اساتید ۲
موجود
مرغابی وحشی
کد کالا: ۱۲۰۹۸

مرغابی وحشی

ناشر:

بیدگل

نویسنده:

هنریک ایبسن

مترجم:

بهزاد قادری

قیمت: ۲۴۰,۰۰۰ ۲۱۶,۰۰۰ تومان ۱۰% تخفیف
هنوز امتیازی داده نشده

لیست چاپ‌های دیگر

(۱)

معرفی و بررسی کتاب مرغابی وحشی

«مرغابی وحشی» یکی از شاهکارهای «هنریک ایبسن»، پایه‌گذاری رئالیسم در نمایشنامه‌نویسی است.

این نمایشنامه که در پنج پرده روایت می‌شود، داستان دو دوست به‌نام‌های «گرگیرش ورله» و «یالمار ایکدال» است. پردهٔ اول از خانهٔ اشرافیِ پدر گرگیرش آغاز می‌شود. در آغاز شاهد مهمانی بزرگی هستیم که به مناسبت بازگشتن گرگیرش به خانه، پس از سال‌ها دوری و کدورت با پدر برپا شده است. از تمام مهمانان حاضر در این بزم، تنها یکی از مهمان‌ها را گرگیرش دعوت کرده است؛ یالمار، دوست دوران جوانی گرگیرش که اکنون به عکاسی مشغول است، ازدواج کرده و دختری پانزده ساله به اسم هدویگ دارد.

گرگیرش که در تمام سال‌های دوری از خانه، از دوستش بی‌خبر بوده، شروع به کندوکاو در زندگی او می‌کند و متوجه می‌شود که در تمام این سال‌ها پدرش، یالمار را حمایت مالی می‌کرده و در اصل او بوده که فکر همه‌چیز، از جمله عکاسی و ازدواج با دختری به اسم گینا را در سر یالمار انداخته است.

در اینجاست که گرگیرش متوجه می‌شود که همسر دوستش، پرستاری است که در سال‌های پایانی عمر مادرِ گرگیرش از او نگهداری می‌کرده و شایعاتی مبنی بر وجود رابطه‌ای نامشروع بین ورلهٔ بزرگ و گینا وجود داشته است و مادر گرگیرش قبل از مرگش، پسرش را از این موضوع آگاه کرده است. گرگیرش متوجه می‌شود که در اصل تمام زندگی دوستش ساختهٔ دست پدرش است و همه‌چیزش دروغی است. گرگیرش برای آگاه کردن دوستش از این دروغ به خانهٔ آن‌ها می‌رود و در آنجاست که متوجه می‌شود هدویگ، دختر یالمار، دارد بینایی‌اش را از دست می‌دهد. گرگیرش در مسیر افشای رازی که به آن پی برده، متوجه می‌شود که مسائل بسیاری وجود دارد که او از آن‌ها آگاهی ندارد. ایکدال‌ها اسرار مگوی زیادی دارند که هرکدام یکی یکی آشکار شده و تاثیر خود را بر زندگی شخصیت‌ها آشکار می‌کنند.

عنوان نمایشنامه

در اتاق کوچکی در خانهٔ ایکدال‌ها از حیوانات مختلفی مانند کبوتر، خرگوش و… نگهداری می‌شود. عزیزترین این حیوانات، مرغابی وحشیِ زخمی‌ای است که از قضا او هم دارد بینایی‌اش را از دست می‌دهد.

هنریک ایبسن؛ نویسنده کتاب مرغابی وحشی

«هنریک ایبسن» شاعر، نمایشنامه‌نویس و درام‌نویس مشهور نروژی بود.

ایبسن متولد مارس سال ۱۸۲۸، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین نمایشنامه‌نویسان تاریخ است. از او به عنوان یکی از اصلی‌ترین ستون‌های ادبیات مدرن نروژ یاد می‌شود و بسیاری از نمایشنامه‌نویسان مشهور پس از او، وام گرفته‎ی ایبسن هستند.

