لیست چاپهای دیگر
(۴)معرفی و بررسی کتاب Never Let Me Go
در داستان غم انگیز و البته تخیلی و برجسته Kazuo Ishiguro با نام never let me go ««یا کتاب هرگز رهایم نکن، ماهیت واقعی روح انسان و نقش آن به عنوان شخصیت اصلی انسان مورد بررسی قرار میگیرد. علاوه بر این نگاهی هیجان انگیز به رابطه بین شخصیتهای داستان دارد که نگاه آنها را نسبت به تاریکی قلب و روح انسان به خوبی بیان میکند. خوانایی و همراه کردن خواننده با خود از ویژگیهای بارز داستان» هرگز رهایم نکن «است. از لحظه ایی که خواننده شروع به خواندن رمان میکند درگیر هیجان و احساسات گنجانده شده در داستان میشود و این همراهی احساسات تا پایان داستان ادامه مییابد. در ادامه روایات و نقدهای مختلف را نسبت به بخشهای متعدد کتاب درج کردهایم.
درباره نویسنده کازوئو ایشی گورو
Kazuo Ishiguro نویسنده ژاپنی-بریتانیایی است که در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبی شد. Kazuo Ishiguro در ۸ نوامبر ۱۹۵۴ متولد شد. Ishiguro یکی از بزرگترین نویسندگان بریتانیایی است که از طریق آثاری که نوشته به شخصیتی معروف در سراسر جهان تبدیل شده است. آثار کازوئو ایشی گورو معمولا بدون هیچ گونه تصوری واقعی پایان مییابند. به نحوی میتوان گفت که رمانهای او پایان باز و تخیلی هستند. اگر نوشتههای Ishiguro را خوانده باشید برای شما واضح است که در کتابهایش جزییات را بیشتر مورد بررسی قرار میدهد. این جزییات باعث میشود تا مخاطبان تصویر واضحتر و قابل تصورتری از حوادث کتاب داشته باشند. در رمانهای او همیشه یک شخصیت اصلی وجود دارد که تمامی اتفاقات به او برمی گردد. متمرکز شدن بر روی یک شخصیت و از سویی توضیحات کامل درباره سایر شخصیتهای کتاب، خواننده را گمراه نمیکند. بنابراین خواننده بیشتر جذب میشود تا ادامه داستان را به واسطه هیجاناتی که در کتاب پیش آمده بخواند.
تالیف کتاب هرگز رهایم نکن
کتاب هرگز رهایم نکن در سال ۲۰۰۵ توسط کازوئو ایشی گورو تالیف شد. سناریوی اصلی رمان هرگز رهایم نکن شاید از نظر برخی منتقدان تکراری باشد اما تاثیرگذارتر و ماندگارتر است. شاید تفاوتی که کتاب هرگز رهایم نکن با سایر آثار ایشی گورو دارد در این باشد که تلفیقی از احساسهای انسان نسبت به اتفاقات دور و بر او باشد. همچنین تخیلی نشان دادن این داستان و در نهایت متمرکز شدن روی یک شخصیت تمایز رمان را بیشتر میکند. آثار ایشی گورو در بریتانیا همیشه یکی از پرطرفدارترین کتابها بودند. کتاب رهایم نکن نیز یکی از بهترینهای ایشی گورو بود که به زبانهای مختلف از جمله ژاپنیترجمه شد. تعصبی که ژاپنیها نسبت به اصلیت ژاپنی و همچنین نام کازوئو ایشی گورو دارند باعث شده تا کتاب رهایم نکن در تیتراژهای زیادی نیز در ژاپن به فروش برسد.
متن و ساختار اصلی کتاب
در ابتدای داستان کتاب never let me go سه حالت مختلف وجود دارد که زندگی کتی، روت و تامی را عنوان میکند. کتاب هرگز رهایم نکن کتابی با ساختار علمی تخیلی میباشد که همین ژانر تخیلی بودن، هیجان اتفاقات را بیشتر کرده است. در بخش اول کتی به معرفی خود به عنوان یک پرستار میپردازد. کم کم داستان کتی به اوج میرسد و از گذشته خود در هیلشم میگوید. در واقع هیجان داستان مربوط به گذشته و اتفاقاتی است که در هیلشم برای کتی رخ داده است. چیدمان کلمات و برنامه ریزی برای بیان بخش بخش اتفاقات در رمان، یکی از نکات مثبت کتاب هرگز رهایم نکن است. درگیر شدن کتی و تامی و روت در یک حس و اتفاق مشترک بیانگر انسجام متن میباشد. در طول داستان کتی یکی از شخصیتهای اصلی است که اتفاقات از زبان او بازگو میشود. به همین جهت میتوان داستان را یک رمان یک طرفه اما چند شخصیتی توصیف کرد. از نظر برخی منتقدان بخش اول کتاب به عنوان بستر و مقدمه ایی برای ورود مخاطب به داستان اصلی و هیجان انگیز تلقی میشود.
