کیوساکی در مقدمه کتاب، تاکید می‌کند: این کتاب درباره علل و چگونگی خراب شدن اوضاع اقتصادی نیست. بلکه روش‌های تبدیل خبرهای بد به خبرهای خیلی خوب را یاد می‌دهد.

نویسنده کتاب که پول را تنها قسمتی از ثروت می‌داند و نه همه آن، معتقد است زمان آن رسیده که تمامی مردم جهان فرصت مساوی برای زندگی باثروت و پربار داشته باشند نه اینکه زندگی‌شان را صرف کار سخت کنند که تنها ثروتمندان را ثروتمندتر می‌کند.

او در جایی از کتاب می‌گوید: یکی از زیبایی‌های تجارت قرن بیست‌ویکم این است که تمامی زمینه‌های تجاری از قبل برای شما آماده شده و رهبرانی باتجربه و متعهد به موفقیت شما آماده راهنمایی شما هستند. اما اشتباه نکنید. اگر قرار باشد موفق شوید، این شما هستید که باید موفقیت ایجاد کنید. مشکل اقتصاد، جهان نیست. مشکل، تلاش و طرز فکر خود شما است.

کیوساکی آینده ثروت واقعی را در ابداع راه‌هایی می‌داند که سلامت مالی بشر را بالا می‌برد و بازاریابی شبکه‌ای را برای این عصر بسیار ارزشمند می‌بیند؛ چراکه از نظر ماهیت و طراحی، یک نظام کاملا عادلانه و مردمی و از نظر اجتماعی نظامی مسئولانه برای تولید ثروت است.

او در این کتاب به ضرورت آموزش تجارت و تجربه کارآفرینی، اصل نبودن درآمد، کسب مهارت‌های رهبری و  پیشرفت زنان در تجارت اشاره می‌کند و به خواننده کمک می‌کند تا از میانه این مفاهیم اختیار آینده خود را در قرنی که در آن زندگی می‌کند به دست بگیرد.

نویسنده اثر مشهور پدر پولدار، پدرفقیر این کتاب را با همکاری جان فلمینگ و کیم کیوساکی نگاشته‌است.