رفتارهای برنده

همه ما هر روز در جهت پیشرفت کسب و کارهایی که داریم در تلاش هستیم. یکی از کارهای مهم در این جهت خواندن کتاب و بالا بردن اطلاعات خود در زمینه کسب و کار و نحوه برخورد با مشتری است. کتاب «رفتارهای برنده» یکی از کتاب‌هایی است که با نگاهی دیگر به کسب و کار که شاید کمتر در این حوزه به آن توجه شده می‌پردازد. در مقدمه این کتاب نویسنده به یکی از چالش‌های شغلی خود اشاره می‌کند که با رفتاری هوشمندانه و سریع نه تنها ازاین چالش سربلند بیرون می‌آید بلکه قرارداد کاری خود را به بهترین شکل حفظ می‌کند. این کتاب که در حوزهٔ کتاب‌های خودیاری است که ششمین اثر گری وینچرچاک به شمار می‌رود؛ رفتارهای برنده با ترجمه «مرضیه حسین پور» توسط نشر«مون» به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب رفتارهای برنده

در این کتاب به دوازده خصیصه اشاره می‌شود که توجه به آنها موجب پیشبرد اهداف کاری و روابط اجتماعی افراد خواهد شد. از جمله آن‌ها می‌توان به صبر، مسئولیت‌پذیری، سرسختی و کنجکاوی اشاره کرد. بعد از نام بردن عناوین این دوازده صفت، نویسنده می‌کوشد مفهوم آن‌ها را مورد بررسی قرار دهد و در بخش بعدی نیز به چند نمونه واقعی وکاربردی این صفات اشاره می‌کند. در بخش سوم با دادن تمرین‌هایی به استفاده و به کارگیری این صفات می‌پردازد. شاید کمتر کسی تصور کند که استفاده از این صفات بتواند در بالا بردن راندمان و پیشرفت کار نقش مهمی را ایفا کند اما نویسنده به خوبی با مثال‌ها و تمرین‌های مستمر سعی در شرطی سازی این خصیصه‌ها در افراد دارد.

یکی از دلایل محبوبیت این کتاب کاربردی بودن آن است. متن‌های انگیزشی و تجربیات از فرش به عرش رسیدن انسان‌های موفق را می‌توان در هر جایی یافت اما اینکه این سخنان، تجربیات و راهکارها تا چه اندازه کاربردی هستند هنر و تخصصی را می‌طلبد که در این کتاب به وفور یافت می‌شود. گویی نویسنده همچون معلمی است که ما را با عمق این صفات آشنا می‌کند. گری وینر چاک در کتاب رفتارهای برنده ویژگی‌های لازم برای پیشرفت و ارتقاء جایگاه شغلی و اجتماعی را به خواننده می‌آموزد. یکی از این ویژگی‌ها، قدرشناسی است؛ این که چطور قدرشناس باشیم، چگونه لطف‌های دیگران را جبران کنیم و اینکه فرصت‌هایمان را غنیمت شماریم و…، ویژگی دیگر سرسختی است که به ما می‌آموزد که چگونه درکارمان ثابت قدم، خستگی ناپذیر و استوار باشیم. این‌ها فقط دو نمونه از این صفات ارزشمند بودند که به طور مختصر به آن اشاره شد. اگر شما فردی هستید که به شغلتان علاقه دارید و مایلید که در آن شغل به پیشرفت‌های دو چندان برسید با خواندن این کتاب به مهارت‌هایی دست خواهید یافت که در عین سادگی بسیار کاربردی و دقیق هستند. مهارت‌هایی که می‌تواند در طول زمان کوتاهی روند کسب و کار شما را به طور کلی تغییر دهد. کافی است عمل‌گرا و صبور باشیم و با دیدن نتیجهٔ کارهای انسان‌های موفق سرد و پر از حسرت نشویم.

درباره نویسندهٔ کتاب رفتارهای برنده؛ گری وینرچاک

نویسنده، کارآفرین و سخنران مشهور گری وینرچاک یا با نام مستعار گری وی متولد ۱۴ نوامبر ۱۹۷۵ در بابروسک یکی از شهرهای بلاروس است. در سال ۱۹۷۸ او به همراه خانواده خود به ایالت متحده مهاجرت می‌کنند. او از همان دوران کودکی روحیه کارآفرینی در وجود خود داشت به طوری که در سن هفت سالگی با درست کردن لیموناد درآمدزایی می‌کرد. بعد از آن در کسب و کار خانوادگی خود شروع به فعالیت کرد و توانست با پشتکار و با کمک اینترنت این کسب و کار را که در آن زمان  ارزش چندانی نداشت میلیون‌ها دلار ارتقاء دهد. او اولین کتابش را در سال ۲۰۰۸ نوشت که فروش بسیار خوبی هم داشت. وینرچاک در سال ۲۰۰۹ با سرمایه گذاری در شرکت‌های اینترنتی که کمتر کسی حاضر به انجام آن می‌شد سرمایه گذاری کرد و سود بسیاری کسب کرد. بیشتر کتاب‌های او جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و وب‌سایت آمازون بوده است. از دیگر آثار او می‌توان به «چگونه می‌توانید یک کارآفرین نمونه باشید؟ » اشاره کرد.

بخشی از کتاب رفتارهای برنده

اگر تک تک آدم‌های کره زمین را بر اساس میزان موفقیت و خوشبختی‌شان رتبه بندی می‌کردند (از ۱ تا۷/۷ میلیارد)، فکر می‌کنید شما رتبهٔ چندم می‌شدید؟ طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، ۷۸۵ میلیون نفر در سراسر دنیا لوله کشی آب آشامیدنی ندارند. روزانه به قدر کافی غذا می‌خورید؟ در سال ۲۰۱۸، بیش از ۸۲۰ میلیون نفر در دنیا دچار سوءتغذیه بوده‌اند. صرف نظر از اینکه چقدر از شغلتان بدتان می‌آید، آیا اصلا ذره‌ای امکان یا توانایی این را دارید که شغل دیگری پیدا کنید؟ طبق آمار شاخص جهانی بردگی در سال ۲۰۱۶، ۴۰ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در وضعیت بردگی مدرن به سر می‌برده‌اند، بی‌آنکه چاره‌ای جز ادامهٔ وضعیت داشته باشند.
آیا به نظرتان کسی که به آینده امید و اعتماد دارد، شانس بیشتری برای دستیابی به اهدافش ندارد؟ به نظر من که دارد. ازآن مهمتر، آدم‌های خوش‌بین بهتر می‌توانند مهار آینده را در دست بگیرند. آدم بدبین همیشه باید دل نگران میلیاردرها متغیر و احتمال باشد که ممکن است اوضاع را به هم بریزد. همیشه دست آخر معلوم می‌شود خوش‌بینی بسیار واقع‌بینانه‌تر از بدبینی است. خوش‌بینی به هیچ وجه به معنای ساده‌لوحی یا چشم بستن روی نواقص کار و زندگی نیست. از قضا من از خیلی‌های دیگر بهتر می‌دانم احتمالاً کجای کار در آینده می‌لنگد. ‎