پدر ایبسن یک تاجر چوب و الوار بسیار سنت‌گرا و وابسته به سنت و مذهب بود. به همین علت نتوانست خود را با مسیر و سرعت پیشرفت جامعه و تجارت همراه کند. به همین علت، در سال‌های نوجوانی ایبسن، خانواده‌اش درگیر ورشکستگی و فقر شدند. این نخستین باری بود که ایبسن در طول زندگی‌اش، طعم فقر و تنگدستی را می‌چشید. این دوران برای ایبسن بسیار سخت گذشت، به صورتی که فقر، تا سال‌های پایانی زندگی‌اش همواره مانند یک کابوس دردناک او را هراسان می‌کرد. همچنین مقاومت بی‌پایه و اساس پدرش در برابر پیشرفت، باعث شد او تمایلی شدید به چیزهای نو پیدا کند.

ایبسن فردی گوشه‌گیر بود. بعد از تولد او مادرش به طور افراطی به مذهب روی آورد و پدرش نیز درگیر افسردگی شد. بعد از ورشکستگی‌شان مجبور شدند در یک خانهٔ روستایی ساکن شوند. شخصیت‌های نمایشنامه‌های او اغلب برگرفته از اعضای خانواده‌اش و اوضاع زندگی‌شان در آن دوران هستند. برای مثال در نمایش‌نامهٔ مرغابی وحشی، ورله، مانند پدر ایبسن یک تاجر الوار است.

از هنریک ایبسن به عنوان پدر نمایش‌نامه‌نویسی مدرن یاد می‌شود. او بنیان‌گذار نمایش‌نامه‌نویسی رئالیسم است. نمایش‌نامه‌های این نویسندهٔ نروژی را می‌توان به سه گروه رمانتیستی، رئالیستی و سمبولیک تقسیم کرد. از دغدغه‌های اصلی این نمایشنامه‌نویس نروژی، مسئلهٔ آزادی حقوق زنان و به رسمیت شناختن زن به عنوان شریک فکری و معنوی مرد بود.

 از دیگر آثار معروف هنریک ایبسن می‌توان به: «خانه عروسک»، «اشباح»، «دشمن مردم»، «روسمرسهولم»، «هدا گابلر»، «استاد معمار»، «وقتی ما مردگان برخیزیم»، «پیر گینت» و «براند» اشاره کرد.

بریده‌هایی خواندنی از متن نمایشنامهٔ مرغابی وحشی

«آنجا که مشغول بودم، زمان سخت می‌گذشت، اما حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، از خودم می‌پرسم اون‌همه سال چی‌شد. »

«ورله: گرگیرش، فکر نمی‌کنم توی دنیا از کس دیگه‌ای به اندازهٔ من نفرت داشته باشی.

گرگیرش: (به آرامی) من شما رو خوب می‌شناسم.

ورله: تو با چشمای مادرت من رو می‌دیده‌ی، (صدایش را کمی پایین می‌آورد) ولی یادت باشه که اون چشما گاهی هم تار می‌شد.

گرگیرش: (درحالی که می‌لرزد) می‌فهمم چی می‌خوایین بگین. ولی کی باعث می‌شد اون تار ببینه؟ »

«وقتی به کارایی که کردین نگاه می‌کنم مث اینه که به میدون جنگی نگاه‌کنم که یه‌مشت جسد آش‌ولاش، همه طرف به خاک افتاده باشن. »

  • مشخصات کتاب
  • نقد و بررسی
  • پرسش و پاسخ
نام کامل کتاب مرغابی وحشی
تعداد صفحه ۲۱۰
قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن ۱۹۸ گرم
شابک ۹۷۸۶۰۰۷۸۰۶۱۷۳
نقد و بررسی کاربران (۰)

۰ نظر
۵
۴
۳
۲
۱
اولین نفری باشید که نقد و بررسی می‌کند
نمونه کتاب