
انتشارات اساطیر پارسی منتشر کرد:
گلبانو که هنوز باورش نشده بود، صورت دخترکش را به صورت گر گرفتهاش چسباند و با لبخندی از عمق وجودش به علی خیره شد و گفت: «دستت درد نکنه و در کنار گودال نشست و سعی کرد به اشرف شیر دهد. اشرف هم بعد از کمی تردید با لبهای کوچک یخ زدهاش با ولع زیادی از شیر مادرش، نوشید. گلبانو هم که کمی خیالش راحت شده بود، بالاخره با آرامش کامل اشکهایش را رها کرد.
محصولات مشابه
مشخصات محصول
کد محصول:
213693
نویسنده:
ناشر:
قطع:
رقعی
تعداد صفحات:
297 صفحه
جلد:
شومیز
شابک:
9786008890737
مشخصات محصول
نظرات کاربران(0)
مرتب سازی براساس:
۰.۰
0.0
از 0 امتیازپرسش و پاسخ (0)