
قیمت:
400,000
10٪
360,000
تومانءء
قیمت:
400,000
10٪
360,000
تومانءء
پژواک که قلبش داشت دورتادور ماشین بالای سر شهرزاد پرواز میکرد، سکوت را شکست و گفت: میخوام باهات حرف بزنم اجازه میدی؟
شهرزاد دلش هری ریخت و با ترس به او نگاه کرد. پژواک به او نگریست. وحشت از تمام وجود دخترک بیرون زده بود. ماشین را کناری پارک کرد و ایستاد. تمام رخ به سوی او برگشت و گفت: چرا انقدر میترسی شهرزاد؟ چرا از من فرار میکنی؟
شهرزاد با دستانش که به شدت میلرزیدند دستههای کیفش را محکم در دست فشرد و هیچ نگفت. پژواک کلافه گفت:
_از این برخورد من ناراحتی؟ اگه ناراحتی همین الان بهم بگو قول میدم برای همیشه برم.
بغض گلوی شهرزاد را به شدت میفشرد. چه قدر دوست داشت از احساسش به او بگوید اما نمیتوانست. زبانش کلا قفل شده بود. پژواک که حس او را دیده بود و به عشق او ایمان داشت کوتاه نیامد. باید او را به حرف میآورد. کمی به سمت صورت او خم شد و با ملایمت گفت:
_من از احساس خودم به تو مطمئنم اما از حس تو به خودم خیلی نه، باید بدونم تو چه حسی بهم داری وگرنه نمیتونم…
شهرزاد داشت دیوانه میشد. یارای مقاومت در برابر این عشقو این قلب دیوانه که داشت از سینهاش بیرون میزد، را نداشت. اما از طرفی هم مغزش مدام به زبانش فرمان سکوت میداد.
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
175512
نویسنده:
ناشر:
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
530 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9786229919507
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
پرسش و پاسخ (0)