید میکند و پازلی هزار تکه را به مخاطب ارائه میدهد تا خودش آنها را کنار هم بچیند.
مجموعه داستان کوتاه گیله مرد
بزرگ علوی در این مجموعه داستان، به مخالفت و مبارزهٔ شدید با رژیم میپردازد. داستان اصلی که همان «گیله مرد» است، ماجرای دهقانی را روایت میکند که طی جنبشهایی با رژیم مبارزه میکند. اما بالاخره زمانی لو میرود، ماموران به خانهٔ او حمله میکنند و همسرش را میکشند، اما او موفق به فرار میشود. گرچه دوباره دستگیر میشود و ماجراها از طریق واکنشها و رفتار کاراکترها روایت میشود. داستان این خط داستانی منظمی که ذکر شده است را ندارد و با سبکی نوگرا (برای مثال، با شنیدن جیغهای وحشتزدهٔ زن در جنگل طوفانی) به مرگ همسر گیلهمرد و مبارزات او پی خواهید برد.
مجموعه داستان کوتاه میرزا
بزرگ علوی در داستان کوتاه میرزا، مبارزان تبعیدی، سیاسی، خسته و فراری را به تصویر میکشد. او که سالها از عمر خود را در زندان سپری کرد، این داستان را زمانی که در آلمان به سر میبرد نوشت. داستان اصلی این مجموعه که «میرزا» نام دارد، راجع به یک سیاسی فراری است که به خاطر مبارزه با حکومت، تاوان بزرگی داده و مجبور به ترک وطن، همسر و فرزندش شده است. مردی که حالا با مرده هیچ فرقی ندارد و از او انسانزدایی شده است.
این تکنیک اصلی بزرگ علوی است که با به تصویر کشیدن کاراکترهای خسته، شکاک، منزوی و جو سیاسی ناآرام و ترسناک، اوضاع وحشتناک آن روزها و تاثیرات آن به روی انسانها را بیان کند.