درباره کتاب هرگز رهایم نکن
کازوئو ایشی گورو مکان اصلی اتفاقات را یک مدرسه شبانه روزی واقع در هیلشم در انگلستان تصور کرده است. بنابراین تمامی اتفاقات تخیلی و مهیجی که در طول رمان بازگو میشود همگی در هیلشم رخ دادهاند. خواننده با شبیه سازی و تجسم کردن اتفاقات، برایش روشن میشود که هیلشم یک مدرسه شبانه روزی عادی نیست. توصیف مکان و شخصیتها به خوبی در ذهن خواننده نقش میبندد. حس مشترکی که در بین کتی و تامی و روت پیش میآید باعث دوستی نزدیک این ۳ نفر میشود. کتی که نسبت به تامی و روت جوانتر است، حس ناظر بودن و ریاست را در خود دارد. در حالی که تامی پسری مستقل است و دوست دارد خلاقیت خود را در انجام کارهای گروهی به رخ بکشد. اما روت با یک روحیه استثنایی با ایدههای قوی و منفعل، شخصیتی جداگانه نسبت به تامی و کتی دارد. وجود عشق، نفرت، ترس و کنجکاوی در سراسر داستان نقش بسته است. از این رو پایه داستان را میتوان بر اساس احساسات و روح واقعی انسان بر شمرد.
در بخش دوم نویسنده به شخصیتهای اصلی هویت واقعیتر و جدیتری را به واسطه اتفاقاتی که برای آنها میافتد، میبخشد. شخصیتها به سنین جوانی میرسند و به کلبههایی که در اطراف شهر وجود دارند نقل مکان میکنند. ۲ سال اول اقامت در کلبهها برای آنها همراه با هراس و حیرانی میگذرد، اما کم کم نسبت به شرایط عادت میکنند. به دلیل روابطی که در کلبه بین تامی و روت و سایر زوجها پیش میآید و همچنین بیان جزئیات این روابط، این کتاب از نظر برخی خوانندگان به کتابی عاطفی و عاشقانه بدل کشته است. شخصیت صلح طلبی که کتی در رابطه با تامی و روت از خود نشان میدهد، او را دوست داشتنیتر میکند. دعوت کردن خواننده به پیچیدگیهای روابط و دوستیها از سوی کازوئو باعث میشود تا مخاطبان حسهای مختلف را تجربه کنند. برخی از مخاطبان در بیان بخش دوم کتاب نوشتهاند که سرشار از غم بود که در کنار هیجان باعث تهییج میشد و بیش از پیش ما را نسبت به خواندن ادامه داستانترغیب میکرد.
تحلیل شخصیت راوی
کتی شخصیت اصلی کتاب هرگز رهایم نکن است. کسی است که در سراسر کتاب داستانها و اتفاقات را بازگو میکند. کتی که تصمیمات او عاقلانهتر است و از لحاظ احساسی پختهتر به نظر میرسد، از دو دوست خود یعنی تامی و روت مراقبت میکند. خواننده به خوبی رشد شخصیتی کتی را در طول داستان درک میکند. ایشی گورو این رشد را به خوبی در تصمیماتی که کتی در مواقع مختلف میگیرد نشان داده است. سختگیریهای روت و طعنههایی که از روی عمد نثار کتی میکند هیچ گاه او را دل آزرده نمیکند. و این شخصیت واقع گرایانه ایی است که خیلی از انسانها میتوانند داشته باشند. در بخش دوم کتاب انسان بیشتر درک میکند که روحیات واقعی او کدامها هستند. و این شناخت به واسطه شخصیت راوی کتاب رهایم نکن یعنی کتی رخ میدهد. کتی تنها شخصیتی است که خواننده از ابتدای رمان تا انتها با او همراه میشود. بازگو کردن تصورات ذهنی او باعث میشود تا این همراهی دو چندان باشد.
