
انتشارات یکشنبه منتشر کرد:
زن: کاش قادر بودم مجابت کنم. تو دنیایی فهم و مهربونی و من دنیایی دلهره دلهره دلهره. حرف هجوی نزنم، رفتار جلفی نکنم که یهو از چشمت بیفتم، با تو همه چیز تو چهارچوب نظم بود و عقل و ادب. من یکی که نه نظم داشتم نه ادب. عقل شم که چه میدونم؟ نع بابا دیوونه ت بودم، اصلا عقل کجا بود؟ میدیدمت دلم پر میکشید عین پیشی گربه هی پنجولت بگیرم، هی جیغ و ویغ کنم میاوو… [با لحن مرد] دخترجون، متین، مؤدب، معقول! ورزشت منظمه؟ درس و دانشگاهت مرتبه؟ آتیه دختر، به آتیه و آینده ت واقع بینانه نگاه میکنی؟ [با لحن معمولی] نع بابا، مرده شور آتیه! چه فایده آتیهای باشه… [منقلب] دنیایی باشه و نازنینم، تو توش نباشی؟ آخ شاعر… دفترچه رو فرستادم بشه دیوان اشعارت، چرا انتشارش شد شیشهٔ عمرت؟ اون کتاب نشد قاتق نونت، شد قاتل جونت!
بخشی از نمایشنامه
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
210828
نویسنده:
ناشر:
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
54 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9786008982395
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
پرسش و پاسخ (0)