«سیگار شکلاتی» رمانی در ژانر عاشقانه است که در سال ۱۳۹۶ به قلم «هما پوراصفهانی» منتشر شد. این رمانِ قطور و طولانی، داستانی عاشقانه را در بطن جامعه و واقعیات موجود در آن روایت می‌کند؛ ماجرایی که در آن تلخی‌های اجتماعی زیادی را در جای‌جای داستان به تصویر می‌کشد، اما شخصیت‌هایی جنگجو دارد که برای رسیدن به عشق و آرزوهایشان، دربرابر هیچ‌چیز تسلیم نمی‌شوند؛ حتی باندهای فروش مواد مخدر. هما پوراصفهانی در این کتاب تلاش کرده تا تصویری واقعی از چالش‌ها و معضلات اجتماعی پدید بیاورد؛ تصویری از تفاوت دیدگاه‌ها در مقایسهٔ جنسیتی، از تعارضات فرهنگی بین نسل‌های مختلف، از دلایل اعتیاد افراد به مواد مخدر و ریشه‌یابی آن، و… این معضلات و گره‌های اجتماعی با طرحی که نویسنده از هر شخصیت اصلی داستان می‌سازد، تقابل انسان و محیط را یادآور می‌شود و بیش از ۷۰۰ صفحه داستان را برایمان روایت می‌کند. این کتاب توسط انتشارات سخن منتشر شده و با حجم زیادی که دارد، می‌تواند مشغلهٔ ذهنی مفید و جذابی برای وقت‌های فراغت باشد. لحن و بیان نویسنده در متن کتاب به‌گونه‌ای است که با شخصیت‌های امروزی مطابقت دارد؛ اصطلاحاتی که در دیالوگ‌ها استفاده شده بعضاً از حرف‌های محاوره و روزمره گرفته شده است. این نزدیکی ادبیات داستان به زبان معمول در جامعه، باعث می‌شود خواننده با دید بازتری شخصیت‌ها را بشناسد و در موقعیت‌های چالش‌برانگیز، کمتر دست به قضاوت بزند.

موضوع کتاب سیگار شکلاتی

داستان این رمان حول محور سه شخصیت اصلی می‌چرخد؛ شهراد، سارا و اردلان. شهراد شخصیتی است که به دلایلی تصمیم گرفته تا تنها زندگی کند. او در زندگی با خانواده به مشکلاتی برخورده و در طول داستان، کم و کیف رابطهٔ او با والدینش، یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش در تصمیم‌گیری‌ها است. از سمت دیگر اردلان شخصیتی فلسفی دارد؛ کسی که با پوچی و تنهایی درگیر است و حاضر نیست هیچ‌کس را در تنهایی‌اش سهیم کند. سیگار شکلاتی نماد اعتیادی است که او را در این منجلاب نگه داشته و نمی‌گذارد از رنج‌ها و خاطراتش فرار کند. و اما سارا؛ دختری که با تیپ شخصیتی رایجی در جامعه خلق شده، در خانواده‌ای متموّل به دنیا آمده و همیشه تمام خواسته‌هایش برآورده شده است. ولی تفاوتی که او با بسیاری از شخصیت‌های حقیقی جامعه دارد، در طرز برخورد او با مشکلات زندگی است. سارا تلاش کرده تا روی پای خودش بایستد و در مواجهه با مشکلاتی که یک زن در جامعه به آن‌ها برمی‌خورد، شخصیتی عمل‌گرا و جنگنده از خود نشان بدهد. این سه شخصیت، مهره‌های اصلی بازی در داستان‌اند و چیزی که این آن‌ها را به‌هم وصل می‌کند، یک باند مواد مخدر است. شهراد و اردلان تصمیم می‌گیرند تا برای به‌دست آوردن اطلاعاتی دربارهٔ رئیس این باند مواد مخدر، به‌طریقی وارد آن شوند. این دو در خلال فعالیت‌هایی که در این باند می‌شود با سارا آشنا می‌شوند؛ دختری که انگیزهٔ اصلی‌اش برای پا گذاشتن به چنین محیط خطرناکی، انتقام عزیزی است که از دست داده است. هما پوراصفهانی در نگارش متن کتاب خلاقیت زیادی به‌خرج داده و اگرچه در فرم و سبک، آن‌چنان به آثار جدید نزدیک نیست، اما یک داستان کلاسیک مفصل را با تمام زیر و بم‌هایش بازگو می‌کند. نکته‌ای که درمورد این نگارش وجود دارد این است که نویسنده تلاش کرده تا شیب و تعلیق روایت را حفظ کند و مخاطب در اواسط داستان، احساس خستگی و کم‌نفس شدن نداشته باشد. ارتباط این سه شخصیت اصلی از یک آشنایی ساده در محیطی غیرقانونی، به یک مثلث عشقی تبدیل می‌شود؛ عنصری که جایش در بین عناصر فلسفی و اجتماعی خالی است و با ورود سارا به داستان، پر می‌شود.

زندگی و آثار هما پوراصفهانی

هما پوراصفهانی، همان‌طور که از نام خانوادگی‌اش پیدا است، در سال ۱۳۶۹ در اصفهان متولد شد. او از کودکی علاقهٔ زیادی به خواندن رمان، خصوصاً رمان‌های عاشقانه و حجیم، داشت و این علاقه از ۱۰ سالگی خود را در عرصهٔ نویسندگی نشان داد. طبق گفتهٔ خودش، او هرگز فکر نمی‌کرد که استعداد نویسندگی‌اش تا این اندازه به موفقیت بیانجامد و بخش بزرگی از آن را مدیون برادر بزرگ‌ترش بوده است. پوراصفهانی در رشتهٔ روان‌شناسی بالینی تحصیل کرده و با اخذ مدرک کارشناسی ارشد، از این رشته فارغ‌التحصیل شده است؛ مسئله‌ای که به‌خوبی تاثیرش را در شخصیت‌پردازی رمان‌هایش نشان داده و کنش و واکنش‌ها آن‌ها را تحت تاثیر قرار دامی‌دهد. از این نویسندهٔ جوان و موفق ایرانی تابه‌حال آثار زیادی منتشر شده که از میان آن‌ها می‌توانیم به «ذهن خالی»، «اوراکل»، «استایل»، «قرار نبود» و «سجاده و صلیب» اشاره کنیم.