شخصیت دوم کتاب
از نظر ساختار رمان، روت به عنوان شخصیت دوم مد نظر خوانندگان کتاب رهایم نکن است. شخصیت روت دقیقا یک تضاد کامل را با کتی دارد. زمانی که شروع به خواندن کتاب میکنید این تضاد را از اولین برخوردهایی که روت با کتی دارد متوجه خواهید شد. اگر چه شخصیت روت توسط نویسنده نسبت به شخصیت دوست داشتنی کتی و فرم بیگناه تامی، بسیار خشنتر و نامطلوبتر است اما برای رشد طرح و داستان بسیار حائز اهمیت است. چرا که تلاش او برای حفظ دوستی بین آنها بیشتر از دو شخصیت دیگر است. غیر معمول بودن و تلاطمی که شخصیت روت در رمان دارد باعث میشود تا مخاطب هر لحظه منتظر یک اتفاق از سوی او باشد. بنابراین شخصیت روت هیجان بیشتری را به داستان میبخشد.
تحلیل شخصیت تامی
موقعیت تامی در کتاب هرگز رهایم نکن بسیار معصومانه و بیگناه بیان شده است. با اینکه در ابتدای کتاب تامی دارای یک شخصیت مرموز و سرخود است اما با پیشروی داستان او نیز شخصیت واضحتر و آشکارتر پیدا میکند. پسری که در دوران نوجوانی خود قادر به کنترل خشم نیست و در کنار این خشم دارای مهربانی و غمی نهادینه در وجود خود است. تصمیمات تامی همیشه از روی احساس و خشم بوده است که شخصیت او را متزلزلتر میکند. به همین جهت وجود کتی و روت در کنار او به او آرامش و بقای شخصیتی میدهد. با پا گذاشتن به سنین بزرگسالی تامی در مییابد که برای تحقق یک زندگی واقعی باید برای خواستههای خود بجنگد و تغییراتی حقیقی را در زندگی به وجود آورد. رابطه او با روت باعث میشود تا او اندکی از خشم و هیاهویی که در ابتدای کتاب داشت، دور شود. کازوئو ایشی گورو به نحوی رمان را نوشته که تمامی شخصیتها برای خواننده تجسم و قابل درک باشند تا بتوانند تخیلات خود را همگام با این شخصیتها پیش ببرند.
پرداختن نویسنده به مسئله اهداء عضو در کتاب به خوبی مشهود است. تامی، روت و کتی ۳ پرستاری هستند که با اهداء کنندگان عضو در ارتباط میباشند و از آنها پرستاری میکنند. شرح احساسی که این اهدا کنندگان عضو دارند باعث پی بردن انسان به مقام والایی که دارد، میشود. هر چقدر که رمان دارای شخصیتهای گوناگون میشود این حس بشر دوستانه و عمیقی که انسانها نسبت به یکدیگر دارند بیشتر میشود. با اینکه برخی از شخصیتهای کتاب متضاد با یکدیگر هستند اما در پس چهره مبهم و نامطلوب خود دارای مهر و عاطفه ایی عاشقانه نسبت به یکدیگر هستند. این مهربانی را میتوان در زمانهایی که شخصیتها به یکدیگر در حل مشکلات کمک میکنند، مشاهده نمود.
ادبیات و عناصر آن در کتاب هرگز رهایم نکن
کازوئو با استفاده از یک ساختار روایی منحصر به فرد داستان تامی، کتی و روت را در سه مرحله زندگی آنها به تصویر میکشد. د ر کل کتاب افعال همگام با شخصیتها به گذشته و حال در حرکت هستند. این نظم در سراسر کتاب وجود دارد. استثناهای زیادی وجود دارد که کتی را به گذشته و هال مرتبط میکند که در هر لحظه کتی از پیوستن به آنها ممانعت میکند. این پارادوکسی که در فضا و تصورات کتی وجود دارد باعث شده تا خواننده درک عمیقتری از فضا داشته باشد. ادبیات ساده و روانی که کازوئو به کار برده است خواننده را وادار میکند تا داستان را در عین تخیلی بودن به شکلی واضح لمس کند.
