
لیست چاپهای دیگر
(۸)معرفی کتاب
انتشارات تندیس منتشر کرد:
این نویسنده نروژی -که آثارش هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان جذابیت دارد- تا به امروز ۱۲ کتاب را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است.
استان این کتاب، بیشباهت به زندگی خود یوستاین گاردر نیست. گاردر در بسیاری از آثارش، به رابطه بین پدر و فرزند پرداخته است اما داستان این کتاب، شباهت زیادی به زندگی خود نویسنده دارد و از این جهت، خواننده با داستانی خواندنی مواجه میشود که ریشه در واقعیت دارد.
یوستاین گاردر قلم روانی دارد و از همه جالبتر، حالت سحرآمیز و معماگونهای است که با درونمایه فلسفی کتابهایش جلوه جذابی پیدا میکند و شاید از همه اینها مهمتر، آن باشد که نویسنده بیپروا به سراغ موضوعات کلیدی زندگی و واکاوی مسائلی از قبیل سرمنشأ انسان، آغاز و سرانجام بشر و مفهوم زندگی میرود؛ موضوعاتی که هرچند بدیهی و تکراری بهنظر میرسد اما نوشتن از آنها بهگونهای که هم نو و هم جذاب باشد، کار هر کسی نیست. گاردر اینبار هم نشان داده که از عهده یک موضوع کلیدی دیگر به خوبی برآمده. کتاب در مورد پسری به نام جورج است که پدرش را ازدست داده و ۱۵ سال بعد از مرگ پدر، نامهای به دستش میرسد که پدرش هنگام بیماری خطاب به او نوشته و در آن ضمن اینکه با نثری تاثیرگذار دیدگاه خود درباره حیات، مرگ و عشق را توضیح میدهد، از دختری به نام دختر پرتقالی صحبت میکند. این چند فراز را از کتاب بخوانید و باقی را در متن جستوجو کنید.
«… من میترسم جورج. از این میترسم که از این دنیا رانده شوم.
من از شبهایی مثل امشب که دیگر زنده نخواهم بود، خیلی میترسم… دنیا خیلی پیر است؛ شاید ۱۵ میلیارد سال عمر داشته باشد و با این حال کسی نتوانسته بفهمد که جهان چگونه بهوجود آمده است. همه ما در افسانه بزرگی زندگی میکنیم که هیچکس اطلاع درستی از آن ندارد.
زمانی را تصور کن که تازه همهچیز بهوجود آمده بود و تو در آستانه افسانه حیات بودی و حق انتخاب داشتی. میتوانستی برای یکبار در این سیاره به دنیا بیایی. اما نمیدانستی که چهوقت باید زندگی را شروع کنی، چگونه و چه مدت؟ فرض کن فقط همین را میدانستی که اگر تصمیم میگرفتی به این دنیا بیایی، زمانی این اتفاق میافتاد که وقتش رسیده بود. این را هم میدانستی که وقتی زمان یک دور بچرخد، باید دوباره زمان و هرچه در آن است را ترک کنی و شاید برایت ناخوشایند باشد؛ زیرا برای بسیاری از انسانها این افسانه آنقدر دلپذیر است که وقتی به ترککردناش فکر میکنند، اشک دور چشمانشان حلقه میزند…».
جورج پس از خواندن نامه پدرش و در جواب این پرسش که چه انتخابی خواهد داشت، میگوید: «… اگر جواب منفی به زندگی میدادم، یعنی اینکه هیچگاه به آسمان نگاه نمیکردم. خورشید! هیچگاه پایم را در جزیره داغ تونزبرگ نمیگذاشتم و هرگز تجربه شیرجه در آب سرد را نداشتم… برای یک لحظه مفهوم نیستی را درک کردم… معدهام درهم میپیچد و بسیار خشمگینم. وقتی به این میاندیشم که روزی باید بروم و از اینجا دور بمانم، آن هم برای همیشه، بینهایت خشمگین میشوم. حس میکنم یک شوخی ناجور در میان است. زیرا اول، کسی میآید و میگوید: بفرما! دنیا مال توست و بعد میآیند که آن را از تو بگیرند… با این همه، من در مرز میان بودن و نبودن، زندگی را انتخاب میکنم و گوشه کوچکی از خیر و نیکی را برمیگزینم که سزاوار آن هستم».
یوستاین گاردر، در ۱۹۵۲ در نروژ به دنیا آمد. او نویسنده رمان مشهور دنیای سوفی است و پیش از آن، همواره در فکر متن فلسفی سادهای بود که بهدرد شاگردان جوانش بخورد. چون متن مناسبی پیدا نکرد، خود نشست و دنیای سوفی را نوشت.
- مشخصات کتاب
- نقد و بررسی
- پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب | دختر پرتقالی |
---|---|
تعداد صفحه | ۱۹۲ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
وزن | ۲۲۸ گرم |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۸۹۴۴۱۳۶ |
نقد و بررسی کاربران (۱)
مرتب سازی بر اساس
پرسشهای زیادی درمورد خلقت انسان و مرگ وجود دارد، درمورد هستی و نیستی و مفهوم زندگی و عشق. اما چه کسی میتواند جواب قطعی به این پرسشها بدهد. در کتاب دختر پرتقالی اثر یوستاین گوردر داستان پسری ۱۵ ساله را مطالعه میکنیم که پدرش را در ۴۰ سالگی از دست داده است، او که پزشک خوبی بوده بر اثر بیماری فوت میشود و در آخرین روزهای زندگیش تصمیم میگیرد برای پسرش نامهای بنویسد تا پسرش سالها بعد آن را بخواند و از آن بیاموزد. نامه بعد از ۱۵ سال به دست جورج میرسد و پدرش از دیدگاه خودش درمورد مرگ، زندگی و عشق مفاهیمی ارائه میدهد. او نامی از دختر پرتقالی هم به میان میآورد که داستانش به صورت رمزی و جادویی روایت میشود. در حقیقت نویسنده از این داستان استفاده کرده تا دیدگاه و پرسشهای خود را درمورد فلسفهٔ مرگ و زندگی بیان کند و آن را به چالش بکشد. یوستاین گاردر قلم روان و سادهای دارد و فضای معماگونه به زیبایی و جذابی اثرش کمک میکند. گوردر در خیلی از آثارش به روابط پدر و پسری پرداخته است اما میتوان گفت کتاب دختر پرتقالی بیشباهت به زندگی خود نویسنده نیست. همین امر مخاطب را بیشتر جذب خواندن آن میکند.