جادوی باور

باورداشتن و ایمان‌آوردن به قدرت و توانایی‌هایی که گاه نسبت به آن‌ها ناآگاه بی‌اطلاع هستیم می‌تواند مسیر رسیدن به اهداف و آرزوهایمان را هموارتر سازد و موفقیت را نصیب ما گرداند. پس مهم است که ما ناشناخته‌هایمان را بشناسیم و آن را چاشنی برنامه‌ریزی‌هایمان کنیم چون بر ما واجب است که این سیگنال به خودمان بفرستیم که ما باید موفق شویم باید موانع شکست را برداریم و از خط پیروزی عبور نماییم و باید به اهداف و رویاهایمان دست پیدا کنیم. در این‌باره ما می‌خواهیم کتابی را به شما معرفی کنیم که به افراد کمک می‌کند تا به جایگاه چشم‌گیری برسند و تفکر و عملکرد فردی خودشان را توسعه دهند، اسم این کتاب جادوی باور نام دارد که نوشتهٔ کلود مایرون بریستول، وکیل و سرمایه‌گذار بریتانیایی، است که توسط محسن مجدی‌کیا ترجمه شده و به‌وسیلهٔ انتشارات آرایان چاپ و منتشر گشته است.

موضوع کتاب جادوی باور

« آیا نیرو، دانش یا هر چه می‌خواهی اسمش را بگذاری، وجود دارد که برخی مردم، آن را درک کنند و از آن برای غلبه بر مشکلات و دستیابی به موفقیت‌های چشم‌گیر خود بهره ببرند؟ من باور دارم چنین چیزی وجود دارد و هدفم در این کتاب، این است که آن را توضیح دهم تا در صورت تمایل، بتوانی از آن استفاده کنی. »

این پاراگراف ابتدایی فصل نخست کتاب جادوی باور به خوبی گویای آن چیزی است که نویسنده می‌خواهد برایمان به ارمغان بیاورد یعنی پی‌بردن به قدرت باور. بریستول می‌گوید که مردم با کمک باور می‌توانند از طریق التیام ذهنی به بهبودی برسند و به موفقیت و کامیابی دست پیدا کنند و نتایج فوق‌العاده‌ای را برای خود رقم بزنند. کتاب می‌خواهد به ما بگوید که باور را باید سرمشق زندگی خود قرار دهیم و ان را وسیله‌ای برای رسیدن به هدف و سپری در برابر مشکلات سازیم. به عنوان مثال اگر بیماری به سراغمان آمده باید به درمان و بهبودی باور داشته باشیم و یا اگر فقر و تنگدستی گریبانمان را گرفته باید روزهای رفاه و اسایش را باور کنیم و مواردی از این دست که شاید همیشه نتیجهٔ دلخواهمان را در پی نداشته باشد اما دست‌کم می‌توانیم بار سنگین مشکلات را کمی سبک کنیم.

کتاب جادوی باور از جمله کتاب‌های پرطرفدار ژانر خودیاری بازار کتاب ایران، دربرگیرندهٔ ۹ فصل به ترتیب زیر است که هر کدام از این فصول شامل مطالب و نکاتی است که ضمن آشنایی‌مان با جادوی باور به ما در بالارفتن از نردبان هدف و ایستادن بر فراز بام موفقیت یاری می‌رساند:

• فصل اول: چگونه توانستم به قدرت باور پی ببرم
• فصل دوم: آزمایش‌های انجام‌شده روی خمیرمایهٔ ذهنی
• فصل سوم: به راستی ضمیر ناخودآگاه چیست؟
• فصل چهارم: تلقین قدرتمند است
• فصل پنجم: هنر تصاویر ذهنی
• فصل ششم: روش آینه برای آزادسازی ضمیر ناخودآگاه
• فصل هفتم: چگونه افکارت را به تصویر می‌کشی
• فصل هشتم: زنان و علم باور
• فصل نهم: باور، اتفاقات را رقم می‌زند

