عکس یادگاری

یادگاری

یادگاری

انتشارات:

شقایق

نویسنده:

هستی قنبری

latestRevisionGuarantyIconتضمین آخرین چاپ
sevenDayReturnIcon۷ روز ضمانت بازگشت کالا
fastShippingIconارسال به سراسر کشور

انتشارات شقایق منتشر کرد:
با خود گفتم: «دیدی آخرش دیوانه شدم؟!»
توهم زده بودم!
مغز بیچاره‌ام این همه تنهایی را تاب نیاورده و کارش به خواب دیدن با چشم‌های باز رسیده بود.
اما شنیدن دوبارهٔ اسمم با صدای رو به فریاد او من را از خیال توهم زدن بیرون کشید.
به سختی برخاستم، تن کرختم را از روی نیمکت بلند کردم و سمت ساحل چرخیدم.
چندبار پلک زدم تا تصویر تار آن دو مرد که از فاصلهٔ دور در امتداد ساحل به سمتم می‌دویدند، واضح شود.
هنوز مغزم گیج بود اما قلبم بیش از آن صبر نکرد.
فرمان تنم را قلب بر عهده گرفت و پاهایم را مجبور به دویدن کرد.
-خدایا… وای خدایا… وای…!
چشمانم پر شد از اشکی داغ، آن‌قدر داغ که تا مغزم را سوزاند.
طول اسکله را دویدم، پله‌های چوبی را دو تا یکی پایین پریدم
گام بر شن‌های ساحل کوبیدم
و با پشت دست اشک‌هایم را پس زدم تا بار دیگر او را ببینم و یقین کنم که خواب ندیده‌ام.
نه… خواب نمی‌دیدم، خودش بود. خود خودش…

مشخصات محصول

کد محصول:

208725

نویسنده:

هستی قنبری

ناشر:

شقایق

قطع:

رقعی

تعداد صفحات:

528 صفحه

جلد:

شومیز

شابک:

9789642161966

مشخصات محصول

کد محصول:

208725

نویسنده:

هستی قنبری

ناشر:

شقایق

نظرات کاربران(0)

مرتب سازی براساس:

۰.۰

0.0
از 0 امتیاز

پرسش و پاسخ (0)

استفاده از تمامی مطالب، تصاویر و محتوای سایت فقط برای مقاصد غیر تجاری و با ذکر منبع بلامانع است.Copyright © 2012 - 2025 Ketabchi.com