محدودیت سنی
به دلیل اتفاقات و روابطی که در طول داستان رخ میدهد این داستان برای افراد جوان مناسب است. بنابراین به شدت این کتاب را برای نوجوانان منع میکنیم. بیشتر نوجوانان زمانی که میشنوند ژانر کتاب هرگز رهایم نکن علمی تخیلی است بیشتر مشتاق خواندن این کتاب میشوند. اما در پس تخیلی بودن این کتاب روابط و روحیاتی بیان شده که متناسب با سنین پایین نیست. حتی اگر نوجوانان نیز این کتاب را مطالعه کنند مطمئنا به دلیل پیچیدگی روابط، قسمت خسته کنندگی مطالعه را بیشتر حس میکنند. از لحاظ روانشناسی نیز دخیل کردن کودکان و نوجوانان با متون دارای شخصیتهای چندگانه عواقب روانشناختی را در آینده برای کودکان پدید میآورد. وجود مرزهای جسمی و اجتماعی در کتاب باعث میشود که برای خوانندگان محدودیت سنی در نظر گرفته شود.
پیام اصلی کتاب
در بخشی از کتاب هرگز رهایم نکن این جمله بیانگر پیام مشخصی از سوی نویسنده برای انسانها است:» زندگی برای شما تعیین شده است. از سنین کودکی به نوجوانی و جوانی و بزرگسالی پا میگذارید. سپس قبل از اینکه به سنین میانسالی پا بگذارید این درک را پیدا میکنید که خواهید توانست اعضای بدن خود را به همنوعان خود اهداء کنید و این چیزی است که هر یک از شما برای آن خلق شدهاید. عشق و رساندن روح به حد والای خود. » با این جمله انسان در مییابد که در خلقت او هدفی وجود دارد و باید در راستای آن هدف گام بردارد. و در مییابد که انسانها با رابطه زندهاند و باید تمامی احساسات و عواطف خود را به یکدیگر بروز دهند، قبل از اینکه دیر شود.
نظر منتقدان
پختگی کازوئو پس از نوشتن کتاب هرگز رهایم نکن و بعد از آن دریافت جایزه نوبل ادبی در سال ۲۰۱۰ نشان دهنده این است که منتقدان نظر مثبتی را نسبت به این نویسنده داشتهاند. نکات مثبت و منفی از سوی منتقدان کتاب هرگز رهایم نکن بازگو شده است. اما بایستی ذکر کرد که کامل بودن کتاب و همچنین حمایت مخاطبان از متن کتاب باعث شد تا نقد اساسی به هرگز رهایم نکن وارد نباشد. از نظر منتقدان هرگز رهایم نکن بهترین کتاب کازوئو ایشی گورو او بوده است که در تیراژ فراوان نیز به نشر رسیده است.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | Never Let Me Go |
---|---|
تعداد صفحه | ۲۸۸ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۶۴ گرم |
شابک | ۹۷۸۱۴۰۰۰۷۸۷۷۶ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
این کتاب سه شخصیت اصلی به نامهای کتی روت و تامی دارد. بخش اول کتاب مربوط به کتی است که یک پرستار است و داستان زندگی خود را شرح میدهد. کم کم رشتههای مختلف داستان که شخصیتها را به هم گره میزند نمایان میشود. اما داستان ما به طور کلی توسط کتی بازگو میشود. ژانر این کتاب علمی تخیلی است پس باید منتظر داستانی پر فراز و نشیب و البته هیجان انگیز بود. مکانی که داستان در آن روایت میشود مدرسه هیلشم در انگلیس است. خیلی زود مشخص میشود که مدرسه هیلشم یک مدرسه عادی نیست و داستان از شکل گیری اولیه رابطه دوستی بین سه کاراکتر اصلی داستان شروع میشود. کتی جوانترین عضو گروه است که دارای شخصیتی ریاست طلب است. تامی اما پسری خلاق است که علاقه به انجام کارها به روش خود را دارد. اما روت شخصیتی مجزا از این دو نفر را به نمایش میگذارد. شخصیتی با ایدههای قوی اما منفعل. بخش دوم داستان به روایت زندگی این سه دوست در دوره جوانی میپردازد. جایی که آنها برای زندگی به کلبههایی در حومه شهر رفتند. ابتدا دچار مشکلاتی نیز میشوند اما به تدریج با شرایط سازگار میشوند. نویسنده از روابط عاطفی بین تامی و روت و جزئیات آن داستان گیرا و جذاب را رقم میزند که از نظر برخی کتاب را به سمت ژانر عاشقانه سوق داده است.