از میان این فصول، فصل سوم به ضمیر ناخودآگاه و معرفی آن اختصاص دارد، ضمیری که نقش کلیدی و مهمی در جادوی باور ایفا می‌کند و به فهم و شناخت ما از این موضوع کمک شایانی می‌نماید. در این فصل ضمیر ناخودآگاه منبع قدرت معرفی می‌شود و فراتر از زمان و مکان به حساب می‌آید به طوری که می‌تواند با دنیای جسمی، روحی، روانی و حتی با عالم معنا ارتباط برقرار کند. این فصل قدرت‌های ضمیر ناخودآگاه را بی‌شمار می‌داند و تعدادی از آن‌ها را نام ببرد: شهود، احساس، یقین، الهام، تلقین، استنتاج، تخیل، سازمان‌دهی، و پرورش حافظه و نیروی جسمانی و روحانی. همچنین فصل مذکور به ۳ عملکرد ضمیر ناخودآگاه نیز اشاره می‌کند: « نخست، با درک شهودی خود از نیازهای جسمی، رفاه و در واقع زندگی جسمانی را حفظ می‌کند. دوم، در مواقع اضطراری فوری دست به کار می‌شود، فرماندهی بدن را بر عهده می‌گیرد و با اطمینان، سرعت، دقت و درک باورنکردنی عمل می‌کند. سوم، در دنیای فرا روانی، عملی است. »

کتاب فصل دیگری با عنوان زنان و علم باور دارد که در آن مثال‌هایی دربارهٔ زنانی که به آنچه می‌خواهند برسند باور دارند، آورده شده است. زنانی که با بی‌اعتنایی به هجمه‌ها و توصیه‌های بازدارنده مسیر هدف را پیمودند و به موفقیت رسیدند و با اتکا به نیروی درونی خود در شرایط سخت و دشوار دوشادوش مردان گام برداشتند. برای نمونه به زنانی اشاره می‌شود که در جنگ جهانی دوم در مشاغلی مانند جوش‌کاری و پرچ‌کاری فعالیت می‌کردند و یا عضو یگان‌های ارتش و داوطلب خدمات اورژانسی می‌شدند تا بتوانند از طریقی به کشورشان خدمت کنند. در جای دیگری از این فصل از گریس مور، خوانندهٔ آمریکایی، نام برده شده است که از کودکی علاقه داشت خوانندهٔ اپرا شود و برای آن‌که به شهرت برسد شبانه‌روز تلاش می‌کرد و در رستوران‌های کوچک آواز می‌خواند اما سرانجام بر تکیه بر این باور که می‌تواند به آرزویش برسد موفق شد خوانندهٔ مطرح و بزرگی شود و همین خانوم هنگامی که دکتر گوش و حلق و بینی به او گفته بود که دیگر نمی‌تواند آواز بخواند، دچار ترس و ناامیدی نشد و پس از یک وقفهٔ کوتاه دوباره توانست صدایش را به گوش طرفدارانش برساند و این نشان از باوری داشت که از کودکی همراه گریس مور بود.

جملاتی از کتاب جادوی باور

از آغاز، دو نیروی ظریف، نامحسوس و بزرگ در جهان وجود داشته است؛ خوبی و بدی. هر دو در حوزه‌ها و چرخه‌های مربوط خود بسیار قدرتمند هستند. اصل اساسی که هر دو نیرو را به کار می‌اندازد، قدرت ذهنی متراکم است. گاهی به نظر می‌رسد که بدی دست بالا را در اختیار دارد و در بعضی مواقع، خوبی مهار امور را در دست دارد. این قدرت ذهنی است که امپراتوری‌ها را ساخته است و شاهد آن بودیم که چگونه می‌توان از ان برای از بین‌بردن آن‌ها استفاده کرد، زیرا تاریخ واقعیت‌های مربوط به این امور را ثبت کرده است.

***

زندگی واقعی تو، درون تفکر توست و نتیجهٔ تفکرت، پیشرفت است. گوشت، استخوان‌ها و عضلات از هفتاد درصد آب و چند مادهٔ شیمیایی کم‌ارزش درست شده است؛ اما این ذهن و تفکر توست که باعث می‌شود همان کسی باشی که هستی. راز موفقیت نه در بیرون، بلکه در افکار و اندیشه‌های انسان نهفته است.

***

موفقیت، موضوعی جز کوشش بی‌وقفه نیست. باید پشتکار و جدیت داشته باشی. در غیر این صورت، پیشرفت و خوشبختی بال درمی‌آورد و از دستت می‌پرد. هیچ‌گاه نمی‌توانی به اقتخارات و دستاوردهایت تکیه کنی. نباید برای خودستایی درنگ کنی، زیرا ممکن است دیگران به موقعیتت چشم طمع بدوزند و بخواهند تو را به زیر بکشند؛ به‌ویژه اگر مشاهده کنند نقطه‌ضعفی داری یا برای تحکیم موقعیتت کاری انجام نمی‌دهی.