دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، هر جا و هر لحظه‌ای انرژی خاص خود را دارند و ما با پا گذاشتن به آنها این انرژی را احساس می‌کنیم حتی اگر به آن فکر نکرده‌باشیم و حتی اگر آن را باور نداشته‌باشیم!

در این کتاب شاهد روایت داستانی هستیم که سعی دارد فارغ از تردیدها و سرگشتگی‌ها، ما را به درک نوینی از زندگی برساند. داستان، روایتگر ماجرای پیدا شدن کتیبه‌ای است در پرو که دولت نمی‌خواهد مردم از متن آن باخبر شوند. اما قهرمان داستان با یک کشیش برخورد می‌کند و درمی‌یابد دست‌نوشته در ۶ قرن پیش از میلاد مسیح درباره دگرگونی جامعه بشری در پایان قرن بیستم هشدار داده‌است. این آگاهی‌بخشی‌ها در قالب بصیرت‌های نه‌گانه در خلال اتفاقاتی که برای قهرمانان داستان می‌افتد، روایت می‌شوند.

مسیر تو در مورد کشف حقیقتی است که تلفیق والاتری از باورهای پدر و مادر توست: پدرم فکر می‌کرد زندگی یعنی به حداکثر رساندن خوشی‌ها و لذت بردن از وجود خودش. او سعی کرد که به این هدف برسد. مادرم به ایثارگری معتقد بود و اینکه تمام وقتش را صرف خدمت به دیگران کند و از خودگذشته باشد.

جهان یک مکان ناشناخته و مرموز است. اگر همه‌چیز برای ما روشن شود و ما در مسیر درست قرار گیریم، جهان همه‌چیز را در اختیار ما قرار می‌دهد. پس از آن چه اتفاقی می‌افتد؟! آماده می‌شویم که مسیر تکامل را آغاز کنیم. هرگاه رویدادها ما را به سوی راهی جدید هدایت کنند، ما رشد می‌کنیم و شخص کامل‌تری می‌شویم.

زندگی تجلی روحانی شخصی و پررمز و رازی است که تاکنون هیچ علم، فلسفه یا مذهبی نتوانسته‌است آن را به‌طور کامل تشریح کند. با قهرمانان این داستان همراه شوید تا به ادراک خویش از زندگی جلا بخشید.